کاوش های خرد نقاد
از دیباچه: به جای نفرین بر تاریکی شمعی برافروزیم. مقاله های این کتاب حاصل بیش از هشت سال آزمون و خطای نویسنده است در انشاء فلسفه به فارسی، فهم احوال جهان امروز و باریک بینی نقادانه (و البته خطاپذیر) هم درباره...
از دیباچه:
به جای نفرین بر تاریکی شمعی برافروزیم.
مقاله های این کتاب حاصل بیش از هشت سال آزمون و خطای نویسنده است در انشاء فلسفه به فارسی، فهم احوال جهان امروز و باریک بینی نقادانه (و البته خطاپذیر) هم درباره گرایشهای فکری ایرانیان و هم درباره سنت فلسفی غرب.
این باریک بینی نقادانه، اما خواه ناخواه و به ویژه در فضایی که اهل قلمش بیشتر به تقدیس و حاشیه نویسی آثار درگذشتگان خو گرفته اند، برخورنده و گزنده تواند بود. بسیاری خوانندگان بسا که کتاب را تلخ و آزارنده بیابند و آزارندگی اش را بیش از همه چیز در تاختن اش به فرهنگ ایرانی دانند، بسا که با خود بگویند: ناچیز و نادرست شمردن همه چیز و همه چیز حتی شعر و عرفان ایرانی را با پیمانهٔ خرد سنجیدن هم نابه جا و هم ناخوش آیند است.
این دغدغه معمول خوانندگان را دو مقاله کتاب پیشاپیش پاسخ گفته اند. اگر کسی در تخطئه سخنی مستدل تنها بگوید: این استدلال خوش آیند نیست، سخنی سزاوار نگفته. استدلال را با استدلال پاسخ می باید گفت. اگر بگوید: همه چیز را (شعر و عرفان را برای مثال) نمی توان با پیمانهٔ خرد سنجید بر عهده اوست که روشن سازد که جز پیمانه خرد چه پیمانه دیگری می شناسد و شعر و عرفان را با آن پیمانه دگر چگونه می باید سنجید. همان گونه که در نقدِ «توطئه پنداری، قدر باوری و خوش باشی ایرانیان» آمده، هنگامی که شعر در گزارش غلیان احساسات فرو ماند، با پیمانهٔ خرد سنجش ناپذیر و جدل ناپذیر است...
به جای نفرین بر تاریکی شمعی برافروزیم.
مقاله های این کتاب حاصل بیش از هشت سال آزمون و خطای نویسنده است در انشاء فلسفه به فارسی، فهم احوال جهان امروز و باریک بینی نقادانه (و البته خطاپذیر) هم درباره گرایشهای فکری ایرانیان و هم درباره سنت فلسفی غرب.
این باریک بینی نقادانه، اما خواه ناخواه و به ویژه در فضایی که اهل قلمش بیشتر به تقدیس و حاشیه نویسی آثار درگذشتگان خو گرفته اند، برخورنده و گزنده تواند بود. بسیاری خوانندگان بسا که کتاب را تلخ و آزارنده بیابند و آزارندگی اش را بیش از همه چیز در تاختن اش به فرهنگ ایرانی دانند، بسا که با خود بگویند: ناچیز و نادرست شمردن همه چیز و همه چیز حتی شعر و عرفان ایرانی را با پیمانهٔ خرد سنجیدن هم نابه جا و هم ناخوش آیند است.
این دغدغه معمول خوانندگان را دو مقاله کتاب پیشاپیش پاسخ گفته اند. اگر کسی در تخطئه سخنی مستدل تنها بگوید: این استدلال خوش آیند نیست، سخنی سزاوار نگفته. استدلال را با استدلال پاسخ می باید گفت. اگر بگوید: همه چیز را (شعر و عرفان را برای مثال) نمی توان با پیمانهٔ خرد سنجید بر عهده اوست که روشن سازد که جز پیمانه خرد چه پیمانه دیگری می شناسد و شعر و عرفان را با آن پیمانه دگر چگونه می باید سنجید. همان گونه که در نقدِ «توطئه پنداری، قدر باوری و خوش باشی ایرانیان» آمده، هنگامی که شعر در گزارش غلیان احساسات فرو ماند، با پیمانهٔ خرد سنجش ناپذیر و جدل ناپذیر است...