وارثان بناهای تاریخی، فرصت ها و تهدیدها
یکی از مسائلی که امروز در میراث فرهنگی مطرح بوده موضوع بناهای تاریخی است که در اختیار وراث قرار دارد که گاها در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده و میراث فرهنگی نیز به عنوان یک وارث معنوی وارد عمل می شود. تعدد وراث خود یکی از چالش های حوزه میراث فرهنگی شده است.
یکی از مسائلی که امروز در میراث فرهنگی مطرح بوده موضوع بناهای تاریخی است که در اختیار وراث قرار دارد که گاها در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده و میراث فرهنگی نیز به عنوان یک وارث معنوی وارد عمل می شود. تعدد وراث خود یکی از چالش های حوزه میراث فرهنگی شده است.
به گزارش «دنیای سفر»، محمدرضا امیری نژاد، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گیلان در یادداشتی نوشت: یکی از مسائلی که امروز در میراث فرهنگی مطرح بوده، موضوع بناهای تاریخی است که در اختیار وراث قرار دارد که گاها در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده و میراث فرهنگی نیز به عنوان یک وارث معنوی وارد عمل می شود. تعدد وراث خود یکی از چالش های حوزه میراث فرهنگی شده است که می توان این مسئله را با انتقال به غیر و سرمایه گذاری با تغییر کاربری های مرتبط، به فرصت برای صیانت از آثار تاریخی تبدیل کرد.
ارث و میراث، مالک و وارث از جمله لغات مصطلحی است که این روزها در ادبیات محاوره ای و محافل رسمی کم و بیش مطرح بوده و بی اغراق بخشی از زندگی روزمره انسان ها را به خود مشغول کرده است، بخصوص آنکه شرایط اجتماعی و اوضاع اقتصادی جامعه بر این گونه کنش و واکنش ها مستقیم تاثیر گذاشته به گونه ای که با بررسی سوابق و دقت نظر در مناسبات و رفتارها یا شاید راهروهای محاکم قضایی بخوبی درخواهیم یافت به مرور ارث و میراث و مسائل مرتبط با آن خواه ناخواه به یکی از دل مشغولی های خانواده های ایرانی بدل شده آنچنان که تبادل آراء، تفاهم و شاید رای بی بازگشت یک قاضی، میراث خانواده ای را تعیین تکلیف کند.
اکنون فارغ از مباحث مختلفی که در حوزه ارث و میراث مطرح بوده و تنها خانواده های مرتبط با مالک را شامل شده و دربرگرفته است، اما گاهی از آنجا که برخی از دارایی های به ارث گذاشته شده همچون بنای تاریخی در زمره میراث فرهنگی قلمداد شده و چه بسا در فهرست آثار ملی کشور نیز به ثبت رسیده باشد، بنا بر وظایف ذاتی ناگزیر پای دستگاه متولی «وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی» به ماجرا باز شده و وزارتخانه نیز یکی از وراث (معنوی) مالک محسوب می شود، حال بماند که در بیشتر مواقع برای وراث حقیقی، میراث فرهنگی مهمانی است که ناخوانده بر سفره ایشان وارد شده، حتی اگر به لحاظ مادی نیز انتفاعی نداشته باشد.
بپذیریم یا نه، هم اکنون بیشتر بناهای تاریخی (حداقل در گیلان) در اختیار وراث قرار دارد به گونه ای که با تعدد ذی نفعان، حفظ، احیاء و مرمت این گونه بناها به یکی از چالش های حوزه میراث فرهنگی بدل شده است. از دیگر سوی، دسترسی به مالکان یا وراث برخی از بناها (به دلیل اقامت در خارج از کشور) امکان پذیر نبوده و بنابراین تا مادامی که نتوان با ایشان ارتباط برقرار کرد، در عمل نمی توان به صیانت از آثار تاریخی آنچنان امیدوار بود.
با آنچه بیان شد اگر چه تهدیدها در این حوزه قابل توجه است، اما از طرفی با مراجعه و اشتیاق روزافزون علاقه مندان به سرمایه گذاری در بناهای تاریخی، با اغتنام فرصت پیش روی و تسهیل شرایط، شاید بتوان مسائل مربوط به وراث و تعدد مالکان بناهای تاریخی را با انتقال به غیر و سرمایه گذاری با تغییر کاربری های مرتبط به فرصت تبدیل کرد، که در این راستا اهتمام جدی دوستداران میراث فرهنگی، کارشناسان و مسئولان حوزه فرهنگ بسیار ضروری است.
به همین منظور و برای تحقق حفظ و احیای بناهای تاریخی با ورود سرمایه گذاران واجد شرایط، آنچه مهم و کارساز خواهد بود همراهی نزدیک و حداکثری مجموعه عوامل میراث فرهنگی از صدر تا ذیل است که انگیزه و مشوق های لازم به ایشان تزریق شده تا با دلگرمی و پشتکار برای دستیابی به اهداف مورد نظر استوار گام بردارد.
همچنین ارتباط نزدیک، همکاری و تعامل تنگاتنگ شهرداری ها با میراث فرهنگی نیز می تواند موانع اداری دست و پا گیر را مرتفع کرده، با حذف هزینه های زائد، برای سرمایه گذاران انگیزه های مضاعف ایجاد کرده آنگونه که سایر سرمایه گذاران علاوه بر جهاد معنوی و فرهنگی، سود و منافع مادی خویش را نیز بر سرمایه گذاری در بناهای تاریخی یافته تا آنجا که در این راه گوی سبقت را از دیگران بربایند.
در این مقال و در ادامه از دیگر نکات مورد توجه، عنایت حوزه قضایی به بناهای تاریخی ارزشمند بلاتکلیف است؛ اگر چه حق مالکیت افراد در قانون، شرع و دین مبین اسلام بسیار محترم شمرده شده، اما به نظر با وضع قوانین جدید از سوی مجلس به گونه ای که حق هیچ صاحب حقی تضییع نشود باید زمینه های لازم به منظور مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در معرض خطر را فراهم آورد و این مهم ابتدا با وضع قوانین و مقررات جدید اصلاحی و با اجرای دقیق از سوی دستگاه قضا امکان پذیر خواهد بود.
با همه این تفاسیر کوتاه سخن آنکه، مالکان بناهای تاریخی در قالب وراث، علاوه بر احقاق حقوق مادی خویش، وظیفه معنوی و فرهنگی صیانت از اثر تاریخی مذکور را بر عهده داشته و بنابراین با ملحوظ نظر داشتن منافع، لازم است تمهیداتی را اندیشه کنند تا بنای تاریخی به یادگار مانده از اسلاف خویش حفظ شده و این امانت گرانبها سالم به وارثان بعدی انتقال داده شود، چه اینکه در این راه پر افتخار وظایف سرمایه گذاران، میراث فرهنگی، شهرداری ها و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی (اگر نگوییم بیشتر) به حتم از وارثان کمتر نخواهد بود.