قتل مرد جوان در باغ ورامین / قاتل به خاطر همسر صیغهای سابقش خون به پا کرد
به گزارش رکنا ، متهم که مردی جوان است پس از 13 سال ازدواج موقت و پایان دوران صیغه همسرش، متوجه شد او با مرد دیگری رابطه دارد و برای انتقامگیری از این مرد او را در باغی در ورامین به قتل...
به گزارش رکنا ، متهم که مردی جوان است پس از 13 سال ازدواج موقت و پایان دوران صیغه همسرش، متوجه شد او با مرد دیگری رابطه دارد و برای انتقامگیری از این مرد او را در باغی در ورامین به قتل رساند.
این قتل دو سال قبل اتفاق افتاد و ماموران زمانی ردیابی برای مشخص شدن ماجرا را آغاز کردند که مرد جوان به نام پدرام در بیمارستان جان باخت. حراست بیمارستان به پلیس گفت پدرام را زنی جوان به آنجا آورد؛ اما بعد او را رها کرد و رفت.
پلیس دوربینهای مداربسته بیمارستان را بررسی کرد و با ردیابی زن جوان متوجه شد او بیتا نام دارد. این زن بعد از بازداشت به ماموران گفت: من نقشی در مرگ پدرام ندارم و برای نجاتش او را به بیمارستان رساندم.
بیتا به ماموران گفت عامل قتل مردی به نام محسن است که قبلا شوهر او بود.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس مادر و فرزند نوجوان مقتول درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی نوبت به محسن رسید او پشت تریبون قرار گرفت و خطاب به قضات گفت: از اتفاقی که افتاده است به شدت ناراحتم و به اولیای دم تسلیت میگویم.
محسن گفت: 13 سال قبل به صورت صیغهای با بیتا ازدواج کردم. در این سالها هر وقت مدت صیغه تمام میشد، تمدید میکردیم. من عاشق این زن بودم و خودش میدانست. آخرین بار بعد از اینکه مدت صیغه تمام شد آن را تمدید نکردیم؛ اما همچنان با هم زندگی میکردیم. فکر میکردم بیتا آنقدر من را دوست دارد که نیازی به تمدید صیغه نداشته باشم؛ اما اشتباه میکردم. او هنوز در خانهام زندگی میکرد؛ اما ارتباطش را با من کم کرده بود. بعد از مدتی فهمیدم او با فردی در ارتباط است. بیتا را تعقیب کردم و متوجه شدم با مردی به نام پدرام رابطه دارد. روز حادثه وقتی بیتا از خانهام بیرون رفت، او را تعقیب کردم و متوجه شدم وارد باغی در قرچک شده است. در باغ میهمانی برقرار بود. از دیوار به داخل پریدم و با پدرام روبهرو شدم. او با قمه به سمتم حمله کرد و من با اسلحه او را تهدید کردم. او میخواست با قمه مرا بزند به همین خاطر با کلتی که همراه داشتم هفت تیر شلیک کردم؛ ولی قصد کشتن او را نداشتم و بعدا متوجه شدم سه گلوله به پا و قفسه سینه او برخورد کرده است.
بعد از گفته های متهم، وکیل مدافع او نیز در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.