روزهای خوش: بازی در دو پرده
از متن کتاب: پرده اول؛ صحنه علفزار سوخته ای را نشان می دهد که در وسط بصورت خاکریز مانندی برآمده شده است، شیب های ملایم خاکریز تا جلو و دو طرف صحنه ادامه دارد. پشت خاکریز شیب تند دارد. حداکثر سادگی و تقارن در...
از متن کتاب:
پرده اول؛
صحنه علفزار سوخته ای را نشان می دهد که در وسط بصورت خاکریز مانندی برآمده شده است، شیب های ملایم خاکریز تا جلو و دو طرف صحنه ادامه دارد. پشت خاکریز شیب تند دارد. حداکثر سادگی و تقارن در دکور بکار رفته است. نور خیره کننده. زمینه دکور دشتی است صاف و بی انتها و آسمانی که در دور دست بهم می رسند.
وینی، زنی چاق در حدود پنجاه سال که جوانتر از سنش نشان می دهد. بلوند، با بازوها و شانه های لخت، بالاتنه ی کوتاه، سینه ی بزرگ که گردن بند مرواریدی در گردن دارد، تا کمر در قسمت مرکزی خاکریز فرو رفته. خوابیده است و دستهایش را جلو روی زمین قرار داده و سرش را روی دستهایش گذاشته است. در سمت چپش روی زمین، کیف سیاه جاداری دیده می شود، کیف خرید و در سمت راستش یک چتر تاشوی آفتابی زنانه دیده می شود که نوک دسته آن از جلدش بیرون آمده است.
در پشت خاکریز وینی روی زمین خوبیده است. سکوت طولانی. صدای زنگ کر کننده ای در حدود ده ثانیه بگوش میرسد و بعد قطع می شود. وینی بی حرکت است. سکوت...
پرده اول؛
صحنه علفزار سوخته ای را نشان می دهد که در وسط بصورت خاکریز مانندی برآمده شده است، شیب های ملایم خاکریز تا جلو و دو طرف صحنه ادامه دارد. پشت خاکریز شیب تند دارد. حداکثر سادگی و تقارن در دکور بکار رفته است. نور خیره کننده. زمینه دکور دشتی است صاف و بی انتها و آسمانی که در دور دست بهم می رسند.
وینی، زنی چاق در حدود پنجاه سال که جوانتر از سنش نشان می دهد. بلوند، با بازوها و شانه های لخت، بالاتنه ی کوتاه، سینه ی بزرگ که گردن بند مرواریدی در گردن دارد، تا کمر در قسمت مرکزی خاکریز فرو رفته. خوابیده است و دستهایش را جلو روی زمین قرار داده و سرش را روی دستهایش گذاشته است. در سمت چپش روی زمین، کیف سیاه جاداری دیده می شود، کیف خرید و در سمت راستش یک چتر تاشوی آفتابی زنانه دیده می شود که نوک دسته آن از جلدش بیرون آمده است.
در پشت خاکریز وینی روی زمین خوبیده است. سکوت طولانی. صدای زنگ کر کننده ای در حدود ده ثانیه بگوش میرسد و بعد قطع می شود. وینی بی حرکت است. سکوت...