دلاریزه شدن اقتصاد؛ تورم زایی افسارگسیخته یا تورم زدایی کارآمد؟


دلاریزه شدن اقتصاد؛ تورم زایی افسارگسیخته یا تورم زدایی کارآمد؟

یک کارشناس اقتصادی طی یادداشتی تحلیلی به موضوع دلاریزه شدن اقتصاد کشور‌ها و پیامد این موضوع بر وضعیت تورمی آن‌ها پرداخت.

گروه بانک و بورس بازارنیوز-سید مهدی میرحسینی( کارشناس اقتصادی)؛ کارشناس اقتصادی پس از آشنایی با مفاهیم اولیه حوزه دلاریزه شدن اقتصاد و تبیین مزایا، ویژگی‌های مثبت و خطرات و معایب این رویکرد در کشور‌های جهان و همچنین بحث در مورد نحوه اثربخشی سیاست‌های پولی در کشور‌های دلاری شده، در این یادداشت حاضر به سراغ بررسی وضعیت یکی از مهم‌ترین مولفه‌های کلان اقتصادی یعنی نرخ تورم در اقتصاد‌های دلاریزه شده پرداخته می‌شود.

دلاریزه شدن اقتصاد؛ تورم زایی افسارگسیخته یا تورم زدایی کارآمد؟


الف) دلاریزه شدن اقتصاد و اثرات آن بر نرخ تورم و سطح عمومی قیمت‌های داخلی


همانطور که در یادداشت‌های گذشته بیان شد، اقدام به دلاریزه کردن یک کشور، معمولاً واکنشی به بی ثباتی اقتصادی و تورم بالا بوده است و این امر در کشور‌هایی که در دهه‌های گذشته، تورم‌های افسارگسیخته را تجربه کرده اند، به خوبی به چشم می‌خورد.


به عنوان نمونه، نرخ تورم در کشور‌هایی نظیر آرژانتین، بولیوی، اروگوئه و ویتنام، در اواخر دهه ۱۹۸۰ به بیش از ۳۰۰ درصد رسید و کامبوج، در آغاز دهه ۱۹۹۰، تورم بیش از ۱۰۰ درصدی را تجربه کرد. همین امر موجب گردید که این کشور‌ها به دلاریزه کردن اقتصاد خود روی آوردند. با این حال، این واقعیت که در دهه گذشته تورم به طور چشمگیری در این کشور‌ها کاهش یافته است، قابل کتمان نیست، اما از لحاظ تئوریک، همچنان رابطه بین نرخ تورم و دلاری شدن اقتصاد چندان روشن نیست، اما از لحاظ تجربی و عملیاتی، متوسط نرخ تورم پایین در اقتصاد‌های دلاریزه شده در سال‌های گذشته، افول سطح عمومی قیمت‌ها و رسیدن تورم به سطح تک رقمی در برخی از این کشورها، نوید تائید اثرگذاری این رویکرد ارزی بر تثبیت نرخ تورم شده است.


با این حال، پژوهشی در سال ۲۰۱۸ در پژوهشگاه مطالعات بنیادین مالی و اقتصادی دانشگاه استنفورد انجام گرفت که با استفاده از آزمون علیت گرنجر، به دنبال کشف اثرگذاری دلاریزه شدن اقتصاد بر کاهش نرخ تورم در کامبوج، لائوس و ویتنام بود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن بود که رابطه کاملاً معناداری بین علیت دلاریزه شدن اقتصاد در این سه کشور و اثر آن بر کاهش نرخ تورم مشاهده نگردید، اما با این حال، برخی مولفه‌های دیگر نشان می‌داد که نظام اقتصادی دلاریزه شده، کمک شایانی به تثبیت قیمت‌ها در سطوح پایین کرده است.


ب) اثر دلاریزه شدن اقتصاد بر میزان و سرعت انتقال تغییرات نرخ ارز به تورم داخلی


پژوهش دیگری در سال ۲۰۲۰ در مرکز مطالعات اقتصاد‌های در حال توسعه در دانشگاه اسلو نروژ در باب فهم این موضوع که آیا دلاری شدن یک اقتصاد بر میزان و سرعت انتقال تغییرات نرخ ارز اسمی به تورم داخلی تأثیر می‌گذارد یا خیر، انجام گرفت و در این تحقیق، برآورد‌های مدنظر بر مبنای یک مدل اتورگرسیو ۴ متغیره با وقفه توزیعی مشتمل بر نرخ اسمی ارز، CPI، عرضه پول و شکاف تولید، بود. نتایج حاصل از این پژوهش، پاسخ‌های قابل توجه و جالبی در باب رابطه دلاریزه شدن اقتصاد و نرخ تورم ارائه داد:


در کشور‌هایی با درجه دلاریزه شدن متوسط مانند کامبوج، بولیوی و اروگوئه، اثر دلاریزاسیون بر میزان و سرعت انتقال تغییرات نرخ ارز اسمی به تورم داخلی، با نرخ کاهنده مثبت بوده و دلاریزه شدن، موجب افزایش سرعت و افزایش حجم تغییرات نرخ ارز اسمی بر سطح عمومی قیمت‌ها شده است. اما در کشور‌هایی با درجه دلاریزه شدن بالا مانند آرژانتین، پرو و لائوس، دلاریزاسیون با سرعت و شدت بیشتری و با یک نرخ فزاینده‌ای موجب افزایش نرخ تورم و افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در یک بازه زمانی متوسط شده است. بدین ترتیب، در کل به نظر می‌رسد که دلاریزه شدن یک اقتصاد، اثرگذاری مستقیمی بر نرخ تورم دارد.


در این بین توجه به این نکته خالی از لطف نیست. برخی پژوهش‌های معتبر دیگر انجام شده در پژوهشکده‌های مالی و اقتصادی دانشگاه‌های تراز اول جهان نشان می‌دهد که درجه باز بودن یک اقتصادی، اثر قدرتمند و معناداری بر این رابطه دو سویه نداشته است. یعنی شاید تصور شود که اقتصاد‌های نسبتاً بسته‌تر جهان مصونیت بیشتری نسبت به تاثیرات اقتصاد بین¬الملل دلارمحور دارند، اما در واقعیت چنین نبوده و برخی از بیشترین اثرگذاری‌های دلاریزاسیون بر نرخ تورم در کشور‌هایی با درجه دلاریزه شدن بالا و با درجه اقتصادی بسته‌تر و برخی از کمترین اثرگذاری‌های این مولفه بر سطح عمومی قیمت ها، در کشور‌های با درجه دلاری شدن اقتصادی متوسط و پایین و در عین حال، با درجه اقتصادی بازتر بوده است.


همچنین نتایج دیگری نشان داد که نوسانات نرخ ارز در کشور‌هایی با درجه دلاریزه شدن بالاتر، بیشتر بوده است و این روند چالش برانگیزی نوسانی، پایداری بیشتری در طول زمان در اقتصاد داخلی یک کشور داشته است. این مسئله، پیامد‌های سیاستی مهم تری را از خود به جا گذاشته و موجب شده که سیاست گذاران در این نوع از اقتصادها، ترس و واهمه‌ی بیشتری از حرکات و نوسانات نرخ ارز داشته باشند.

ج) آیا دلاریزه شدن اقتصاد بر اجرای هدف گذاری تورمی اثرگذار است؟

برخلاف هدف گذاری‌های پولی، نظام هدف گذاری تورمی نیاز مبرم به رابطه معنادار و پایدار بین پول و تورم ندارد. با این حال، اقتصاد‌های دلاری شده، به سبب عدم اختیار بانکداران مرکزی آن‌ها در طراحی، تعیین و اجرای سیاست‌های پولی، با دو ریسک و چالش بزرگ مواجه هستند که ممکن است بر اجرای این نوع از هدف گذاری و دستیابی به اهداف مرتبط با سطح عمومی قیمت ها، تأثیر منفی بگذارد.


چالش اول، انتقال نسبتاً عمیق‌تر نوسانات نرخ ارز بر قیمت‌های داخلی در اقتصاد‌های دلاریزه شده است که توانایی کنترل و مدیریت مسیر هدف گذاری تورمی توسط مقامات پولی را کاهش می‌دهد.


چالش دوم، آسیب پذیری اقتصاد‌های دلاری شده در برابر اثرات منفی ترازنامه‌ای است که این چالش می‌تواند انعطاف‌پذیری نرخ ارز مورد نیاز برای هدف‌گذاری تورمی را به شدت کاهش داده و فرآیند هدف گذاری را مختل و پرهزینه کند.


با وجود این نگرانی ها، پرو به عنوان یک اقتصاد بسیار دلاریزه شده، توانست با موفقیت رویکرد هدف گذاری تورمی خود را به سرانجام برساند. نتیجه یک تحقیق که در سال ۲۰۰۶ بر روی مسئله هدف گذاری تورمی پرو انجام شده بود نشان داد که چالش‌های پیش روی پرو در مقایسه با هدف‌گذاران تورمی در کشور‌های دلاریزه نشده، متفاوت‌تر نبوده و دلاری‌شدن اقتصاد پرو، به خودی خود، اثر منفی بر هدف‌گذاری تورمی به عنوان یک سیاست پولی موثر نداشته است. علاوه بر این، محققان دریافتند که مبادرت به هدف گذاری تورمی در پرو، منجر به فشار ارزی کمتر بر سطح عمومی قیمت‌ها و انتقال نرخ‌های بهره سیاستی بالاتر به نظام بانکی شده است.

پایان پیام//



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

(تصاویر) مخوف‌ترین مرکز بازداشت و شکنجه در دمشق