معادله کل گرایی و کل نگری - جلد اول
این کتاب عنوان شماره ۱ از سری ۹ جلدی کتابهای موسوم به «دانش ترکیبی» تالیف یا ترجمه منصور متین است. از ابتدای قرن ۲۰ میلادی و با ظهور نظریه زیستشناختی کلگرایی، مفاهیم «کل» و «کلیت» از پوسته انتزاعی و تقریبا...
این کتاب عنوان شماره ۱ از سری ۹ جلدی کتابهای موسوم به «دانش ترکیبی» تالیف یا ترجمه منصور متین است. از ابتدای قرن ۲۰ میلادی و با ظهور نظریه زیستشناختی کلگرایی، مفاهیم «کل» و «کلیت» از پوسته انتزاعی و تقریبا تحقیر شده خود خارج گشته و به عنوان مفاهیم کلاسیک در مبنای نظری تحقیقات علمی قرار گرفتهاند. به طوری که اکنون دوگانه کلگرایی/کلنگری از ارکان گفتمان علمی و مشخصا پژوهشهای کاربردی است. هدف از تالیف کتاب حاضر ارائه روایتی ساده از بسط این دو مفهوم در گفتمان علمی، مروری بر جریانهای بسترساز آن و تحولات مرتبط بر آن در دنیای علم و تحقیق است.
در وهله اول، چند تحول تاریخی را تشریح خواهد شد که همگی از منشا علوم تجربی به جریان افتاده است و هر کدام از آنها میتواند به عنوان امتداد و مولفههایی از روند «کلگرایی علم» تلقی شود: اندیشه وحدت علم، تفکر سیستمی، ساختارگرایی و روشهای تفسیری، میانرشتگی و فرارشتگی.
در وهله بعد، در صدد تشریح وضعیت کنونی تولید دانایی و انطباق آن با تعابیری چون «پارادایم» و «گفتمان» است که در قالب مباحث فلسفه علم و جامعهشناسی معرفت بهتر درک میشود. در واقع، کتاب با استعانت ار انگارههای کلگرایانه به تبیین رابطه جدید علم و اجتماع (در تحقیقات نظری و کاربردی) میپردازد.
به هر حال، کلگرایی علم نهتنها به واسطه همگرایی روشهای علمی قابل تصور است، بلکه همکاری پژوهشگران رشتهای و گروههای اجتماعی (با تمرکز بر مسائل مهم ملی و جهانی) نیز به این روند کمک کرده است. موضوعات جهانشمولی از قبیل حفظ منابع تجدیدناپذیر، حفاظت از محیط زیست، مبارزه با تروریسم، گسترش و ارتقای نظام سلامت در سطوح خانواده، ملی و جهانی، مدیریت شبکه حمل و نقل جهانی، مدیریت اطلاعات و غیره، دغدغه تمام اهالی سیاره ما اعم از نیروهای آکادمیک و غیر آکادمیک است. در این حوزهها انبوهی از «مسئله» را تعریف میکنند که با همدیگر همبستگی سیستمی دارند، و حل آن فقط از طریق تفکر دستهجمعی، تلفیق اطلاعات چندرشتهای و خلاصه کلنگری قابل حل است. همچنین، بخش مزبور در صدد آشناسازی هرچه بیشتر خوانندگان با قالبهای فکری برگرفته از علم تجربی است که کار یک محقق یا تیم تحقیق را در نگرش کلگرایانه به امور تسهیل میکند.
در وهله اول، چند تحول تاریخی را تشریح خواهد شد که همگی از منشا علوم تجربی به جریان افتاده است و هر کدام از آنها میتواند به عنوان امتداد و مولفههایی از روند «کلگرایی علم» تلقی شود: اندیشه وحدت علم، تفکر سیستمی، ساختارگرایی و روشهای تفسیری، میانرشتگی و فرارشتگی.
در وهله بعد، در صدد تشریح وضعیت کنونی تولید دانایی و انطباق آن با تعابیری چون «پارادایم» و «گفتمان» است که در قالب مباحث فلسفه علم و جامعهشناسی معرفت بهتر درک میشود. در واقع، کتاب با استعانت ار انگارههای کلگرایانه به تبیین رابطه جدید علم و اجتماع (در تحقیقات نظری و کاربردی) میپردازد.
به هر حال، کلگرایی علم نهتنها به واسطه همگرایی روشهای علمی قابل تصور است، بلکه همکاری پژوهشگران رشتهای و گروههای اجتماعی (با تمرکز بر مسائل مهم ملی و جهانی) نیز به این روند کمک کرده است. موضوعات جهانشمولی از قبیل حفظ منابع تجدیدناپذیر، حفاظت از محیط زیست، مبارزه با تروریسم، گسترش و ارتقای نظام سلامت در سطوح خانواده، ملی و جهانی، مدیریت شبکه حمل و نقل جهانی، مدیریت اطلاعات و غیره، دغدغه تمام اهالی سیاره ما اعم از نیروهای آکادمیک و غیر آکادمیک است. در این حوزهها انبوهی از «مسئله» را تعریف میکنند که با همدیگر همبستگی سیستمی دارند، و حل آن فقط از طریق تفکر دستهجمعی، تلفیق اطلاعات چندرشتهای و خلاصه کلنگری قابل حل است. همچنین، بخش مزبور در صدد آشناسازی هرچه بیشتر خوانندگان با قالبهای فکری برگرفته از علم تجربی است که کار یک محقق یا تیم تحقیق را در نگرش کلگرایانه به امور تسهیل میکند.