دیوانه عشق


دیوانه عشق

هربار خواندم از لبش دیوانه نامیدند مرا.. گفتم لبانش می دهد هر لاعلاجی را شفا... حتی گمانم شهریار با بوسه بر لب های عشق... دارالشفا را دیده و کرده پزشکی را رها...

هربار خواندم از لبش دیوانه نامیدند مرا..
گفتم لبانش می دهد هر لاعلاجی را شفا...
حتی گمانم شهریار با بوسه بر لب های عشق...
دارالشفا را دیده و کرده پزشکی را رها...


وقتی انسانیت تهی باشد