آخرین تصویر از بازیگر خوشچهره، آتش به دل همه ما انداخت!
دخترش درباره تصویر جدید مینویسد: «صبح جمعه از پدرم عکس گرفتم. ثبت خاطرهای از لحظات ما. صبحانه خوردن همراه او حس شکرگزاری بیانتهایی برای من در دنیای قلدرمان داشت. او هنوز خوش تیپ است،...
دخترش درباره تصویر جدید مینویسد: «صبح جمعه از پدرم عکس گرفتم. ثبت خاطرهای از لحظات ما. صبحانه خوردن همراه او حس شکرگزاری بیانتهایی برای من در دنیای قلدرمان داشت. او هنوز خوش تیپ است، با چشمان آبی و نگاه ابدی و فولادینش که به من حس قدرت و جنگندهای منتقل میکند. عکس را به او نشان دادم و او هم قبول کرد که زیباست و با اجازه خودش آن را با شما به اشتراک گذاشتم و با این عکس پاسخ نگرانیهای شما را میدهد، نگران نباش.»
اما دروغ چرا ما کمی نگرانیم. هنوز از آن اخبار مرگ خودخواسته نیز کمی دلگیریم. به این فکر میکنیم که اصلا چه کسی میتواند آن مرد با ترنچکت روشنش را برای ما تداعی کند. آقای آلن دلون اما مطمئن باشید ما چراغهای قدیمی را هنوز در ذهنمان روشن نگاه داشتهایم. شما تا آنسوی ابدیت در قلب ما جاویدانید.
آلن دلون؛ ستارهای که سینما به دنبالش آمد
در سالهای دور منتقد مشهور دیوید تامپسن آلن دلون را «ستاره اسرارآمیز سینمای فرانسه» خوانده بود. آلن دلون هیچگاه هالیوودنشین نشد. سالها پیش زمانی که دیوید سلزنیک در ایتالیا مشغول تهیه «وداع با اسلحه»(۱۹۵۷) بود آلن دلون را دید و به او پیشنهاد بستن قرارداد داد، مشروط به اینکه زبان انگلیسی بیاموزد. دلون نپذیرفت. شاید برای آمریکاییها هضم شهرت او در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۹۷۰ سخت بود اما این فوق ستاره جذاب فرانسه در کشورهای ژاپن حتی چین کمونیست محبوبیتی مثالزدنی داشت.
اگر ژان پل-بلموندو همراه با ژان لوک-گدار موج نوی فرانسه را با «نفسبریده» در سال ۱۹۶۰ بدعتگذاری کردند، دلون همراه ژان پیرملویل با «سامورایی» (۱۹۶۷) این موج را از نو تعریف کرد! هرچند که هیچگاه ملویل خود را از مسلک موج نو نمیدانست. در همان سالها دلون را با جیمز دین مقایسه میکردند. اما جذابیت گرم ژان پل بلموندو با جیمز دین قابل قیاستر بود چراکه در نقشآفرینیهای خویش برونریزی احساسات داشت. دلون نه تنها بیتفاوت بود بلکه میتوانست سرد باشد.
بارانی های بلند آلن دلون
آلن دلون با بارانی های بلندش در فیلم های پلیسی و نوار، بیشترین تاثیر را بر مد مردانه گذاشته، تاثیری که تا امروز هم پابرجاست و بسیاری از مردان جوان امروزی هم دوست دارند شمایلی همچون آلن دلون داشته باشند. ترنچ کت یا همان بارانی یقه انگلیسی هنوز هم از محبوب ترین ترندها در فشن آقایان است و بسیاری از برندهای دنیا، از برندهای لوکسی چون بربری و هوگو باس گرفته تا برندهای ارزان تر و جوان پسند مانند زارا، همه ساله بارانی/ترنچ کت را در کلکسیون پاییز و زمستان خود قرار می دهند.
.سامورایی؛ کلاههای خیس، پالتوهای خونی
دلون در سه فیلم سامورایی، دایره سرخ و یک پلیس نقشهای به یادماندنی ایفا کرده است. چهره سرد، جدی و مصمم آلن دلون در سامورایی در کنار خوشتیپی و ظاهر آراسته او که خصلت ویژه ساموراییها بوده است و در عین حال بازی درونی و کنترل شدهاش یکی از پیچیدهترین شخصیتهای سینمای فرانسه را خلق کرده است؛ شخصیتی که میشود عاشقش شد و عاشقاش ماند. درست مثل معشوقهاش در فیلم. جالب است بدانید که ناتالی دلون که نقش معشوقه سامورایی را بازی میکند در حقیقت در آن دوره همسر واقعی آلن دلون بوده است.
آخرین تصویر از بازیگر خوشچهره، آتش به دل همه ما انداخت!آخرین تصویر از بازیگر خوشچهره، آتش به دل همه ما انداخت!
سامورایی، جف کاستلو، قهرمان است و به قول خودش هیچوقت نمیبازد. این قهرمانی به درون شخصیت برمیگردد. یک قهرمان مدرن که ذاتاً بازنده نیست چون با تکیه بر قوانینش شکست ناپذیر شده است. قوانینی که حتی اگر با هم متضاد شوند راهکاری شرافتمندانه درونشان نهفته است. انسان بودن سرِّ مردان ملویل است. سرّی که شکست ناپذیرشان میکند: درد انسان بودن و انسان ماندن.
دسته سیسیلیها؛ ضدِقهرمانِ محبوب و تنها!
احتمالاً نقش دلون در این فیلم، نامحبوبترین شخصیتیست که او بازی کرده و گرچه از اول، فیلمنامه براساسِ حضور گابن و دلون طراحی و نوشته شده بود، اما شاید برای شما هم سؤال باشد که چرا نامحبوبیِ این نقش با بازی دلون، نتوانست مانعی برای موفقیتِ در گیشهی فیلم باشد؟
جوابِ سرراستاش این است که دلون همزمان با ساخته شدن فیلم، درگیرِ یک رسواییِ تمامعیارِ سیاسی-اجتماعی شده بود که غیر از پای خودش، پای ژرژ پمپیدو -نخستوزیر و بعد رئیسجمهور وقتِ فرانسه- را هم به میان کشیده بود و فرانسویانی که تا آن موقع برای او سر و دست میشکستند، انگیزهشان برای شلیک کردن به او، کمتر از گابن نبود! دلون در این زمان، درگیرِ ماجرای قتلِ استوان مارکوویچ که محافظاش بود، شده بود.
یوزپلنگ؛ درخشش بیبدیل مرد بارانی
فیلم یوزپلنگ توانست جایزهی نخل طلای جشنوارهی کن را از آن خود کند. نینو روتای افسانه ای، خالق موسیقی متن سه گانهی پدرخوانده (the godfather trilogy) و البته همکار ثابت فدریکو فلینی، موسیقی فیلم یوزپلنگ را ساخته است. موسیقی که اگر فیلم را ببینید و به ترکیب آن با سکانسهای رقص و البته دلتنگیهای شخصیت اصلی توجه کنید، به قدر کافی آن را هوشربا خواهید یافت.
آلن دلون در نقش جوان اول خانواده خوش میدرخشد. آن سیمای جذاب و البته تصویری مردانه که از خود به جا گذاشته، از مثالهایی است که این گذاره را که فقط او چهرهی زیبایی دارد و از هنر بازیگری چندان بهرهای نبرده، بی اعتبار میکند. ضمن اینکه او قرار است نمایندهی آیندهی این اشرافیت مضمحل باشد. این جنبه از فیلم یعنی دمخور بودن با ناکامیها، قسمت سخت و پر از دستانداز فیلم است که آلن دلون این بخش را هم به خوبی بازی کرده است.