پریماه


پریماه

عشق من ،میان رویاها گاه مثل یک پری ماهی روزها یاد تو دلچسب شب بسان قرص زیبایی می نشینی میان خاطر و آغوش گرم میگیرم تو را بغلم تا که دلنشین تو گزدم گرد دستان تو بدور کمرم صبح آغاز میشود...

عشق من ،میان رویاها
گاه مثل یک پری ماهی
روزها یاد تو دلچسب
شب بسان قرص زیبایی
می نشینی میان خاطر و آغوش
گرم میگیرم تو را بغلم
تا که دلنشین تو گزدم
گرد دستان تو بدور کمرم
صبح آغاز میشود شبها
چون که خورشید در خیال من است
می زنم دوباره تار جادویی
چون که موهات سه تار من است
عود و بربت بود نفسهایت
زیر و بالا می شود گاهی
می چشم لبان و لپهایت
نی لبک های من به تنهایی
ساز شیدایی و شور هر روز
چون که قلب سازگار منی
همنشین ماه می گردم
چونکه تو روزگار منی
روزها میشوم چون مجنونی
در پی لیلای خود حیران
می زنم دل به آتش دوری
دلشکسته ام چکاوک جانان
ناز من نوازشت را گاه
مثل سرو ناز می خواهم
ناز کم کن نوازشم بنما
چون تو را به ناز می خواهم
باز شهرام و شکیبانی
عمر او گذشته از پنجاه
در فراق یار و شیدایی
قد من کمانه شدهر جا
جام شیرین بده به لبهایم
تا تورا کنم عروس صد بوسه
غرقه در میان دریایم
می شود ماهی لبم کوسه
می خورد سینه هات پنهانی
می زند به چاه روی لبت
یک نه صد هزار گلبوسه
از برای خاطرات شبت
( ش،ک)


مرد جوان پسر مورد علاقه مادرزنش را به قتل رساند!