صدایم کن....
تو را با واژه ها آغوش میگیرم و می بوسم بنام قرص ماه آغوش میگیرم و می بوسم اگر قدری تو را در خاطرم احساس تر کردم لبت تا انتهاء آغوش میگیرم و می بوسم صدایم کن صدایت واژه ی آرام من باشد تو را چون...
تو را با واژه ها آغوش میگیرم و می بوسم
بنام قرص ماه آغوش میگیرم و می بوسم
اگر قدری تو را در خاطرم احساس تر کردم
لبت تا انتهاء آغوش میگیرم و می بوسم
صدایم کن صدایت واژه ی آرام من باشد
تو را چون تازه ها آغوش می گیرم و می بوسم
بیا آرام روی کرسی زانوی من بنشین
شبی تا انتهاء آغوش می گیرم و می بوسم
سرم را روی قلبت تٕک تَک احساس من بشمار
میان سینه ها آغوش می گیرم و می بوسم
شبی تاصبحدم عمر وعصای نوح می خواهد
شبی تا صبحگاه آغوش می گیرم و می بوسم
صدا کن عشق من صوت حزین اشک من بشنو
بیادت اشک را آغوش می گیرم و می بوسم
( ش، ک)
بنام قرص ماه آغوش میگیرم و می بوسم
اگر قدری تو را در خاطرم احساس تر کردم
لبت تا انتهاء آغوش میگیرم و می بوسم
صدایم کن صدایت واژه ی آرام من باشد
تو را چون تازه ها آغوش می گیرم و می بوسم
بیا آرام روی کرسی زانوی من بنشین
شبی تا انتهاء آغوش می گیرم و می بوسم
سرم را روی قلبت تٕک تَک احساس من بشمار
میان سینه ها آغوش می گیرم و می بوسم
شبی تاصبحدم عمر وعصای نوح می خواهد
شبی تا صبحگاه آغوش می گیرم و می بوسم
صدا کن عشق من صوت حزین اشک من بشنو
بیادت اشک را آغوش می گیرم و می بوسم
( ش، ک)