توجه به سینمای مستند؛ جزو واجبات سینمای امروز
سینمای مستند یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین اشکال هنری است که به بررسی واقعیتها و مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میپردازد. این نوع سینما با استفاده از تصاویری واقعی و ارائه آن، مصاحبهها و مستندات، تلاش میکند تا بینندگان را با موضوعات مختلف آشنا کند و آنها را به تفکر وادارد. از آنجایی که سینمای مستند و تولید آثاری در این ژانر نیازمند حضور نیروهای زبده و پای کار و حرکت بر روی اصول این ژانر است در چند سال اخیر علیرغم ساخت برخی مستند درجه یک در سطح جهانی، سینمای ما فقدان حضور کارگردانها و تهیه کنندگان نام آشنا در این عرصه را بیش از پیش احساس میکند و عدم وجود آثار مستند و به روز در کشور ما بسیار محسوس است. سینمای مستند و خروجی آن به آثاری اطلاق میشود که به بررسی واقعیتها و موضوعات واقعی میپردازد. این فیلمها معمولاً از مصاحبهها، تصاویر آرشیوی و صحنههای واقعی زندگی روزمره تشکیل شدهاند. قطعاً هدف اصلی و اول و آخر سینمای مستند، ارائه حقیقتی است که ممکن است در رسانههای دیگر نادیده گرفته یا تحریف شود. یکی از ویژگیهای بارز سینمای مستند، توانایی آن در روایتگری واقعیت است. مستندسازان با استفاده از تکنیکهای مختلف، داستانهایی را از زندگی واقعی افراد روایت میکنند و اگر بخواهیم این مساله را شفافتر بیان کنیم باید بر این مساله که سینمای مستند عین واقعیت است و خلاف آن فیلم سینمایی است، صحه بگذاریم. در آثار مستند با توجه به نگاه تولید کننده اثر، سوژههای فراوانی وجود دارد. کارگردان و صاحب اثر در انتخاب موضوعات دست بازی دارد و میتواند به مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بپردازد. به عنوان مثال، مستندهایی که به موضوعاتی نظیر مهاجرت، فقر، حقوق بشر و تغییرات اقلیمی میپردازد، میتواند توجه مخاطبان را به این مسائل جلب کند و آنها را به تفکر وا دارد. سینمای مستند به عنوان یک ابزار مؤثر برای افزایش آگاهی اجتماعی شناخته میشود. با نمایش واقعیتهای تلخ و شیرین زندگی، این نوع سینما میتواند بینندگان را با چالشها و مشکلات جامعه آشنا کند. به عنوان مثال، مستندهایی مانند «سیزدهمین» اثر آوا دوورنی، به بررسی نژادپرستی سیستماتیک در ایالات متحده پرداخته و مخاطبان را نسبت به تاریخچه و تبعات آن آگاه میکند. قطعا ساخت چنین آثاری است که در درازمدت باعث میشود برخی نسبت به نژادپرستی موضع بگیرند و کسانی که به این حوزه وارد میشوند و میان سیاه و سفید فرق می گذارند تقبیح کنند وگرنه اگر کسی در این نوع خاص (کارگردان) چنین آثاری را به نمایش نگذارد قطعا یک عده دچار گمراهی میشوند و قضیه نژادپرستی برای آنها در هالهای از ابهام میماند. سینمای مستند توانایی خاصی در ایجاد همدلی میان بیننده و سوژههای مستند دارد. وقتی که بیننده داستان زندگی یک فرد را از نزدیک مشاهده میکند، احساسات و تجربیات او را بهتر درک میکند. این ارتباط عاطفی میتواند منجر به تغییر نگرشها و رفتارهای اجتماعی شود. برای مثال، مستند «عملِ کُشتن» که به جنایات جنگی در اندونزی میپردازد، نه تنها واقعیتهای تلخی را نشان میدهد بلکه احساس همدردی و تأمل را در بیننده ایجاد میکند. سینمای مستند به مخاطبان این امکان را میدهد که با دیدگاههای مختلف آشنا شوند و تفکر انتقادی خود را تقویت کنند. این نوع سینما معمولاً سوالاتی را مطرح میکند که مخاطبان را به تفکر درباره موضوعات پیچیده اجتماعی و سیاسی وا میدارد. مستندهایی مانند «تو همسایه من نیستی؟» که به زندگی «فرد راجرز» میپردازد، نه تنها زندگی شخصی او را روایت میکند بلکه سوالاتی درباره عشق، پذیرش و همدلی نیز مطرح میکند. سینمای مستند میتواند بر سیاستگذاریها نیز تأثیر بگذارد. بسیاری از مستندها با هدف جلب توجه به مسائل خاص اجتماعی ساخته میشود و برخی از آنها حتی میتوانند منجر به تغییرات قانونی یا اجتماعی شوند. به عنوان مثال، مستند «ماهی سیاه» که به شرایط نگهداری نهنگها در پارکهای آبی پرداخته است، موجب ایجاد تغییراتی در سیاستهای نگهداری از حیوانات شد. با وجود تمامی مزایای سینمای مستند، این نوع سینما نیز با چالشهایی مواجه است. یکی از مهمترین چالشها، تأمین منابع مالی برای تولید مستندهاست. بسیاری از مستندسازان مستقل با مشکلات مالی مواجه هستند و این موضوع میتواند بر کیفیت کارهایشان تأثیر بگذارد. همچنین، گاهی اوقات ممکن است که مستندسازان تحت فشارهای سیاسی یا اجتماعی قرار گیرند که بر روی محتوای آثارشان تأثیر میگذارد. سینمای مستند نقش بسیار مهمی در روایتگری واقعیتها و افزایش آگاهی مخاطبان درباره مسائل روز دارد. این نوع سینما با ایجاد همدلی، تحریک تفکر انتقادی و ارائه دیدگاههای مختلف، میتواند تأثیر عمیقی بر جامعه بگذارد. اگرچه چالشهایی نیز وجود دارد، اما قدرت سینمای مستند در تغییر نگرشها و رفتارها غیرقابل انکار است. بنابراین، حمایت از تولید مستندها و ترویج فرهنگ مشاهده این آثار باید در اولویت قرار گیرد تا بتوانیم با چالشهای اجتماعی و سیاسی امروز بهتر مواجه شویم. علی کلانتری