خلاصه کتاب چگونه در شطرنج پیروز شویم

یک راهنمای سریع برای یادگیری پایه‌های شطرنج

معرفی کتاب چگونه در شطرنج پیروز شویم:
خلاصه کتاب «چگونه در شطرنج پیروز شویم» (How to Win at Chess) گزیده کتابی‌ست که در سال ۲۰۲۳ توسط «لوی روزمن» (Levy Rozman)، استاد بین‌المللی شطرنج و یکی از محبوب‌ترین مدرسان آنلاین شطرنج منتشر شد. روزمن که اصالتاً آمریکایی است، با نام مستعار GothamChess شناخته می‌شود و بیش از دو میلیون دنبال‌کننده در یوتیوب دارد.
این کتاب که برای بازیکنان مبتدی و متوسط نوشته شده، با زبانی ساده و صمیمی، اصول اساسی پیروزی در شطرنج را آموزش می‌دهد. روزمن با تکیه بر تجربه سال‌ها تدریس آنلاین، مفاهیم پیچیده شطرنج را به زبانی قابل فهم توضیح می‌دهد و از مثال‌های عملی فراوانی استفاده می‌کند. کتاب شامل فصل‌های متنوعی است که از اصول اولیه شروع می‌شود و تا تاکتیک‌های پیشرفته ادامه می‌یابد.

بخشی از کتاب چگونه در شطرنج پیروز شویم:
«اولین و مهمترین چیزی که باید درباره شطرنج بدانید این است که این بازی درباره کنترل است. کنترل مرکز، کنترل خطوط باز، کنترل مربع‌های کلیدی. خیلی‌ها فکر می‌کنند شطرنج مثل یک نبرد خونین است که باید حمله کنید و مهره بگیرید. اما واقعیت این است که شطرنج بیشتر شبیه یک رقص است. شما باید با حوصله حرکت کنید، موقعیت خودتان را بهتر کنید و منتظر اشتباه حریف بمانید. مهره گرفتن فقط نتیجه یک موقعیت خوب است، نه هدف اصلی. این درسی است که من در طول سال‌ها تدریس به هزاران شاگرد یاد گرفته‌ام. آن‌هایی که این اصل را درک می‌کنند، خیلی سریع‌تر پیشرفت می‌کنند. آن‌ها یاد می‌گیرند که قبل از هر حرکت، به موقعیت کلی صفحه نگاه کنند، ضعف‌های موقعیت حریف را پیدا کنند و برای استفاده از این ضعف‌ها برنامه‌ریزی کنند. این همان چیزی است که استادان بزرگ را از بقیه متمایز می‌کند.
وقتی تازه شطرنج را شروع کردم، مثل خیلی از مبتدی‌ها، عاشق حمله کردن بودم. وزیرم را زود به میدان می‌آوردم و سعی می‌کردم سریع مات کنم. گاهی هم موفق می‌شدم. اما وقتی با بازیکن‌های قوی‌تر بازی می‌کردم، آن‌ها به راحتی حملات من را دفع می‌کردند و بعد من می‌ماندم با یک وزیر که در وسط صفحه گیر افتاده بود و کلی ضعف در اطراف شاهم. این درس مهمی به من داد: در شطرنج، صبر و برنامه‌ریزی مهم‌تر از حمله‌های زودهنگام است. یادم می‌آید یک بار در یک تورنمنت محلی، با یک استاد فیده بازی داشتم. او اجازه داد من تمام حملاتی که می‌خواهم را انجام دهم. من هم خوشحال بودم و فکر می‌کردم دارم عالی بازی می‌کنم. اما در پایان، متوجه شدم که او با هر حمله من، موقعیتش را بهتر و بهتر کرده و حالا من با یک موقعیت کاملاً از دست رفته روبرو هستم. بعد از بازی به من گفت: 'شطرنج مثل بوکس نیست که فقط مشت بزنی. بیشتر شبیه جودو است، باید از نیروی حریف علیه خودش استفاده کنی.'»