تینا مزدکی: فدریکا گیگانته، مورخ هنر و متخصص ابزارهای علمی اسلامی در دانشگاه کمبریج، درست زمانی که میخواست ابزاری را از جعبه بیرون بیاورد تا بررسی کند؛ به کمک نور خورشید که بر روی بخشی از این صفحه افتاد، متوجه شد که حکاکیهای رو این صفحه کلماتی به زبان عبری و اعدادی به زبان لاتین هستند. البته او میگوید از قبل مشخص بود که برخی از حکاکیهای اصلی این سازه به زبان عربی نوشتهشدهاند. ظاهراً باریکهی نور به شکلی به این ابزار رسیده که گیگانته معتقد است اگر این نور از بالا به جعبه میخورد هرگز متوجه حکاکیهای روی ابزار نمیشد.
این مورخ، چند ماه قبل هنگام بررسی ابزار دیگری متوجه این اسطرلاب شده بود. او از کمبریج راه طولانی را طی کرد تا به شهر ورونا در شمال ایتالیا برسد و نگاهی دقیق به اسطرلاب بیندازد. اسطرلابها درست مانند تلفنهای هوشمند امروز، ابزارهایی بودند که افراد برای سنجش زمان، تاریخنگاری و مسیریابی با خود حمل میکردند. ابعاد آنها بین ۷ تا ۴۵ سانتیمتر بود و اطلاعاتی از آسمان روی آنها درج شده بود که به کمکشان میشد مکان ستارگان، سیارات و ماه را شناسایی کرد.
او با بررسی اسطرلابی که در موزه ورونا (Fondazione Museo Miniscalchi-Erizzoa) نگهداری میشد، متوجه شد که احتمالاً این ابزار در شهر تولدو اسپانیا و در قرن یازدهم ساختهشده و دستکم شش بار توسط افرادی با ادیان مختلف استفاده شده است. تولدو در آن زمان یک مرکز فرهنگی پررونق بود که مردمانی با هر سه دین اسلام، مسیحی و یهودی را درهمآمیخته بود. به گفته این مورخ، امروزه بسیاری از افراد توجه نمیکنند اما اینکه نوعی دانش نجومی بین جمعیتهای مختلف به اشتراک گذاشتهشده بود بسیار جالب است.
اسطرلابها ممکن است توسط یونانیان باستان اختراع شده باشد، زیرا در نوشتههای یونانی از قرن چهارم قبل از میلاد، اسم آنها آمده است. اما به نظر میرسد که آنها در اوایل قرونوسطی از طریق ستاره شناسان مسلمان وارد جامعه اروپا شده و کاربردهایشان اصلاح شده باشد. یکی از منجمان عرب در قرن دهم نوشته بود که اسطرلابها بیش از ۱۰۰۰ کاربرد داشتند، ازجمله تعیین قبله و همچنین بررسی، زمانسنجی، و تعیین عرض جغرافیایی هر مکان خاص. البته اسطرلابها برای استفاده در کشتیها ناکارآمد بودند، ازاینرو در قرن ۱۵ با اسطرلابهای دریایی (mariner’s astrolabes) و سپس در قرن ۱۶ با چارَک (Quadrant) و در قرن ۱۸ با زاویهسنج (sextant) جایگزین شدند.
در بررسیهای گیگانته مشخص شد که یکطرف اسطرلاب، علامتی حکاکیشده به زبان عربی دارد که نوشته «برای عرض جغرافیایی قرطبه، ۳۸ ⁰ ۳۰» درحالیکه طرف دیگر علامت «برای عرض جغرافیایی تولدو، ۴۰ ⁰» حکشده است. به نظر میرسد این ابزار در اصل برای تعیین زمان صحیح نمازهای روزانه مسلمانان در آن مکانها طراحی شده است، اما میتوان از آن برای تعیین تاریخها در تقویم قمری نیز استفاده کرد. البته چنین ابزار گرانقیمتی ممکن است دارایی مسجد مهم و تأثیرگذاری هم بوده باشد.
مدتی بعد، روی این اسطرلاب با حروف عربی نوشتهاند برای اسحاق، کار یونس. این مورخ میگوید چنین نامهایی، اسامی یهودی هستند که به اسحاق و یونس ترجمه میشوند و ممکن است نشاندهنده این باشد که این ابزار توسط مالک جدیدی در جامعه سفارادی اسپانیا که به زبان عربی صحبت میکردند به دست آمده باشد. صفحه دیگری که در زمانهای بعدی برای اسطرلاب ساخته شد با عرضهای جغرافیایی مطابق با شمال آفریقا حکشده است که نشان میدهد ممکن است صاحبان دیگر، آن را در مراکش یا مصر استفاده کرده باشند.
اسطرلاب همچنین دارای کتیبههایی به زبان عبری در دو دست مختلف است - یکی از آنها نشانههای عمیق و منظمی دارد، درحالیکه بقیه سبک و ناهموار بودند. او میگوید: این علامتهای عبری نشان میدهد که اسطرلاب ممکن است بعداً در میان یهودیان ایتالیا، جایی که زبان عربی درک نمیشد، استفاده شده باشد. حکاکیها و اعداد عبری که با حروف لاتین خراشیده شدهاند، نشان میدهند که اسطرلاب در زمان متفاوتی برای مکانهای متفاوتی تنظیم شده است.
همچنین در تغییرات اسطرلاب، تقدیم اعتدالین (حرکت تقدیمی زمین که باعث میشود هر ۲۵۸۰۰ سال، صورتهای فلکی دایرةالبروجی یکبار آسمان را دور بزنند)بیتأثیر نبوده چراکه بهموجب آن ستارهها بهآرامی موقعیت سالانه خود را در طول قرنها تغییر میدهند. از طرفی برخی تغییرات مکانیکی نیز در اسطرلاب به چشم میخورد. بهعنوانمثال، کوبیدن انتهای نشانگرهای آن کمی به سمت چپ ممکن است تلاشهایی برای اصلاح تغییرات در موقعیت ستارگان باشد. این تنظیمات با توصیههای ابراهیم بن عزرا (۱۰۸۹-۱۱۶۷) شاعر اسپانیایی-یهودی که در سفر به ورونا، رسالهای عبری در مورداستفاده از اسطرلاب نوشت، مطابقت دارد.
این اسطرلاب را نجیبزادهای از جامعه یهودی ورونا در قرن هفدهم به خانوادهای که موزه را تأسیس کردند، واگذار شد. گیگانته میگوید که قبلاً این شیء تقریباً نادیده گرفته میشد، اما اکنون یکی از ارزشمندترین اشیاء موزه است چراکه این شیء اسلامی، یهودی و مسیحی است و نمیتوان هویت هیچیک از این ادیان را از یکدیگر جدا کرد.
منبع: nautil
227323