خلاصه کتاب پرومته آمریکایی


خلاصه کتاب پرومته آمریکایی

فراز و فرود جی. رابرت اوپنهایمر معرفی کتاب پرومته آمریکایی: خلاصه کتاب «پرومته آمریکایی» (American Prometheus) چکیده زندگینامه‌ی جی. رابرت اوپنهایمر، به قلم «کای برد و مارتین جی. شروین» (Kai Bird Martin...

فراز و فرود جی. رابرت اوپنهایمر

معرفی کتاب پرومته آمریکایی:
خلاصه کتاب «پرومته آمریکایی» (American Prometheus) چکیده زندگینامه‌ی جی. رابرت اوپنهایمر، به قلم «کای برد و مارتین جی. شروین» (Kai Bird Martin J. Sherwin)، دو نویسنده و پژوهشگر آمریکایی است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد و جایزه پولیتزر را نیز از آن خود کرد. نویسندگان بیست و پنج سال را صرف تحقیق، مصاحبه و نگارش این کتاب کردند تا تصویری جامع از زندگی «پدر بمب اتمی» ارائه دهند.
این زندگینامه، نه تنها به دستاوردهای علمی اوپنهایمر می‌پردازد، بلکه ابعاد پیچیده شخصیت او - از علاقه‌اش به فلسفه و ادبیات سانسکریت گرفته تا درگیری‌های سیاسی و اخلاقی‌اش با ساخت بمب اتم - را به تصویر می‌کشد. کتاب روایتی است از مردی که در اوج جنگ جهانی دوم، پروژه منهتن را رهبری کرد، اما بعدها به منتقد سرسخت سلاح‌های هسته‌ای تبدیل شد و در نهایت، قربانی تعقیب‌های دوران مک‌کارتیسم شد.

بخشی از کتاب پرومته آمریکایی:
«در آن صبح گرم ژوئیه ۱۹۴۵، درست قبل از طلوع آفتاب، رابرت اوپنهایمر در برابر آزمایش Trinity ایستاده بود. شب قبل، باران شدیدی باریده بود و همه نگران بودند که باید آزمایش را به تعویق بیندازند. اما حالا، در تاریکی قبل از سپیده‌دم، آسمان صاف بود. اوپنهایمر که همیشه سیگاری قهاری بود، پک عمیقی به پایپش زد. دست‌هایش می‌لرزید. بیش از سه سال کار بی‌وقفه به این لحظه ختم شده بود. او و تیمش در لس آلاموس، ماه‌ها بود که خواب راحت نداشتند. حالا، در این لحظه سرنوشت‌ساز، همه چیز به نتیجه این آزمایش بستگی داشت. در پناهگاه بتنی، در فاصله بیست مایلی از نقطه صفر، دانشمندان جوان با هیجان و اضطراب منتظر بودند. هیچ کس نمی‌دانست دقیقاً چه اتفاقی خواهد افتاد.
لحظاتی بعد، جهان برای همیشه تغییر کرد. نور خیره‌کننده‌ای، روشن‌تر از هزاران خورشید، صحرای نیومکزیکو را روشن کرد. اوپنهایمر بعدها به یاد آورد که در آن لحظه، کلماتی از بهگود گیتا در ذهنش جاری شد: 'حال من شده‌ام مرگ، نابودگر جهان‌ها.' اما در آن لحظه، واکنش او ساده‌تر بود. او فقط گفت: 'کار کرد.' کنار او، کنت بینبریج، مدیر آزمایشگاه، با صدای بلند گفت: 'باب، حالا تو پدر آن شده‌ای!' اوپنهایمر با چهره‌ای رنگ‌پریده به او نگاه کرد. در آن لحظه، شاید او تنها کسی بود که عمق فاجعه‌ای را که بشریت با آن روبرو خواهد شد، درک می‌کرد. کمتر از یک ماه بعد، هیروشیما و ناکازاکی تبدیل به گواهی دردناک این واقعیت شدند.»


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین و شادترین عکس نوشته های شب یلدا