آیا دکترین هسته ای ایران تغییر خواهد کرد؟
آقای دکتر کمال خرازی رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی دفتر رهبری اظهار داشته بود در شرایطی که موجودیت ایران درخطر باشد ممکن است دکترین هسته ایران تغییر کند.
مبنای دکترین هسته ای ایران هم بر مبنای فتوای رهبری که در سال 1389 صادر شده می باشد و در آن رهبری فرموده اند: " به اعتقاد ما افزودن بر سلاح هسته ای ،دیگر انواع سلاح های کشتار جمعی ، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدید علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملت ها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح ها را حس میکند و آماده است همه امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما کاربرد این سلاح ها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه همگان می دانیم".
آنهایی که با باورهای ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی در ایران آشنایی دارند و می دانند که معنای فتوای مرجع تقلید و ولی فقیه در میان شیعیان چیست به خوبی می دانند اعتبار این فتوا در ایران بسیار بالاتر از همه قوانین بین المللی که تولید تسلیحات هسته ای وکشتار جمعی را منع می کند است.
عملا تا زمانی که این فتوا وجود دارد به نظر نمی رسد کسی در ایران حاضر باشد فتوای رهبری و آخرت دنیوی تخطی از یک فتوای دینی را نادیده بگیرد و سلاح هسته ای و یا کشتار جمعی تولید کند.
اما بحث دیگری که مطرح می باشد این است که آیا اگر موجودیت کشور و مردم ایران و حکومت اسلامی در تهدید باشد باز هم این فتوا پا برجا خواهد ماند؟
یعنی اگر آمریکا و یا اسرائیل ایران بخواهد با سلاح های هسته ای به ایران حمله کنند باز هم ایران پایبند این فتوا خواهد ماند؟
زمان جنگ عراق و کشورهای دیگر بر علیه ایران اینها از انواع سلاح های شیمیایی و بیولوژیک بر علیه ایران استفاده کردند ولی علیرغم اینکه ایران توانمندی تولید این تسلیحات را داشت ولی ایران حاضر نشد این تسلیحات را تولید و یا استفاده کند چون امام شرعا مخالف آن بود.
اگر نیاز باشد ایران دکترین خود را تغییر دهد قطعا نیاز می باشد رهبری ابتدا فتوای خود را تغییر و یا تعدیل کنند.
اخیرا اسرائیلی ها بارها از کانال های مختلف ایران را تهدید به حمله اتمی کرده اند و شاید معروف ترین آنها سخنرانی کذایی نتانیاهو پشت تریبون سازمان ملل بود که در آن ایران را تهدید به حمله اتمی کرد.
برخی مقامات اروپایی هم ظاهرا در تماس های خود پس از ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران نقل قول هایی از مقامات اسرائیلی مبنی بر تهدید به حمله با تسلیحات هسته ای به ایران در صورت انتقام ایران از ترور شهید هنیه مطرح کرده بودند.
ظاهرا سخنان آقای خرازی در پاسخ به این تهدیدات بوده.
در واقع در جهانی که اسرائیل خود را مجاز می داند که همه قوانین و مقررات بین المللی را زیر پا بگذارد و قتل عام غیر نظامیان و نسل کشی فلسطینیان را جلوی چشم همه جهان انجام دهد و آمریکا همه نوع حمایت سیاسی و نظامی و اقتصادی و... را برای اسرائیل جهت انجام نسل کشی و قتل عام غیر نظامیان را انجام می دهد همه کشورهای منطقه مجبور می باشند در دکترین های دفاعی خود تجدید نظر کنند.
مخصوصا که امروزه زمزمه بحث اسرائیل بزرگ توسط ترامپ، کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا، مطرح می باشد و این بحث یعنی اینکه ترامپ از اشغال سرزمین کشورهای دیگر توسط اسرائیل در منطقه حمایت می کند.
کامیلا هاریس هم که تکلیف خود را بارها اعلام کرده و اظهار داشته که مانند باید به حمایت از همه جنایات اسرائیل ادامه خواهد داد و همه نوع سلاحی که اسرائیل برای انجام این جنایات نیاز دارد را در اختیار اسرائیل قرار خواهد داد.
حال سوالی که امروزه مطرح می باشد این است که در چنین شرایطی که موجودیت ملت ایران توسط اسرائیل و ایالات متحده درخطر است آیا باز هم ایران باید به دکترین هسته ای سابق خود پایبند باشد و یا اینکه باید به سمت و سوی ایجاد موازنه قدرت هسته ای برود؟
طبق گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای و اظهارات مقامات کشورهای غربی از جمله آمریکا امروزه ایران اورانیوم کافی برای تولید بیش از شش بمب هسته ای را در اختیار دارد و در صورتی که تصمیم سیاسی گرفته شود ایران طی کمتر از دو هفته می تواند این بمب ها را تولید کند.
البته برخی گزارشات دیگر است که مطرح می کند ایران مواد لازم برای تولید بیش از 25 بمب اتمی را در اختیار دارد وهمچنین در صورت نیاز ظرف 48 ساعت پس از تصمیم سیاسی می تواند اولین بمب خود را تولید کند.
برخی سیاستمداران در ایران باور دارند همین که ایران این توانمندی را داشته باشد کافی است تا موازنه اتمی ایجاد شود چون طرف مقابل می داند اگر بخواهد به ایران حمله اتمی کند ایران این توانمندی را دارد که در مدت کوتاهی بمب های خود را تولید کند و پاسخ مشابه بدهد و با توجه به مساحت وشرایط جغرافیایی ایران حمله اتمی به ایران نمی تواند موجب نابودی این کشور شود، مگر اینکه با ده ها بمب اتمی به ایران حمله کنند، اما اگر ایران همان تعداد بمب را بر علیه اسرائیل پرتاب کند، با توجه به شرایط جغرافیایی، اسرائیل نابود می شود.
اخیرا یک نشریه کویتی به نام "الجریده" ادعا کرده که برخی مقامات ایرانی نامه ای به رهبری نوشته اند وتقاضای تعدیل فتوا نموده اند و اینکه ایران موشک های بالستیک ای از کره شمالی دریافت کرده که می تواند کلاهک هسته ای حمل کند.
البته بنده نمی توانم درباره صحت و سقم این مطالب اظهار نظر کنم ولی آنچه مسلم است که اگر بنا باشد ایران مورد حمله اتمی قرار گیرد هیچ بعید نیست که طبق گفته آقای خرازی ایران به یکباره دکترین هسته خود را تغییر دهد و فورا هم بمب اتمی تولید کند هم از آن بر علیه دشمنانش استفاده کند واگر هم این موشک ها در اختیار ایران باشد که دیگر کار هدف قرار دادن دشمن حل است.
حال بماند که ایران خود تولید کننده انواع مختلف موشک ها و پهباد های متنوع است و جزو سه کشور دنیا است که موشک های هایپرسونیک تولید می کند و همچنین طبق برخی شایعات حتی تسلیحات الکترومغناطیسی هم تولید کرده.
اینکه برخی می آیند مطرح می کنند که اگر ایران بمب اتمی تولید کند منطقه وارد مسابقه تسلیحات هسته ای می شود و یا تحریمهای جدید می آید هم مساله ای نیست که بخواهد موجب عقب نشینی ایران در این باره شود.
وقتی بحث بودن و یا نبودن ایران وملت ایران است دیگر چیزی نیست که برای ایرانی ها مهم باشد.
آیا باید ایرانی ها هم بپذیرند که مانند فلسطینی ها در غزه قتل عام شوند و صهیونیست ها آرزوی دیرینه خود مبنی بر نابودی نسل ایرانی ها، که در جشن های موسوم به جشن های پوریم هرساله آن را تکرار می کنند، را محقق کنند.
باید توجه داشت ماجرای قتل عام فلسطینی ها در غزه و کرانه باختری ربطی به مقاومت فلسطینی ها و عملیات 7 اکتبر ندارد، اینها باورهای ایدئولوژیک حاکمان اسرائیل هستند که قرن ها است به دنبال نابودی نسل فلسطینی ها میباشند، آنها همین باورها را درباره دیگر ملتهای منطقه از جمله ایرانیان دارند و یکبار دیگر تکرار می کنم درباره محتوای جشن های پوریم اسرائیلی ها تحقیق کنید تا متوجه این موضوع شوید.
بماند اینکه امروزه تحریمی نیست که بر علیه ایران اعمال نشده و علیرغم اینکه تحریم های شورای امنیت به استناد برجام رسما لغو شده اما عملا می بینیم همه آن تحریم ها توسط ایالات متحده بر علیه ایران اعمال می شود و کشورهای اروپایی هم پایبند آن هستند، یعنی عملا بحث تحریمهای شورای امنیت و بازگرداندن آن و... بحث با الفاظ است، آن تحریم ها عملا روی زمین هستند.
درباره اینکه کشورهای منطقه به سمت اتمی شدن هم بروند که چه ایران برود چه نرود اگر آنها تصمیم به چنین کاری داشته باشند قطعا آن را انجام خواهند داد و بهانه برای انجام چنین کاری زیاد است، مخصوصا که امروزه با کارهایی که اسرائیل در غزه انجام داده و با توجه به تخطی اسرائیل از همه قوانین و مقررات بین المللی و ناتوانی مجامع بین المللی در جلوگیری از این جنایات، دیگر همه به فکر آن افتاده اند که باید امنیت مردم خود را خود تامین کنند و نمی توانند روی مجامع بین المللی و قوانین آن حساب باز کنند.