اعترافات تکان دهنده همسرکُش ها در مشهد ! + عکس 3 زن و مرد قاتل
روابط سرد عاطفی به جنایت انجامید اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد. طولی...
روابط سرد عاطفی به جنایت انجامید
اولین ماجرای وحشتناک همسرکُشی بامداد چهاردهم اردیبهشت هنگامی فاش شد که مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از مرگ همسرش پس از درگیری خانوادگی خبر داد.
طولی نکشید که خودروهای پلیس وارد خیابان مهدی آباد 30 در شهرک شهید رجایی شدند و با حفظ صحنه جنایت، مرد تبعه خارجی (افغانستانی) را در حالی به مقر انتظامی انتقال دادند که قاضی ویژه قتل عمد مشهد دستورهای محرمانه ای را برای بررسی مقدماتی صادر کرد و خود نیز عازم شهرک شهید رجایی(قلعه ساختمان) شد.
دقایقی بعد گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد نیز به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد) نیز به محل جنایت رسیدند و بدین ترتیب تحقیقات میدانی قاضی «دکتر صادق صفری» برای بررسی زوایای پنهان این جنایت وحشتناک در حالی ادامه یافت که در ساعت 2 بامداد،تعداد زیادی از اهالی محل نیز در اطراف منزل محل وقوع قتل تجمع کرده بودند.
به همین خاطر با دستور مقام قضایی،تدابیر خاصی برای امنیت محل به اجرا درآمد و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد. از سوی دیگر (متهم افغانستانی) تحت الحفظ کارآگاهان به صحنه جنایت انتقال یافت و در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به تشریح این جنایت هولناک پرداخت. متهم این پرونده جنایی که حدود37 سال دارد، در اعترافاتی تکان دهنده به مقام قضایی گفت: قبلا با همسر و 2 فرزندم در قزوین زندگی می کردیم اما اختلافات خانوادگی بین ما شروع شد و همسرم سرناسازگاری با من گذاشت. این بود که به پیشنهاد همسرم به مشهد آمدیم و در محله مهدی آباد ساکن شدیم. این اختلافات خانوادگی تا حدی پیش رفت که من دچار سوءظن شدم و به همین خاطر روابط عاطفی سردی بین ما به وجود آمد.
متهم به همسرکشی در حالی که سعی می کرد همه این حوادث تلخ را به مشکل مغزی گره بزند، در ادامه اعترافاتش گفت: من مشکل مغزی دارم. به همین دلیل به همسرم گفتم با من بد صحبت نکن چون این حرف ها به درون قلبم می رود و سپس به مغزم می زند! ولی او توجهی به من نمی کرد و مرا از خودش میراند! تا این که امشب باز هم به خاطر همان روابط سرد عاطفی، به من کم محلی کرد من هم که به شدت عصبانی شده بودم گلویش را با دستم فشار دادم و زمانی که بی جان شد با پلیس 110 تماس گرفتم؛ اما افسر انتظامی گفت شاید هنوز همسرت زنده باشد! این بود که به اورژانس 115 هم زنگ زدم و دقایقی بعد توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدم.
درپی اعترافات صریح مرد افغانستانی که همسر 25 ساله اش را خفه کرده بود، قاضی ویژه قتل عمد از او خواست تا چگونگی قتل همسرش را به طور عملی روی عروسک خرسی صورتی رنگ فرزندش اجرا کند.
او نیز روی کف اتاق دراز کشید و گلوی عروسک را با دستانش فشرد که همه آن ها طبق نظر پزشکی قانونی با واقعیت های صحنه قتل مطابقت داشت. پس از بررسی ابعاد مختلف این جنایت، متهم به قتل با دستور قضایی به دایره قتل عمد پلیس آگاهی منتقل شد تا تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد.
اتهام قتل عمد برای زن صیغه ای
در حالی که هنوز ماجرای همسرکشی مرد افغانستانی ادامه داشت که حدود ساعت 15 بعدازظهر چهاردهم اردیبهشت، زنی با اورژانس 115 مشهد تماس گرفت و مدعی شد همسرش با ضربه چاقو مجروح شده است. اما وقتی امدادگران اورژانس به محل حادثه واقع در خیابان کشاورز 5 رسیدند، با جسد مردی حدود33 ساله روبهرو شدند که بر اثر وارد آمدن تیغه چاقو به قفسه سینه به قتل رسیده بود.
بنابراین طولی نکشید که نیروهای انتظامی در جریان قتل قرار گرفتند و مراتب را به قاضی ویژه پرونده های جنایی مشهد اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی نیز وی را همراهی میکردند.
جسد مربوط به مردی به نام «علی اصغر-ر» بود که در پذیرایی طبقه دوم ساختمان و کنار پنجره مشرف به خیابان افتاده بود.درهمین حال همسر صیغه ای مقتول که مدعی بود باردار است درباره این جنایت هولناک به مقام قضایی گفت: حدود ساعت14:30 بود که شوهرم با همین وضعیت از بیرون وارد خانه شد و درحالی که به من میگفت«کمکم کن!» عقب عقب رفت و کف پذیرایی افتاد.
او در بیرون از منزل درگیر شده بود و من اطلاعی از این ماجرا نداشتم!... این زن جوان در حالی خود را بی خبر از ماجرای درگیری همسرش نشان داد که اظهارات او برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود چراکه درپی این ادعاها، قاضی صفری دستور بررسی های دقیق درباره وجود لکه های خون روی پله ها وحتی کفشهای مقتول را نیز صادر کرده بود و کارآگاهان نیز با بررسی های دقیق هیچ نشانه ای از وقوع جنایت در خارج از منزل را پیدا نکردند.
این بود که «فاطمه-د» زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرار گرفت. او در اثنای اظهاراتش به اختلافات شدید خانوادگی اشاره کرد و گفت: مقتول شوهر صیغه ای من است. او دیشب از شمال کشور به منزل آمد و چنین تصور کرد که فردی به غیر از من داخل خانه است! به همین خاطر درگیری بین ما شروع شد و او با لگد در ورودی منزل را شکست که آثار آن هنوز هم وجود دارد. من هم با کلانتری محل تماس گرفتم که آن ها به منزل آمدند و این حوادث را صورت جلسه کردند.
امروز ظهر هم وقتی از بیرون منزل به خانه بازگشت، زخمی بود و به من گفت:«کمکم کن!»درحالی که زن جوان همچنان ادعای خود را تکرار می کرد ناگهان قاضی ویژه قتل عمد از وی درباره جراحت های روی دستش پرسید که متهم با نگرانی و اضطراب گفت: این زخم ها مربوط به درگیری شب گذشته با شوهرم است! من از او باردارم و دلیلی ندارد که دروغ بگویم ...
در پی ادعاهای این زن جوان، قاضی صفری اتهام قتل عمد شوهرش را به وی تفهیم کرد و بدین ترتیب او در اختیار کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت تا بررسی های بیشتری در این باره صورت گیرد.
قتل همسر با 24 ضربه کارد
زوایای 2 ماجرای وحشتناک همسرکشی درحالی زیر ذره بین تحقیقات قضایی قرار داشت که ناگهان صدای زنگ تلفن در بامداد پانزدهم اردیبهشت نیز خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود.
خبر همسرکشی دلهره آور سومین ماجرای همسرکشی طی24 ساعت گذشته بود که مقام قضایی را به خیابان شهید چراغچی 5 کشاند. اما این حادثه زمانی وحشتناک تر شد که سرگرد سید قطبی(رئیس تجسس کلانتری خواجه ربیع) از وخامت حال نوجوان دوقلو نیز خبرداد که هدف ضربات هولناک کادر قرار گرفته بودند. به همین دلیل سومین ماجرای همسرکشی اهمیت ویژه ای یافت چرا که هرلحظه احتمال داشت خبر تلخ دیگری در بیسیم های پلیس به گوش برسد.
طولی نکشید که با حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در محل وقوع جنایت،تحقیقات درباره این حادثه وحشتناک وارد مرحله جدیدی شد چراکه «الهه» ( زن 30 ساله) با 24 ضربه کادر به قتل رسیده بود و دختر و پسردوقلو (خواهر و برادر مقتول) نیز در بیمارستان شهیدهاشمینژاد بستری شده بودند.
پیگیریهای قضایی نشان داد: «الناز»(دختر16 ساله) به خاطر وضعیت وخیمی که داشت به اتاق عمل انتقال یافته و زیر عمل جراحی قرار گرفته است. اما وضعیت «الیاس» کمی بهتر از خواهر دوقلویش بود.
در همین حال متهم به قتل که با حضور به موقع گروه کارآگاهان و نیروهای تجسس کلانتری خواجه ربیع، در اطراف منزل پدرش دستگیر شده بود، مورد بازجویی تخصصی قرار گرفت و به قاضی دکتر صادق صفری گفت: سال 93 با همسرم ازدواج کردم البته قبل از او همسر دیگری هم داشتم.
اوایل ارتباط دو همسرم با یکدیگر بسیار خوب بود و من هم 22 سال کارمند یکی از موسسات مالی اعتباری بودم که اکنون نیز فعالیت دارد ولی بعداز آنجا بیرون آمدم. در این شرایط اختلافات بین همسرانم نیز آغاز شد و تا حدی رسید که به ناچار همسر اولم را طلاق دادم.
او از همان ابتدا مخالف ازدواج مجدد من بود ولی من توجهی نمی کردم تا این که مدتی بعد به همسرم سوء ظن پیدا کردم و با آن که مسیر قانونی را درپیش میگرفتم ولی باز رضایت می دادم و پرونده مختومه می شد.
خلاصه این اختلافات به جایی رسید که همسرم از حدود 10 روز قبل با حالت قهر منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت و در همین حال هم اصرار به طلاق داشت.
امشب هم وقتی او را با آرایش غلیظ دیدم، با او تماس گرفتم ولی مانند همیشه ماجرا را انکار کرد و مرا برای دعوا فراخواند! من که برای گفت و گو با همسرم به منزل پدرش رفته بودم ناگهان به خاطر پاسخ های سربالای او عصبانی شدم و چاقو را بیرون کشیدم.
درحالی که ضرباتی را بر پیکر همسرم وارد می کردم، خواهر و بردارش نیز جلو آمدند که آن ها را هم با چاقو زدم و ... تحقیقات افسران دایره تجسس که با نظارت مستقیم سرهنگ روح ا... شجاعی(رئیس کلانتری خواجه ربیع) و با دستورهای محرمانه مقام قضایی ادامه داشت، بیانگر آن بود که زوج مذکور دختر7 ساله ای دارند و «رضا-ب» (متهم) قبل از دستگیری قصد خودکشی داشت که با حضور به موقع نیروهای انتظامی این تصمیم وی نافرجام ماند.
سید خلیل سجادپور / خراسان