زنان به طور قابل توجهی بیشتر از مردان کتاب می خوانند

طبق آخرین آمار جهانی کتابخوانی، زنان به طور قابل توجهی بیشتر از مردان کتاب می خوانند 56 درصد از پاسخ دهندگان به یک نظرسنجی از 945 کتابخوان در 56 کشور، زن و 42 درصد مرد بودند گفته میشود در ایالات متحده، دو سوم پاسخ دهندگان و کتابخوانها زن هستند
زنان تقریبا 80 درصد از فروش کتاب های داستانی را در ایالات متحده، بریتانیا و کانادا تشکیل می دهند دلایل این شکاف جنسیتی در خواندن کاملا مشخص نیست، اما برخی نظریه ها نشان می دهند که زنان ممکن است برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خواندن خود بازتر باشند، در حالی که مردان بیشتر تمایل به خواندن غیرداستانی دارند
خواندن می تواند ارتباط عاطفی با تجربیات و مبارزات دیگران ایجاد کند و همدلی و درک را تقویت کند.مطالعه می تواند یک فعالیت آرامش بخش و باشد سطح استرس را کاهش داده و بهباشی را ارتقا دهد. این می تواند به زنان کمک کند تا اضطراب و افسردگی را که از مشکلات متداول سلامت روان هستندمدیریت کنند.
مطالعه می تواند یک فعالیت اجتماعی هم باشد، چه از طریق باشگاه های کتابخوانی یا جلسات و مباحثات آنلاین. این ارتباط اجتماعی می تواند به زنان کمک کند تا یک شبکه حمایتی ایجاد کنند، که برای تاب آوری و سلامت روان ضروری است.
مطالعه می تواند دیدگاه ها، بینش ها و دانش جدیدی را ارائه دهد که منجر به رشد شخصی و خودآگاهی می شود. این می تواند به زنان کمک کند تا در ایجاد تاب آوری و راهبردهای مقابله ای موف تر عمل کنند.
صرف نظر از این، آمار به طور مداوم نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان در سراسر جهان کتاب میخوانند.نقش مطالعه و کتاب خواندن در سلامت روان زنان چند وجهی و برای درک عوامل مختلفی که در بهزیستی روان زنان نقش دارند، حیاتی است.
اهمیت کتاب خواندن و مطالعه و تاثیر این مهم را را در سلامت روانی و تاب آوری زنان میتواند بقرار زیر مورد بررسی قرار داد :

1. حمایت اجتماعی و سلامت روان: مطالعات مکرر نشان داده اند که حمایت اجتماعی خوب با کاهش قابل توجه خطر پیامدهای نامطلوب سلامت روان در زنان مرتبط است به این معنا آندسته از زنانی که در حمایت یابی موفق تر هستند ممکن است حتی کمتر مورد خشونت و تهدیدات سلامت روان قرار بگیرند بنابراین مداخلات برای افزایش حمایت عاطفی و اجتماعی ممکن است پیامدهای منفی بر سلامت روانی و جسمی زنان را کاهش دهد.

2. آموزش و سلامت روان: آموزش نقش حیاتی در ارتقای بهزیستی روانی و تاب آوری زنان دارد. تحقیقات بر آموزش یکپارچه بهداشت روان در برنامه های درسی را پیشنهاد میکند، بنظر میرسد آموزش میتواند ابزارهایی را برای زنان برای مدیریت استرس، ایجاد تاب آوری و تقویت روابط مثبت فراهم کند.
سطوح بالاتر تحصیلات ممکن است به عنوان یک عامل محافظتی در برابر تهدیدات سلامت روان و یا فقر عمل کند این شاید نشانده آن باشد که آموزش می تواند خطر ابتلا به بیماری های روانی را کاهش دهد.

3. خشونت و سلامت روان: خشونت علیه زنان عامل مهمی در سلامت روان است. مطالعات نشان داده است که زنانی که خشونت را تجربه می کنند بیشتر از افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) رنج می برند. نظریه یادگیری اجتماعی خشونت پیشنهاد می کند که افراد الگوهای رفتار پرخاشگرانه را از طریق تجربه مستقیم و با مشاهده دیگران می آموزند که می تواند به تداوم خشونت کمک کند(سری واستاوا ، 2012).

4. فقر و سلامت روان: فقر عامل مهم دیگری است که می تواند بر سلامت روان زنان تاثیر منفی بگذارد. فقر دشمن تاب آوری است زنانی که در فقر زندگی می کنند به طور نامتناسبی تحت تاثیر استثمار اجتماعی قرار می گیرند و با انواع سختی ها مواجه می شوند که می تواند آسیب پذیری آنها را در برابر مسائل بهداشت روانی افزایش دهد.

5. توانمندسازی و سلامت روان: زنان توانمند برای عبور از ناملایمات چابک تر و مجهزتر هستند که این توانایی ها می تواند بر سلامت روانی و تاب آوری آنها تاثیر مثبت بگذارد. مطالعات نشان داده است که زنان توانمند در مراقبت از سلامت روان خود فعال تر هستند و کمتر مستعد مشکلات سلامت روان هستند(شاون و همکاران ، 2024)

6. زمینه بهداشت عمومی: زمینه بهداشت فردی و عمومی با تمرکز بر سلامت روان زنان و تفاوت های جنسیتی/جنسی در طراحی تحقیقات و سیاست های نظارتی می تواند منجر به درمان های موثرتر و مراقبت بهتر برای زنان شود(بلهار، 2003).

خاتمه کلام اینکه بنظر میرسد مطالعات در مورد تاب آوری و سلامت روان زنان برای درک پیچیدگی ها و تاثیرات متقابل عواملی که بر بهباشی و رفاه روانی زنان کمک می کند ضروری است لذا توجه و تامل بیش از پیش در موضوعاتی چون حمایت اجتماعی، آموزش، خشونت، فقر، توانمندسازی و زمینه بهداشت عمومی، محققان می توانند مداخلات و سیاست های هدفمندی را برای بهبود سلامت روان زنان در سراسر جهان توسعه دهند.