فرشته فریب: سهمی در شیطان شناسی معاصر
بخشی از سرلوحه کتاب: یک سال و اندی شد که مشغول خواندن و یادداشت برداری در رابطه با شناخت شیطان بودم. اکنون از خود می پرسم که از کی و کجا انگیزه چنین کنجکاوی در ذهنم شکل گرفته است؟ حافظه را که فعال می کنم نخست جمله ای از ارنست بلوخ یادم می آید....
بخشی از سرلوحه کتاب:
یک سال و اندی شد که مشغول خواندن و یادداشت برداری در رابطه با شناخت شیطان بودم. اکنون از خود می پرسم که از کی و کجا انگیزه چنین کنجکاوی در ذهنم شکل گرفته است؟ حافظه را که فعال می کنم نخست جمله ای از ارنست بلوخ یادم می آید. عبارتی که در میانه دهه هشتاد میلادی قرن قبلی و هنگام اقامت در برلین به گوشم خورده بود. چنان که آن فیلسوف آلمانی (۱۹۷۷/۱۸۸۵) هم دوره و هم صحبت گئورگ لوکاچ، عبارتی به قرار زیر را گفته است: "پسا پشت یا (بخوانید حیاط خلوت) شیطان شلوغ است و پسا پشت یا حیاط خلوت خدا پر از ملال" جمله بالا گرچه در همان آشنایی اولیه جاذب به نظر می رسید اما تاویل و معنا کردنش آسان نبوده است. فهمش نیاز به تجربه و اطلاعات بیشتری می برد از آنچه آن موقع در چنته داشتم. شاید نگارش جستار حاضر پاسخی به آن برداشت مبهم دیروزی باشد که تمام زوایایش هنوز برایم روشن نشده است. به ویژه که اشاره بلوخ با خوانش زیر از تاریخ هم همراه بود که در آخرین اثر خود با نام "جهان آزمایشگر" Experimentum Mundi به دست داده است. اثری که به سن نود سالگی و در هنگام نابینا شدن او منتشر شد. به وقتی که دیگر گفته هایش را تحریر می کرده اند. در این رابطه وی باور زیر را نیز مطرح کرده است: "روشنگری فقط خود را با موضوع خدا در چالش دیده و به افسون زدایی از روایت کلان رستگاری دینی بر آمده است. در حالی که به شیطان این موجود شخصیت یافته و نماد عصیانگری مداوم آن گونه که باید نپرداخته است. از این رو است که ما در قیاس با روایت انتقادی "آمرزش نهایی" تاریخچه ای از سرگذشت شر و دیوسیرتی نداریم."
به هر صورت برای جستار حاضر از همین نکته ارنست بلوخ اولین متن انگیزه بخش ساخته شده است؛ بی آنکه جهان آزمایشگر وی تنها متن بوده باشد. به بقیه متنها بعدها اشاره خواهیم داد...
یک سال و اندی شد که مشغول خواندن و یادداشت برداری در رابطه با شناخت شیطان بودم. اکنون از خود می پرسم که از کی و کجا انگیزه چنین کنجکاوی در ذهنم شکل گرفته است؟ حافظه را که فعال می کنم نخست جمله ای از ارنست بلوخ یادم می آید. عبارتی که در میانه دهه هشتاد میلادی قرن قبلی و هنگام اقامت در برلین به گوشم خورده بود. چنان که آن فیلسوف آلمانی (۱۹۷۷/۱۸۸۵) هم دوره و هم صحبت گئورگ لوکاچ، عبارتی به قرار زیر را گفته است: "پسا پشت یا (بخوانید حیاط خلوت) شیطان شلوغ است و پسا پشت یا حیاط خلوت خدا پر از ملال" جمله بالا گرچه در همان آشنایی اولیه جاذب به نظر می رسید اما تاویل و معنا کردنش آسان نبوده است. فهمش نیاز به تجربه و اطلاعات بیشتری می برد از آنچه آن موقع در چنته داشتم. شاید نگارش جستار حاضر پاسخی به آن برداشت مبهم دیروزی باشد که تمام زوایایش هنوز برایم روشن نشده است. به ویژه که اشاره بلوخ با خوانش زیر از تاریخ هم همراه بود که در آخرین اثر خود با نام "جهان آزمایشگر" Experimentum Mundi به دست داده است. اثری که به سن نود سالگی و در هنگام نابینا شدن او منتشر شد. به وقتی که دیگر گفته هایش را تحریر می کرده اند. در این رابطه وی باور زیر را نیز مطرح کرده است: "روشنگری فقط خود را با موضوع خدا در چالش دیده و به افسون زدایی از روایت کلان رستگاری دینی بر آمده است. در حالی که به شیطان این موجود شخصیت یافته و نماد عصیانگری مداوم آن گونه که باید نپرداخته است. از این رو است که ما در قیاس با روایت انتقادی "آمرزش نهایی" تاریخچه ای از سرگذشت شر و دیوسیرتی نداریم."
به هر صورت برای جستار حاضر از همین نکته ارنست بلوخ اولین متن انگیزه بخش ساخته شده است؛ بی آنکه جهان آزمایشگر وی تنها متن بوده باشد. به بقیه متنها بعدها اشاره خواهیم داد...