همه چشم ها به دوحه دوخته شده

حماس از قبل اعلام کرده بود که حاضر نخواهد بود هیچ توافقی که بر مبنای طرح پیشنهادی سابق بایدن برای صلح نباشد را بپذیرد.

خواسته مقاومت فلسطین هم کاملا واضح است:

1 – آتش بس باید شامل و کامل باشد و نه ناقص و هیچ شرطی مبنی بر اینکه اسرائیل حق دارد هر وقت بخواهد عملیات نظامی را دوباره شروع کند قابل قبول نیست.

2 – آزادی اسرا باید بر مبنای تبادل اسرا باشد و همه فلسطینی هایی که به ناحق در زندان های اسرائیل هستند باید در قبال اسرائیلی های اسیر شده آزاد شوند.

3 – اسرائیل باید کاملا از غزه خارج شود و جامعه بین المللی بازسازی غزه را شروع کند.

عملا تاوان خسارت هایی که اسرائیل به مردم غزه را دادند باید از جیب آنهایی که سکوت کردند پرداخت شود.

4 – جامعه جهانی باید تضمین های لازم را ارائه دهد که اسرائیل دوباره به فلسطینی ها حمله نمی کند و جامعه جهانی فکری به حال جریان فلسطین و حل کردن آن کند.

طبق معمول هم اسرائیل اصرار دارد که از گذرگاه فیلادلفیا که مرز مصر و غزه است خارج نمی شود مگر اینکه حماس به این گذرگاه نزدیک نشود وعملا هیچ ارتباطی میان غزه و جهان به جز از طریق گذرگاه های اسرائیل وجود نداشته باشد.

اسرائیلی ها تا وقتی که صلاح بدانند در غزه باقی بمانند تا به دنبال عناصر حماس و تونل ها و سلاح ها بگردند و هر وقت نیاز ببینند هر نوع عملیاتی بخواهند انجام دهند.

فلسطینی هایی که می خواهند به خانه و کاشانه خود مخصوصا در شمال غزه دارند برگردند باید کاملا بازرسی شوند و فقط با مجوز اسرائیل حق بازگشت به خانه و کاشانه خود را دارند.

اسرائیل تعداد زیادی از اسرای فلسطینی را حاضر نیست آزاد کند.

اسرائیل فقط در شرایطی از غزه عقب نشینی می کند که نیرویی از ائتلاف کشورهای دوست با اسرائیل با همکاری اسرائیل کنترل غزه را دست بگیرند و حماس دیگر هیچ مسئولیتی در غزه نداشته باشد.

اسرائیل تعهدی بر بازسازی خرابی هایی که ایجاد کرده ندارد و کشورهای دیگر، که احتمالا منظور اینجا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است، این بازسازی را به گردن بگیرند و پولهای بازسازی و کارها باید تحت نظر اسرائیل انجام شود.

البته هر بار اجلاسی برای ایجاد صلح و آتش بس برگزار شده تیم نتانیاهو به بهانه ای همه چیز را هوا برده.

مشکل اصلی هم در این است که یک دولت مقتدر در ایالات متحده وجود ندارد تا بتواند اسرائیل را وادار به پذیرش آتش بس، طبق طرح پیشنهادی بایدن کند، و اسرائیل هم به خوبی متوجه این ماجرا است و نهایت سوء استفاده را از این ماجرا انجام می دهد.

وقتی که اسرائیل می بیند هر جنایتی دلش بخواهد انجام می دهد وهر که را بخواهد ترور می کند و در نهایت ایالات متحده و کشورهای غربی با تمام قدرت کنارش می ایستند به خود نگاه می کند و میگوید این منم، پس چرا بیشتر نکنم، چرا تعداد بیشتری را نکشم، به هر حال این خوی خون آشام سیری پذیر نیست و برای خون آشامان هر چه قدر هم آدم بکشند باز هم کم است.

اما اینبار ماجرای دیگری رخ داده.

اسرائیل با ایران و حزب الله لبنان و انصار الله یمن شاخ به شاخ شده و گافی داده که هیچ جوره نمی تواند جمع اش کند.

در حالی که نتانیاهو امیدوار بود آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند، ظاهرا بایدن به صراحت به او تشر زده و گفته که چنین کاری را انجام نخواهد داد و شب انتخابات حاضر نیست خون سربازان آمریکایی را پیشکش منافع نتانیاهو کند.

آمریکا و کشورهای عربی و غربی و... همه با ایرانی ها و جبهه مقاومت تماس گرفته اند و از آنها مهلت خواسته اند تا اسرائیل را وادار کنند به آتش بس در غزه تن دهد.

جالب اینکه آنهایی که در ابتدا تماس می گرفتند می گفتند ایران و جبهه مقاومت پاسخ ندهند حالا تماس می گیرند و میگویند جوری نزنید که بچه دیگر نتواند از جایش بلند شود فقط جوری بزنید تنبیه شود.

از سوی دیگر ظاهرا آمریکایی ها همین مساله را بهانه کرده اند و به نتانیاهو گفته اند اگر احیانا آتش بس را نپذیرد خودش به تنهایی مجبور است تاوان کارهایش را بدهد و او به خوبی می داند منظور از اینکه به تنهایی مجبور است تاوان کارهایش را بدهد چیست.

بر کسی پوشیده نیست اگر آمریکایی ها و کشورهای غربی و عربی نبودند امروزه کشورعبری توان دفاع از خود در مقابل حمله ایران و جبهه مقاومت ندارد وبه قول معروف اگر اینها به جان اسرائیل بیافتند اسرائیل را ریز ریز می کنند.

عملیات الوعد الصادق هم ثابت کرد که ظرفیت دفاعی اسرائیل در مقابل ایران در چه حد است.

شعارهای اسرائیل مبنی بر اینکه به ایران واکنش نشان می دهد و به ایران حمله می کند هم شعارهای توخالی بیش نیست و همه به خوبی می دانند اگر اسرائیل این توانمندی را داشت تا الآن صبر نکرده بوده و کسی جلودارش نبود تا به ایران حمله نکند.

اسرائیل ممکن است بتواند چند عملیات بر علیه ایران انجام دهد و یا اینکه حتی چند هدف در ایران را بزند اما این پایان کار نمی باشد چون ایران کشوری با مساحت بیش از 1.7 ملیون کیلومتر مربع است و عموما کوهستانی است (طبق بر آوردهای جدید مساحت ایران از 1.64 ملیون کیلومتر مربع بیشتر است و در برآورد اولیه مساحت ایران بسیاری از جزایر و حریم های ایران حساب نشده بوده)، در حالی که کلا مساحت اسرائیل بدون مناطق فلسطینی چیزی حدود 16 هزار کیلومتر مربع عموما مسطح است.

ایران ظرفیت آن را دارد که هر گونه حمله ای را جذب کند ولی اسرائیل توان پذیرش حمله متقابل ایران را نخواهد داشت.

بحث اینکه اسرائیل ممکن است از تسلیحات هسته ای بخواهد استفاده کند نیز یک بحث توخالی بیش نیست، آنها به خوبی می دانند اگر چنین کاری کنند به ایران بهانه می دهند تسلیحات هسته ای تولید کند و به خوبی می دانند ایران امروزه توانمندی آن را دارد، و بلافاصله آن سلاح ها را بر علیه اسرائیل استفاده خواهد کرد و آن وقت است که فاجعه اصلی برای اسرائیل رخ خواهد داد.

به نظر می رسد اگر واقعا آمریکایی ها و اروپایی ها دلواپس یهودی ها در اسرائیل هستند عقل و منطق حکم می کند با تمام توان به اسرائیل فشار بیاورند تا صلح را بپذیرد چون اگر صلح برقرار نشود جنگی بزرگ که پای همه شان به آن باز خواهد شد گزینه باقیمانده خواهد بود.