قیصر ایران در بغداد دشمنانش در قنداق
سفر دکتر مسعود پزشکیان به بغداد اولین سفر خارجی رسمی ایشان به عنوان رئیس جمهوری به حساب می آید ولی این سفر دست آوردهای بسیاری برای ایران داشت که گذشته از انعقاد 14 قرارداد فیما بین دو کشور به نظر می رسد آقای پزشکیان با دیپلماسی رفتاری شخصی پیغام های متعددی به دشمنان ایران رساند.
کمتر جوان ایرانی را می توانید پیدا کنید که فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی و هنرنمایی بهروز وثوقی را ندیده باشد و تحت تاثیر رفتار شخصیتی قهرمان فیلم که همان قیصر و یا بهروز وثوقی است قرار نگرفته باشد.
حد اقل در دوران جوانی ما تقریبا همه جوانانی که فیلم قیصر را دیده بودند علاقه داشتند پشت کفش خود را کج کنند و هم تیپ قیصر راه بروند.
واقعیت اش این بود که همه جوانان ایرانی علاقه داشتند یک قیصر باشند که برای ناموس خود مبارزه می کند.
مانند دیگر قیصرهای بی نام و نشانی که رفتند برای حفظ ناموس کشورشان و خاک وطنشان خونشان را تقدیم وطن کردند وشهید شدند تا کسی به ناموسشان آسیب نزند.
به دلیل تیپ ظاهری و رفتاری و راه رفتن دکتر پزشکیان بسیاری از طرفداران وی علاقه دارند وی را به قیصر تشبیه کنند.
به صورت تاریخی پروتوکول های رفتاری مقامات سیاسی در بسیاری جاهای جهان رسم و رسوم رفتار در مقابل مقامات و شخصیت های سیاسی ایجاد شده بود اما عموما پروتوکول هایی که امروزه در دیپلماسی می بینیم توسط انگلیسی ها وفرانسوی ها وضع شده.
معمولا هم تحلیلگران سیاسی سعی می کنند از تیپ رفتاری شخصیت های سیاسی برداشت های متفاوت داشته باشند که قصد و منظور آنها از آن رفتار چه بوده.
مثلا چگونه در مقابل طرف مقابل ایستاده اند و یا چگونه دست داده اند ویا لباس پوشیده اند و یا راه رفته اند و...
نوع رفتار آقای پزشکیان در عراق به خودی خود چندین پیغام برای دشمنان ایران در منطقه و جهان داشت.
وی پروتوکول ها را کنار گذاشت و با کرد ها کردی صحبت کرد و عرب ها عربی وعبای عربی به تن کرد تا در دل مردمان عراق جای خود را باز کند.
عملا نوع تماس برقرار کردن فیزیکی، دست دادن و آغوش گرفتن و... خود معانی بسیاری دارد و دکتر پزشکیان دیپلماسی خود را پیاده کرد.
دکتر پزشکیان در سفر خود به عراق و تردد در شلوغ ترین مناطق و مراکز زیارتی این کشور به نوعی به آمریکایی هایی که بیست سال است دست از سر عراق بر نمی دارند گفت رئیس جمهوری ایران می آید عراق و هرجا دلش می خواهد می رود و با مردم عراق مستقیم ارتباط می گیرد وچند روز در این کشور اقامت دارد در حالی که رئیس جمهوری آمریکا جرئت ندارد یک صبح تا ظهر در بغداد حضور داشته باشد و به قول ترامپ در تاریکی شب و چراغ خاموش به عراق سفر می کند و جرئت نمی کند از پادگان نظامی خارج شود.
نوع راه رفتن راحت آقای پزشکیان در بغداد و اربیل و سلیمانیه و بصره و کربلا و نجف و... به چالش کشیدن دشمنان ایران در منطقه و جهان به حساب می آمد.
در حالی که رئیس جمهوری آمریکا برای بالا رفتن از پله های هواپیما به کمک نیاز دارد و چندین بار زمین می خورد آقای پزشکیان 72 ساله مانند آب خوردن از همان پله ها بالا می رود و به نوعی پیغامی برای رئیس جمهوری آمریکا می فرستند که شما هرجا در منطقه بخواهید از پله ها بالا بروید بارها زمین می خورد اما ما ایرانی ها مثل آب خوردن بالا می رویم و آن بالا هم قهرمانانه برای طرفدارانمان دست تکان می دهیم.
این در حالی است که نه فقط سربازان آمریکایی در عراق مجبور هستند با پوشک تردد کنند بلکه می بینیم که امروزه در اسرائیل هم سربازان اسرائیلی مجبور هستند از پوشک استفاده کنند و مقامات این کشور همین امروز از ترس موشک متحدین ایران در منطقه خودشان را قنداق کردند و به پناهگاهها رفتند.
راستی توجه داشتید که موشک انصار الله یمن یک موشک هایپرسونیک بود و کل سامانه های دفاعی اسرائیل و آمریکا نتوانستند با آن مقابله کنند؟
یادتان هست آمریکایی ها ادعا می کردند که موشک های هایپرسونیک ایرانی واقعی نیست و احتمالا فتوشاپ است؟
این هم یک نمونه واقعی که البته دست متحدان ایران بود، حالا تصور کنید که موشک هایی که دست ایران هستند چی هستند.
یکی از عراق می باره اون یکی از لبنان و یکی دیگه از یمن و اصل کار هم در فلسطین است.
ایران موفق شده اسرائیل را از همه طرف محاصره کند و از همه طرف به آن مشت بزند، آمریکا هم که امروزه تکلیف نیروهایش در منطقه روشن است، به قول معروف گوشت زیر دندان هستند.
زمانی که آمریکایی ها به افغانستان و عراق حمله می کردند هدفشان این بود که ایران را محاصره کنند.
احتمالا بتوانید فیلم سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا در آن زمان را در یوتیوب پیدا کنید.
وی بود که آنها را مجاب کرد دست به این کارها بزنند تا ایران را محاصره کنند و اسرائیل وعده داده بود که کار حزب الله در لبنان را یکسره کند و بعد آمریکا که ایران را محاصره کرده بود سراغ ایران برود.
اما امروزه آنها هستند که محاصره شده اند و مجبور هستند با قنداق رفت و آمد کنند.
اگر ایران تدبیر اتخاذ نکرده بود تا به جای محاصره شدن دشمن را محاصره کند قطعا امروزه اوضاع ایران به مراتب بد تر از افغانستان و عراق و لیبی می بود.
یاد شهدایی مانند شهید سپهبد سلیمانی که این موفقیت مدیون آنها است به خیر، تاریخ قضاوت خواهد کرد.