آیا بیت کوین پول است؟
یک کارشناس اقتصادی طی یادداشتی تحلیلی به تشریح ماهیت بیت کوین پرداخت.
گروه دیجیتال بازارنیوز-حسن حسن خانی (کارشناس اقتصادی)؛ ظهور رمزارزها یک پیشرفت مهم در اقتصادهای مدرن ما است. اولین و شاید مهمترین نمونه داراییهای دیجیتال بیت کوین است که ۱۵ سال پس از راه اندازی همچنان بیش از ۷۰ درصد بازار رمزارزها را در اختیار دارد. مفهوم پول شاید یکی از مبهمترین و بحثبرانگیزترین مفاهیم در علم اقتصاد باشد. اگرچه نظریههای مختلفی درباره برخی کارکردهای پول، داستانهای مختلف درباره منشأ پیدایش آن، شکلهای متعدد پول در طول تاریخ، طبقهبندیها و ویژگیهای متفاوت پول ارائه شده، اما در عین حال حتی یک تعریف واحد از پول وجود ندارد.
ارز دیجیتال؛ اصطلاحی نادرست
ابزارهای پولی ممکن است چند شکل به خود بگیرند و بنابراین طبقه بندی ابزار پول میتواند راهگشا باشد:
فیزیکی در مقابل دیجیتال: برخی از ابزارها را میتوان به صورت دستی نگه داشت در حالی که برخی دیگر فقط در قلمرو اطلاعات وجود دارند که به یک سری ارقام باینری (دودویی) ترجمه میشوند. سکه فلزی یک ابزار فیزیکی است در حالی که بیت کوین یک ابزار دیجیتال است. صورتحسابها فیزیکی هستند در حالی که سپردههای بانکی اکنون دیجیتال هستند.
قابل انتقال در مقابل غیرقابل انتقال: برخی از ابزارها را میتوان از شخصی به شخص دیگر منتقل کرد، در حالی که برخی دیگر هرگز قابل انتقال نیستند و مختص یک شخص هستند. سکه یک ابزار قابل انتقال است، اما حساب سپرده بانکی مختص صاحب آن است. یک بانک میتواند مقدار وجوه موجود در حساب را کاهش یا افزایش دهد، و عکس آن را در حساب شخص دیگری برای تراکنش انجام دهد، اما خود حساب منتقل نشده است.
دولتی در مقابل خصوصی: برخی از ابزارهای پولی توسط دولت ایجاد میشوند در حالی که برخی دیگر توسط فعالان بخش خصوصی منتشر میشوند. اسکناسهای دلاری توسط دولت ایالات متحده، اما سپردههای بانکی توسط بانکهای خصوصی صادر میشود.
کلمه "ارز" به نوع خاصی از ابزار پولی، فیزیکی، قابل انتقال و عمومی اشاره دارد، بنابراین توسط دولت صادر میشود و معمولاً در واحد پولی تعریف شده توسط دولت گنجانده میشود. در اقتصادهای مدرن ما، ارز معمولاً دو شکل فیزیکی دارد: اسکناسهای کاغذی و سکههای فلزی.
تحت این شرایط، "ارزهای دیجیتال" عبارت دقیقی نیست. حتی اگر فرض کنیم که برای محاسبه نوآوریهای اخیر، ارزها نیازی به فیزیکی بودن ندارند، ارزهای دیجیتال تا به امروز توسط دولتها منتشر نشدهاند و معمولاً در واحد پولی تعریفشده توسط دولت گنجانده نمیشوند. از آنجایی که ارزها نوع خاصی از ابزارهای پولی هستند، نامگذاری این داراییها به عنوان «پول رمزنگاری شده» یا حتی کلیتر «داراییهای رمزنگاری شده» مناسبتر است. اصطلاح اخیر به تدریج بیشتر مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است.
داستان پیدایش و کارکردهای پول
اگر یکی از مهمترین کتب درسی اقتصاد مانند Mankiw (۲۰۱۲) را باز کنید، بخش پول معمولاً اینگونه است: پول بهعنوان چیزی تعریف میشود که سه کارکرد اصلی (وسیله مبادله، واحد سنجش ارزش و وسیله ذخیره ارزش) دارد، و معمولاً یک داستان هم به عنوان منشأ پیدایش پول برای زمینهسازی بحث گفته شود.
برای اینکه یک دارایی وسیله پرداخت باشد باید به عنوان تسویه کننده معاملات پذیرفته شود و هر کسی بتواند آن دارایی را در ازای کالا و خدمات بپذیرد. برای اینکه دارایی واحد سنجش ارزش باشد، باید برای ارزش گذاری کالاها و خدمات استفاده شود، به طوری که نرخ مبادلهای بین آن دارایی و هر کالای دیگری وجود داشته باشد، بنابراین بردار قیمت در رابطه با آن واحد باشد. در نهایت، برای ذخیره ارزش بودن، دارایی باید قادر به انتقال ارزش از حال به آینده باشد، بنابراین باید بتواند بین داراییهای فعلی و آینده قابل مبادله باشد. داستان رایج در مورد منشا پول دو کارکرد اول را تأیید میکند.
این داستان به ما میگوید که اولین جوامع بازاری تجارت را با مبادله مستقیم کالا با کالا (تهاتر) آغاز کردند. اما جامعه مبتنی بر تهاتر با یک مشکل اساسی روبرو است: همزمانی تطابق دوطرفه نیازها، و با افزایش تعداد تراکنشها به یک مشکل تبدیل میشود.
برای غلبه بر این مشکل، جامعه یک کالا را انتخاب میکند که همه موافق پذیرش آن به عنوان وسیله پرداخت باشند؛ حتی اگر آن کالا به طور معناداری مفید نباشد تبدیل به واحد سنجش میشود، بنابراین نرخ مبادلهای بین آن و تمام کالاها دیگر به وجود میآید.
این داستان با چندین کالا که در طول تاریخ بشریت به عنوان وسیله پرداخت و واحد سنجش ارزش انتخاب شده اند (مانند نمک، گندم، نقره و طلا) نشان داده شده است. از آنجا که کالاها ممکن است فاسد شدنی، مفقود شدنی، قابل زوال یا قابل سرقت باشند، و حمل آنها سخت باشد، اسکناسهای کاغذی با پشتوانه مقادیری از این نوع کالاها به عنوان نسخه تکامل یافته پول توسط جوامع بشری مورد پذیرش قرار گرفته است.
در نهایت، مقدار کالایی که اسکناسهای کاغذی رسید میکردند هرگز بهعنوان وسیله پرداخت مورد استفاده قرار نگرفتند، بنابراین دیگر وجودشان ضروری نبود، بلکه این فقط خود اسکناس بود که به عنوان پول نقد برای انسان امروزی به یادگار ماند.
نگاه کلاسیک به پول
وقتی آدام اسمیت (۱۹۷۷) تقسیم کار را در یک اقتصاد تهاتری توضیح میدهد، اگر صرفاً یکی از طرفین کالایی بخواهد، معامله نمیتواند تکمیل شود. اما طرف مقابل کالایی را که طرف اول ارائه میدهد نمیخواهد و به همین دلیل است که در اقتصاد تهاتری، مردم معمولاً مقداری از کالاهایی ذخیرهسازی میکنند که همواره مورد پذیرش و خواست همگان قرار دارد و لاجرم آن کالا به ابزار پرداخت (پول) تبدیل میگردد. سپس، به طور منطقی، تمام قیمتها بر اساس آن تعیین و بنابراین تبدیل به یک واحد سنجش ارزش میشود.
برای کلاسیکها ارزش پول ارزش ذاتی کالای انتخابی است و ارزش یک کالا با نیروی کار مورد نیاز برای تولید آن، و بنابراین با هزینه تولید آن تعیین میشود. همانطور که ریکاردو بیان کرده: طلا و نقره، مانند همه کالاهای دیگر، تنها به نسبت مقدار کار لازم برای تولید و عرضه آنها به بازار ارزش دارند.
بنابراین، در دیدگاه کلاسیک پول یک کالا است، نوع خاصی از کالا که از نظر اجتماعی برای استفاده به عنوان وسیله مبادله انتخاب شده است. هر کالایی را میتوان به عنوان پول انتخاب کرد، اما برخی از خواص آن مانند تقسیمپذیری، دوام، هزینههای مبادله پایین، تسهیل تجارت که کارکرد اصلی پول است، مطلوب¬اند.
از آنجایی که هر کالایی را میتوان با پول انتخاب شده با نرخ تعیین شده مبادله کرد، همه کالاها را میتوان در رابطه با پول ارزشگذاری کرد؛ بنابراین، پس از فرض عملکرد وسیله پرداخت، پول به واحد سنجش ارزش تبدیل میشود. بنابراین، ارزش پول به ارزش ذاتی کالاها بستگی دارد که عمدتاً توسط هزینههای تولید آن (از جمله اثرات کمیابی) کنترل میشود. اگرچه پول ارزش ذاتی خود را دارد، اما به خودی خود فایدهای ندارد. پول تقاضای واسطهای است نه تقاضای نهایی.
دیدگاه کینزی مدرن درباره پول
«هیمن مینسک» میگوید: همه میتوانند پول خلق کنند. مشکل پذیرش آن است. این رویکرد به پول ما را به تفسیر کینزی جدیدتری به نام «تئوری پولی مدرن» (MMT) هدایت میکند. اگرچه توضیح کامل این تئوری کمی پیچیده است، اما یک تفسیر ساده و سریع از این تئوری آن است که پول یک گواهی بدهی (IOU) است.
همانطور که مینسکی بیان کرده، مسأله اصلی، پذیرش پول است. چرا کسی پول من (گواهی بدهی من که روی دستمال کاغذی نوشته ام) را تمی پذیرد؟ اگر تقاضایی برای آن وجود داشته باشد، ممکن است مردم آن را بپذیرند. اگر به دوستان و خانوادهام بگویم که تمام چیزی که از من طلب میکنند (یک لطف یا نصیحت یا حتی یک کالا یا خدمت) باید در ازای دریافت گواهی بدهی مندرج روی دستمال دریافت کنند، میتوانم برای پول خودم تقاضا ایجاد کنم. اگر تقاضای فعلی زیاد باشد، میتوانم به سادگی روی دستمالهای بیشتری بدهی بیشتری ثبت کنم. این دقیقاً همان کاری است که بانکها و دولت انجام میدهند.
در فصل ۱۷ کتاب نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول (کینز ۱۹۳۶) به نام "ویژگیهای اساسی بهره و پول"، کینز دو ویژگی اساسی که برای تبدیل دارایی به پول ضروری است، را برجسته میکند. الف) پول باید کشش تولید صفر (یا ناچیز) داشته باشد، یعنی اگر عاملان اقتصادی تصمیم به تولید پول داشتند نتوانند سود خالص به دست آورند.
اگر تولید پول سود خالص داشته باشد، از آنجایی که هدف نهایی هر عامل انباشت پولی سرمایه است، همه بنگاهها میتوانند به جای تولید کالا و خدمات، پول تولید کنند تا پول بیشتری داشته باشند. بنابراین، وقتی تقاضا برای پول افزایش مییابد، انگیزهای برای استفاده از منابع اضافی برای تولید مقادیر اضافی پول (خلق ثروت) از بین میرود. ب) پول باید کشش جانشینی صفر (یا ناچیز) داشته باشد. بدین معنا که اگر عاملان اقتصادی تمایل به جایگزینی سایر داراییها با پول داشته باشند و بالعکس، ارزش پول افزایش یا کاهش نیابد.
تنها موردی که ممکن است اتفاق بیفتد این است که عدم اطمینان بر ارزش پول در آینده تأثیر بگذارد، مثلاً افزایش یا کاهش تورم. اگر ارزش پول ثابت نباشد، عاملان اقتصادی انگیزه جایگزینی پول با داراییهای دیگر دارند؛ بنابراین پول قدرت خرید خود را از دست میدهد، زیرا ارزشهای تعیین شده در قراردادهای پولی دیگر پایدار نیستند.
مقایسه بیت کوین با پول از دیدگاه کینزی
بیتکوین شباهتهای زیادی با پول دارد، و میتواند برخی از کارکردهای رایج پول را نیز داشته باشد، اما بر اساس رویکرد کینزی ذاتاً با پول متفاوت است: بیت کوین یک IOU نیست. هیچ کس، حتی ساتوشی ناکاموتو، تعهدی برای بازپس گرفتن بیت کوین به شما نمیدهد؛ بنابراین بیت کوین بیش از پول کالا است.
«اریک تیموین» در سال ۲۰۱۳ به سرعت به این نتیجه رسید. علاوه بر این، او نشان داد که ارزش منصفانه بیت کوین صفر است. اگرچه کالایی مانند طلا یا بیتکوین میتواند برخی از کارکردهای پولی را داشته باشد، اما ابزار پولی نیست، زیرا هرگز ویژگیهای ضروری کینزی را ندارد. بر اساس نگاه کینزی به پول برای اینکه یک کالا، به ابزار پولی تبدیل شود، باید گواهی ثبت یک IOU باشد. یک IOU (به طور خاص، بدون بهره و بدون سررسید از پیش تعریف شده) دارای دو ویژگی کینزی است و صرف نظر از کاربردی بودن خود یا ابزارهای تعیین شده درون آن، میتواند پول باشد و برای تسویه معاملات و بدهیها استفاده شود. بیت کوین دو ویژگی اساسی کینزی را برآورده نمیکند:
کشش تولید و جانشینی بیت کوین صفر (یا ناچیز) نیست. اولین مورد مشهود است، ماینرها برای استخراج بیت کوینهای جدید انگیزه دارند، اگرچه ناکاموتو این انگیزه را به گونهای طراحی کرده که تا زمان رسیدن عرضه به حداکثر مقدار خود، کاهنده باشد. همانطور که خود ناکاموتو نوشته میتوانید تلاش بیشتری برای فراهم آوردن انرژی پردازش و تلاش کامپیوتری برای استخراج بیت کوین انجام دهید. (ناکاموتو ۲۰۰۸).
این استخراج باعث ایجاد سود میشود: یک بیت کوین. کشش جانشینی هم قابل چشم پوشی نیست، بنابراین اگر عاملان اقتصادی تمایل به جانشینی داراییهای دیگر با بیت کوین داشته باشند، ارزش بیت کوین افزایش یا کاهش مییابد، و بالعکس، زیرا عرضه آن محدود است و عاملان اقتصادی این را میدانند.
یک ابزار پولی، یک IOU، میتواند به طور نامحدود عرضه شود تا تقاضا را برآورده کند، بنابراین ارزش آن میتواند ثابت بماند، و کشش جانشینیاش ناچیز است، بنابراین: هیچ محدودیتی در عرضه IOUهای خصوصی یا دولتی وجود ندارد تا زمانی که هر کدام مایل به صدور IOU باشند، میتوان آنها را عرضه کرد. (Wray ۲۰۱۴,). عرضه باید برای پاسخگویی به تقاضا باشد، در غیر این صورت کشش جانشینی آن افزایش مییابد و ارزش آن به خودی خود ثابت نمیماند.
در رابطه با کارکردها، یرمک (۲۰۱۵) نتیجه میگیرد که بیت کوین هنوز وسیله خوبی برای پرداخت، واحد مناسبی برای سنجش ارزش و ابزار پایداری برای ذخیره ارزش نیست. تا به حال، بیت کوین به طور کلی به عنوان ابزار پرداخت پذیرفته نشده، اگرچه چند شرکت شروع به پذیرش آن کرده اند. اما به نظر میرسد پذیرش بیت کوین به عنوان وسیله پرداخت توسط برخی شرکتها، نه به این دلیل که وسیلهای خوبی برای پرداخت است، بلکه به این دلیل است که آنها منتظر افزایش قیمت بیت کوین در برابر دلار در آینده هستند، و میخواهند بیت کوین جمع آوری کنند تا بعداً آن را به قیمتهای بالا بفروشند. بنابراین، بیت کوین صرفاً یک ابزار برای سفتهبازی است.
پایان پیام//