کتاب من
فصل جدید این کتاب آغاز شد این بار هم یک واژه از دردم بر این کاغذ نشد اقرار هم هر بار گفتم دوستت دارم قلم با بغض گفت: تن داده یک واژه به گفتن های طوطی وار هم؟ من در امید صفحه های آخرم هستم ؛...
فصل جدید این کتاب آغاز شد این بار هم
یک واژه از دردم بر این کاغذ نشد اقرار هم
هر بار گفتم دوستت دارم قلم با بغض گفت:
تن داده یک واژه به گفتن های طوطی وار هم؟
من در امید صفحه های آخرم هستم ؛ درست
آن بیخبر ، حتی نشد راضی به یک دیدار هم
یک روز اما میرسد گم میشوم در صفحه ها
میبافم از نخ ها نشان ، شاید طناب دار هم
علی بیگدلی
1403 2 28
یک واژه از دردم بر این کاغذ نشد اقرار هم
هر بار گفتم دوستت دارم قلم با بغض گفت:
تن داده یک واژه به گفتن های طوطی وار هم؟
من در امید صفحه های آخرم هستم ؛ درست
آن بیخبر ، حتی نشد راضی به یک دیدار هم
یک روز اما میرسد گم میشوم در صفحه ها
میبافم از نخ ها نشان ، شاید طناب دار هم
علی بیگدلی
1403 2 28