رهسپار خاک پاک مادرم


رهسپار خاک پاک مادرم

بی خود از خود رهسپارِ خاکِ پاکِ مادرم سالیانی می‌شود که زیرِ خاکِ مادرم تشنه‌ی یک جرعه از چایِ شراب‌آلوده‌اش در مسیرِ تکّه سنگی پای تاکِ مادرم می‌زنم زانو به پای مادرِ خوابیده‌ام من که در بیداری‌ام...

بی خود از خود رهسپارِ خاکِ پاکِ مادرم
سالیانی می‌شود که زیرِ خاکِ مادرم

تشنه‌ی یک جرعه از چایِ شراب‌آلوده‌اش
در مسیرِ تکّه سنگی پای تاکِ مادرم

می‌زنم زانو به پای مادرِ خوابیده‌ام
من که در بیداری‌ام هر دم هلاکِ مادرم

مادرم یک لحظه چشم از کودکانش برنداشت
در نبود و بودِ او من سینه چاکِ مادرم

مهربانی را نشان کردم برای زندگی
مهربانی بوده تا بوده مِلاکِ مادرم




زنجان
18 خرداد 1403




زیباترین سفره های شب یلدا را ببینید + عکس