تکسوار: فرمانده شهید ابوالفضل نوری در خاطره یاران
از پیشگفتار: آنچه تقدیم می شود حاصل آشنایی نظری اینجانب از دانشجو و فرمانده شهید، ابوالفضل نوری است. آشنایی من با آن «تکسوار» از روزگاری شروع شد که داوطلبانه به همراه یارانی باوفا و مخلص، گردآوری اسناد مرتبط...
از پیشگفتار:
آنچه تقدیم می شود حاصل آشنایی نظری اینجانب از دانشجو و فرمانده شهید، ابوالفضل نوری است. آشنایی من با آن «تکسوار» از روزگاری شروع شد که داوطلبانه به همراه یارانی باوفا و مخلص، گردآوری اسناد مرتبط با شهدای زنجان را دنبال می کردم. وقتی که در آینه ی خاطرات ابوالفضل نوری را مشاهده کردم، تصمیم گرفتم گوشه ای از این خاطرات را منتشر کنم. موانع فراوانی پیش آمد و مدتی این مثنوی تاخیر شده، با این حال تشویق علاقمندان به تشویشهایم چیره آمد. یکی از این تشویش ها این بود که مبادا در این اقدام چنگال شیطان نفس این بار در لباسی دیگر برآید. از این رو نمی خواستم کوچکترین نامی از خودم در این مجموعه به جا بگذارم تا نوعی هم آوایی با شهیدی داشته باشم که همه ی وجودش را در آسمان گمنامی ها آزاد کرد و پروانه وار خاموش و بی آواز سوخت و آواز و آوازه را به آوای عند ربهم یرزقون فروخت. اما رسم نشر و نگارش و نیز لزوم مسوولیت پذیری باعث شد که نام کوچک من در زیر سایه ی بلند «ابوالفضل نوری» گوشه گیری کند.
محتوای کتاب شامل چهار بخش خاطرات، نگارشها و نگرشها و عکس ها ارائه می شود. خاطره ها نیز در بردارنده خاطرات خانواده و دوستان شهید است. غیر از چند خاطره که به صورت نوشتاری به عنوان یادداشت برای این کتاب قلمی شده است، سایر خاطرات برگرفته از مصاحبه هایی است که با دوستان و خانواده شهید انجام یافته و از نوار پیاده شده است و نوارهای آنها نیز در نزد نگارنده محفوظ می باشد...
آنچه تقدیم می شود حاصل آشنایی نظری اینجانب از دانشجو و فرمانده شهید، ابوالفضل نوری است. آشنایی من با آن «تکسوار» از روزگاری شروع شد که داوطلبانه به همراه یارانی باوفا و مخلص، گردآوری اسناد مرتبط با شهدای زنجان را دنبال می کردم. وقتی که در آینه ی خاطرات ابوالفضل نوری را مشاهده کردم، تصمیم گرفتم گوشه ای از این خاطرات را منتشر کنم. موانع فراوانی پیش آمد و مدتی این مثنوی تاخیر شده، با این حال تشویق علاقمندان به تشویشهایم چیره آمد. یکی از این تشویش ها این بود که مبادا در این اقدام چنگال شیطان نفس این بار در لباسی دیگر برآید. از این رو نمی خواستم کوچکترین نامی از خودم در این مجموعه به جا بگذارم تا نوعی هم آوایی با شهیدی داشته باشم که همه ی وجودش را در آسمان گمنامی ها آزاد کرد و پروانه وار خاموش و بی آواز سوخت و آواز و آوازه را به آوای عند ربهم یرزقون فروخت. اما رسم نشر و نگارش و نیز لزوم مسوولیت پذیری باعث شد که نام کوچک من در زیر سایه ی بلند «ابوالفضل نوری» گوشه گیری کند.
محتوای کتاب شامل چهار بخش خاطرات، نگارشها و نگرشها و عکس ها ارائه می شود. خاطره ها نیز در بردارنده خاطرات خانواده و دوستان شهید است. غیر از چند خاطره که به صورت نوشتاری به عنوان یادداشت برای این کتاب قلمی شده است، سایر خاطرات برگرفته از مصاحبه هایی است که با دوستان و خانواده شهید انجام یافته و از نوار پیاده شده است و نوارهای آنها نیز در نزد نگارنده محفوظ می باشد...