جملات زیبا درباره پاییز از بزرگان و مشاهیر


جملات زیبا درباره پاییز از بزرگان و مشاهیر

پاییز پادشاه فصل‌هاست. فصلی هزاررنگ که به هر طرفش نگاه کنید، چیزی جز زیبایی نمی‌بینید. تابستان ممکن است سرگرم‌کننده باشد، اما وقتی هوا خنک‌تر می‌شود و برگ‌ها می‌ریزند، گویی تغییری در حال رخ‌دادن است. خواندن متن زیبا درباره پاییز بهترین راه...

پاییز پادشاه فصل‌هاست. فصلی هزاررنگ که به هر طرفش نگاه کنید، چیزی جز زیبایی نمی‌بینید. تابستان ممکن است سرگرم‌کننده باشد، اما وقتی هوا خنک‌تر می‌شود و برگ‌ها می‌ریزند، گویی تغییری در حال رخ‌دادن است. خواندن متن زیبا درباره پاییز بهترین راه برای شروع این فصل فوق‌العاده است. در این مقاله، متن پاییز را از زبان شاعران و نویسندگان معروف می‌خوانیم. با ما همراه باشید.

امیدوارم بتوانم آن برگ پاییزی باشم که به آسمان نگاه می‌کرد و زندگی می‌کرد. وقتی هم که زمان رفتنش رسید، به‌خوبی می‌دانست که زندگی هدیه‌ای بیش نیست.

باد می‌وزد و برگ‌ها به رقص درمی‌آیند. ما عصرهای تابستانمان را گذرانده‌ایم و اینک نوبت پاییز است.

در برگ‌هایی که از درختان می‌ریزد چیزی نهفته است. گویی به ما فرصتی داده می‌شود تا پوست بیندازیم و از نو شروع کنیم.

روز پاییزی زیبا و درخشانی بود، با هوایی مانند شراب سیب و آسمانی چنان آبی که می‌توانستی در آن غرق شوی.

من روزهای پاییزی را این‌طور به خاطر می‌آورم: بی‌ابر، با طعم افرا، با هوایی طلایی و تمیز.

همه برگ‌ها در حال ریختن هستند؛ انگار عاشق زمین شده‌اند.

بهار زیباست و تابستان برای تعطیلات عالی است، اما پاییز اشتیاقی برای دورشدن از چیزهای غیرواقعی زندگی به همراه دارد.

اولین نفس‌های پاییز در هوا به مشام می‌رسد، احساسی ناب، احساس خواستن و به‌دست‌آوردن قبل از اینکه دیر شود.

وقتی باد شروع به وزیدن می‌کند، برگ‌های پاییزی مانند رنگین‌کمانی طلایی بر زمین می‌ریزند.

می‌توانم رقص پاییز در نسیم را حس کنم؛ بوی شیرین کدو حلوایی و خش‌خش برگ‌های آفتاب‌سوخته.

متن ادبی زیبا درباره ی پاییز

پاییز، مرا با برگ‌ها غسل بده! مرا در پارچه‌های مخملی قنداق کن و با سوپ نخودفرنگی از من پرستاری کن. آب‌نبات‌های کوچک را در جیب‌هایم جمع کن و لبخندم را روی هزار کدو حک کن. ای پاییز!

گرمای پاییز با گرمای تابستان فرق می‌کند، یکی باعث می‌شود سیب‌ها برسند و دیگری آنها را به سرکه سیب تبدیل می‌کند.

بین تمام فصل‌ها، پاییز بیشترین‌ چیزها را پیشکش انسان می‌کند و در مقابل کمترین چیزها را از او می‌خواهد.

زمستان مانند قلم‌‌زنی است، بهار مانند آبرنگ، تابستان مانند نقاشی رنگ روغن و پاییز معرقی از همه اینهاست.

پاییز همیشه فصل محبوب من بوده است. زمانی که همه‌چیز در اوج زیبایی خود قرار دارد، گویی طبیعت تمام سال را برای این پایان شگفت‌انگیز کنار گذاشته است.

از اینکه در دنیایی زندگی می‌کنم که در آن پاییز وجود دارد، خیلی خوشحالم.

با خش‌خش برگ‌های پاییزی، زندگی از نو آغاز می‌شود.

پاییز طوری به نظر می‌رسد که انگار دنیا در پوسته‌ای از شکر قهوه‌ای و دارچین پوشیده شده است.

برگ‌ها چقدر زیبا پیر می‌شوند. روزهای آخر عمرشان پر از نور و رنگ و شکوه است.

هر برگ پاییزی که از درخت به زمین می‌افتد، با من از سعادت و خوشبختی سخن می‌گوید.

پاییز خوشمزه! روح من با پاییز پیوند خورده است؛ اگر من پرنده بودم، دنبال پاییزهای متوالی در زمین پرواز می‌کردم.

برگ‌های پاییزی نمی‌ریزند، بلکه پرواز می‌کنند. آنها منتظر رسیدن این لحظه هستند، چنانکه گویی این تنها فرصتشان برای اوج‌گرفتن است.

پاییز دومین بهاری است که در آن هر برگ یک گل است.

در پاییز درختان به ما نشان می‌دهند که رهاکردن چیزهای ازبین‌رفته چقدر دلچسب و دوست‌داشتنی است.

پاییز… آخرین و دوست‌داشتنی‌ترین لبخند سال.

برگ‌های در حال ریزش، چیزی جز خداحافظی امواج تابستانی نیستند.

پاییز لباس طلایی می‌پوشد؛ غنی‌ترین فصل روح.

پاییز بیشتر از تمام فصل‌های دیگر در جیب‌هایش طلا جمع کرده است.

پاییز به روشنی می‌سوزد، مانند شعله‌ای در میان کوه‌ها و مشعلی پرتاب‌‌شده به‌سوی درختان.

تمام روزهایی که تابه‌حال زندگی کرده‌ایم و تمام روزهایی که قرار است در آینده زندگی کنیم پر از درخت و برگ‌های در حال تغییر است.

پاییز به‌اندازه پایانی نابهنگام شاد و شیرین است.

خورشید قدمی به عقب رفت، برگ‌ها به خواب رفتند و پاییز بیدار شد.

من پاییز را دوست دارم، فصلی از سال که گویی خدا آن را فقط برای زیبایی‌اش خلق کرده است.

رقص برگ‌های پاییزی روی سطح دریاچه رؤیایی است که در بیداری می‌بینیم.

چقدر شجاعانه پاییز بر آسمان می‌نگارد شکوه تابستانی را که گذشته است!
— توماس هود

جاده پاییزی، باد ملایمی که ایالت‌های تاریک‌تر را آرام می‌کند. و خنده‌ها، و آتش‌های مهمانسرا.
— روپرت بروک، تپه‌های چیلترنز

یک ژاکت مانند زندگی است، چیزی از آن به دست نمی‌آوری مگر آنچه که در آن می‌گذاری!
— مرلین مونرو

پاییز، آخرین و زیباترین لبخند سال است.
— ویلیام کالن برایانت

با همه این نشانه‌های زیبا، روزهای سپتامبر اینجاست. با بهترین هوای تابستان و بهترین شادابی پاییز.
— هلن هانت جکسون

گوش کن! باد بلند شده و هوا با برگ‌ها وحشی است، ما شب‌های تابستان خود را گذرانده‌ایم، اکنون نوبت شب‌های پاییز است!
— هامبرت وولف

بگذار زندگی‌ات به سبکی در لبه‌های زمان برقصد، مثل شبنم روی نوک برگ.
— رابیندرانات تاگور

پرندگان را می‌بینم که به سوی جنوب در آسمان پاییزی پرواز می‌کنند
و یکی پس از دیگری ناپدید می‌شوند.
— مودی بلوز، پاییز ابدی

اما بیشتر از همه، عزیزم، دلتنگت می‌شوم
وقتی که برگ‌های پاییزی شروع به ریختن می‌کنند.
— فرانک سیناترا، برگ‌های پاییزی

اولین سبزی طبیعت، طلاست.
— رابرت فراست، هیچ طلایی ماندگار نیست

پاییز در اوایل صبح می‌رسد، اما بهار در پایان یک روز زمستانی.
— الیزابت بوون

فقط آن کشاورزی که به درستی در بهار دانه می‌کارد، در پاییز برداشت می‌کند.
— بی. سی. فوربز

پاییز را در صبح مه‌آلود دیدم. مثل سکوت، بی‌سایه ایستاده بود و به سکوت گوش می‌داد.
— توماس هود

اکنون آتش پاییز به آرامی در امتداد جنگل‌ها می‌سوزد و روز به روز برگ‌های مرده می‌افتند و محو می‌شوند.
— ویلیام آلینگهام

کوه‌ها در پاییز بی‌باد، آتش می‌گیرند؛ روزهای شفاف و خنک با ظهرهای آبی، روزهای رسیدن سیب‌ها.
— سارا نورکلیف کِلگورن

این واقعاً یک سرمای واقعی است. سرما و خنکی پاییز از راه رسیده …
— گوئندولین بروکس

پاییز بیشتر از هر فصل دیگری طلا در دستان خود دارد.
— جیم بیشاپ

خیلی خوشحالم که در دنیایی زندگی می‌کنم که اکتبرها وجود دارند.
— ال. ام. مونتگومری، آن در گرین گیبلز

هر برگ با شادی به من سخن می‌گوید / که از درخت پاییزی می‌افتد.
— امیلی برونته، پاییز، برگ‌ها، پاییز

زندگی دوباره آغاز می‌شود وقتی که هوا در پاییز ترد می‌شود.
— اف. اسکات فیتزجرالد، گتسبی بزرگ

اولین نفس پاییز در هوا بود، احساسی اسراف‌گر، احساسی از خواستن، گرفتن و نگه داشتن، قبل از اینکه خیلی دیر شود.
— جی. ال. کار، یک ماه در کشور

پاییز شاد و شیرین است، مثل یک پایان نابهنگام.
— رمی دو گورمونت

از وقتی که رفتی روزها طولانی‌تر شده‌اند
و به زودی آواز کهنه زمستان را خواهم شنید
اما بیشتر از همه وقتی دلتنگت می‌شوم، عزیزم
که برگ‌های پاییز شروع به ریختن می‌کنند
— نت کینگ کول، برگ‌های پاییزی

گرمای پاییز با گرمای تابستان متفاوت است. یکی سیب‌ها را رسیده و دیگری آن‌ها را سدر می‌کند
— جین هیرشفیلد، گرمای پاییز

صبح‌های پاییزی: آفتاب و هوای خنک، پرندگان و آرامش، پایان سال و آغاز روز.
— تری گیلِمِتس

هیچ زیبایی بهاری یا تابستانی چنان لطفی ندارد که من در یک چهره پاییزی دیده‌ام.
— جان دان، چهره پاییزی

پاییز در نیویورک است
وعده عشق جدید را می‌آورد
پاییز در نیویورک
اغلب با درد همراه است.
— الا فیتزجرالد، پاییز در نیویورک

آیا نیویورک را در پاییز دوست نداری؟ باعث می‌شود بخواهم لوازم تحریر بخرم. اگر نام و آدرست را می‌دانستم، یک دسته مداد تازه تراشیده شده برایت می‌فرستادم.
— نورا افرون، شما یک نامه دارید

گاهی اوقات به سرزمین‌های وحشی فکر می‌کرد، به ویژه در پاییز، و چشم‌اندازهای عجیب کوه‌هایی که هرگز ندیده بود به خواب‌هایش می‌آمد.
— جی. آر. آر. تالکین، یاران حلقه

برگ‌های پاییزی نمی‌افتند، بلکه پرواز می‌کنند. آن‌ها زمان مرگ خود را می‌دانند و در آخرین فرصت خود برای پرواز پرسه می‌زنند.
— دلیا اوونز، جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند

هر کسی که فکر می‌کند برگ‌های ریخته مرده‌اند، هرگز آن‌ها را در یک روز بادخیز در حال رقصیدن ندیده است.
— شیرا تمیر

آیا این یک روز پاییزی واقعی نیست؟ همان مالیخولیایی آرام که دوست دارم — که باعث می‌شود زندگی و طبیعت هماهنگ شوند.
— جورج الیوت

متوجه می‌شوم که پاییز بیشتر فصل روح است تا طبیعت.
— فریدریش نیچه

او شبیه پاییز به نظر می‌رسید، وقتی که برگ‌ها تغییر رنگ می‌دهند و میوه‌ها می‌رسند.
— سارا ادیسون آلن، طلسم‌های باغ

شما بگویید

امیدواریم از خواندن این متن در مورد پاییز لذت برده باشید. اگر شما هم متن ادبی در مورد پاییز دارید، خوشحال می‌شویم برایمان در قسمت دیدگاه‌‌ها بنویسید.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

قتل خونین همسر با دستور زن خیانتکار+گفتگو با متهم