اولین صحبتهای صابر ابر پس از ماجرای تهدید شدنش در نشست «تئاتر و آموزش!
به گزارش دیباچه، صابر ابر گفت: بازیگری دیگر برای من ماهیت مهمی نیست، زیست هنرمند است که به جامعه شانیت می دهد. نشست «تئاتر و آموزش؛ با محوریت تجربه اجرا» با حضور صابر ابر، الهام کردا، ستاره اسکندری و با اجرای آریان رضایی شنبه هفدهم شهریور...
به گزارش دیباچه، صابر ابر گفت: بازیگری دیگر برای من ماهیت مهمی نیست، زیست هنرمند است که به جامعه شانیت می دهد.
نشست «تئاتر و آموزش؛ با محوریت تجربه اجرا» با حضور صابر ابر، الهام کردا، ستاره اسکندری و با اجرای آریان رضایی شنبه هفدهم شهریور در تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.
صابر ابر، بازیگر و کارگردان تئاتر در ابتدای این نشست گفت: اگر مدرسهای با هدف ترویج فرهنگ و هنر ایجاد شود باید به هر شکلی که هست آن را پابرجا نگه داشت. اکنون بازیگری دیگر برای من ماهیت مهمی نیست. زیست هنرمند است که زیباست و به جامعه شانیت میدهد؛ به همین دلیل هم هر فضایی که بتواند این را به جامعه تزریق کند که زیباتر، باکیفیتتر و خوشحالتر زندگی کرد باید مورد حمایت قرار بگیرد.
او ادامه داد: در مدرسه «اینجا» میان شهر ما میخواستیم خانهای داشته باشیم که بچهها بتوانند در کنار هم تجربه زیست جدیدی با کیفیتی بهتر داشته باشند و فکر میکنم مدرسه اینجا تا حدی در اینباره موفق بوده است.
ابر افزود: ما در آموزش باید صادق باشیم به همین دلیل در ابتدا به هنرجویان میگوییم، هیچ تعهد و تضمینی برای کار وجود ندارد. من قرار نیست کسی را بازیگر کنم.
او فضای آموزشی امروز دانشگاه را چندان مناسب ندانست و توضیح داد: بازیگری استاد ندارد و من هم از این واژه استفاده نمیکنم. چون شما هر روز با نگاه و متدی جدید آشنا میشوید. در دورههایی دانشگاه فضایی آزاد، باز و روشن برای ساخت و ایجاد پروژه و کار فرهنگی بود، چیزی که الان وجود ندارد. دانشگاهی که به شما اجازه نمیدهد در بستر هنر و کنار هم قرار گرفتن با تجربهِ اعتماد به یکدیگر مسیری را پیش ببریم، دانشگاه نیست. برای همین تجربه مدارس خصوصی در جامعه ما میتواند به مراتب اتفاق مهمتری باشد شما حداقل میتوانید، تصویری ببینید یا چیزی بشنوید که زمانتان را هدر نمیدهد.
ستاره اسکندری، دیگر هنرمند حاضر در این نشسست در پاسخ به ضرورت ایجاد فضای آموزشی گفت: کسی که وارد فضای مدرسه «اینجا» میشود با کسی که از مدرسه خارج میشود، کاملا متفاوت است. او در این مسیر تجربه زیست حرفهای و هنرمندانه را پیدا میکند. هنرجویان با دیدی که ممکن است تنها به حرفه بازیگری بیندیشند، وارد این مدرسه میشوند اما بعد از ماهها آموزش ممکن است که جذب تئاتر نشوند اما خیلی زود دچار دیدگاه فرهنگی میشوند و این به نظر من بزرگترین نکته این مدرسه است.
این هنرمند ادامه داد: در این آشفتگی و به هم ریختگی فضاهای مجازی و فضاهایی که به هر کسی اجازه و امکان دیده شدن بدون هیچ آموزشی میدهد کار برای افرادی که در مسیر فرهنگ و هنر گام برمیدارند، دشوار است. بین بازار و فرهنگ، فرسنگها فاصله وجود دارد. سیاستهای فرهنگی خواسته یا ناخواسته طی سالهای اخیر به سمت خشونت و ابتذال مطلق سوق پیدا کرده است.
اسکندری با اشاره به لزوم تمرکززدایی آموزش از پایتخت گفت: متاسفانه همه چیز حتی امکانات آموزشی متمرکز در پایتخت و ابرشهرها است. از آنجاکه در این روزگار دسترسی به امکانات و مراکز آموزشی، سخت شده با همراهی حمید پورآذری ما شاگردان دکتر رفیعی برای تمرکززدایی تلاش کردیم تا با برگزاری کارگاههای آموزشی در این روند موثر باشیم. ما زاییده یک شرایط خاص اجتماعی هستیم که دوران طلایی تئاتر بود و شاهد حضور نسلهایی بودیم که هنوز هم کیفیت برایشان مهمتر بوده و هست.
این بازیگر اضافه کرد: ما باید پلی بین تهران و شهرستانها باشیم . علاقهمندان به هنر باید به قومیتهای مختلف نگاه کنند و مشاهدهگری و دانستن جریاناتی که در استانها اتفاق میافتد بسیار با اهمیت است. صحبت من این است که بسترسازی باید وجود داشته و امکانات باید از سمت دولت و نهادهای فرهنگی فراهم میشد. اما ما نباید منتظر بمانیم و به همین دلیل خودمان دست به کار شدیم تا با برگزاری کارگاههای آموزشی در استانهای مختلف این امر را تحقق ببخشیم.
اسکندری افزود: سیاست فرهنگی در دوران ما آن قدر امنیتی نبود و آدمهای فرهنگی هنوز جلوتر از جامعه بودند. تئاتر این نبود که تعداد صندلیها و پرشدن سالن مهم باشد، واقعا نفس ماجرا اهمیت داشت. تئاتر برای ما پروسه تربیتی جذابی داشت و از اندیشه، هیجان و نگاه نو، زاییده میشد. تمرین و اجرا لازم و ملزوم همدیگر هستند و نیازمند مداومت و استمرار. پروسه تمرین در گذشته انقدر زودپزی نبود.
الهام کردا در ادامه با اشاره به تفاوت فضای دانشگاه در دوران تحصیل خود با امروز بیان کرد: من فکر میکنم همه چیز حتی اتفاقی که در دانشگاه میافتد، به فضای اجتماعی، سیاسی دوران زندگی ما بستگی دارد. اتفاقات دوران ما با اکنون متفاوت بود. در دوره ما معلمهای باسواد و پر تجربه زیادی بودند. اکنون تمام آرزوی بچهها این است که یک سکانس در یک سریال شبکه خانگی بازی کنند و این خیلی دردآور است. من تلاش میکنم به بچهها بیاموزم مخالف چیزی باشند که جامعه به عنوان هنجار به آنها معرفی می کند. در زمان ما همه چیز فرهنگ و دانش بود. الان همه کارگردانی میکنند.
این بازیگر ادامه داد: در دوره جدید ما باید از نسل جوان یاد بگیریم. الان همه چیز بازاری و مبتذل شده و بیشتر از اینکه بدانیم چقدر به خودمان و دیگران اطلاعات و دانش اضافه میکنیم، بیشتر منش بازاری را میآموزیم.
کردا درباره لزوم آموزش و تجربه برای بازیگری توضیح داد: نظریات متفاوتی درباره آموزش و اجرا وجود دارد. عدهای میگویند در زمان آموزش اگر به روند اجرا فکر کنید، از اتفاق آموزش دور میمانید. عدهای میگویند آموزش با اتفاق عملی تکمیل میشود و نظریه دیگری هم وجود دارد که باید این دو کنار هم باشند و به ویژه در بازیگری تا بخشی تئوری و عملی بیاموزی و در مواجهه با تماشاگر قرار بگیری. در واقع اتفاق عملی و تئوری و بودن در تیررس تماشاگر همدیگر را تکمیل میکنند.
محمدرضا خاکی، فرزین محدث، بهزاد عبدی و امین اشرفی (مدیر تماشاخانه ایرانشهر) از دیگر حاضران در این نشست بودند.