باخدا باهم


باخدا باهم

باخدا باهم دلم تنگ ست و غمگینم بیا باهم چه فرقی میکند هر جا ، شبا باهم سر شب تا سحردستم به دامانت میان خانه ی خلوت دعا با هم میان دست من دستان گرم توست قرائت روی لب ، شمس الضحی باهم گذر گاهی ست ان...

باخدا باهم


دلم تنگ ست و غمگینم بیا باهم
چه فرقی میکند هر جا ، شبا باهم

سر شب تا سحردستم به دامانت
میان خانه ی خلوت دعا با هم

میان دست من دستان گرم توست
قرائت روی لب ، شمس الضحی باهم


گذر گاهی ست ان سو تربسو ی او
کمی سخت است ،لا حول ولا با هم


بیا از خود برون آییم ودر جمع
نشسته ایستاده در منا با هم


عطش را میکند خاموش تا عشق
به زمزم رو کنی بعد از صفا با هم

تصور کن که با احرام درحال طوافیم
ویا در حال بالا رفتن از کوه حرا باهم

بروی صخره ای آرام و جان بخش
نشستن کیف دارد با خدا باهم



16 3 1403


شعر غمگین شب یلدا + مجموعه اشعار زیبای غم و ناراحتی شب یلدا