خلاصه کتاب وادارم نکن فکر کنم
رویکردی کاربردی برای بهبود تجربه کاربری در وب معرفی کتاب وادارم نکن فکر کنم: خلاصه کتاب «وادارم نکن فکر کنم» (Don't Make Me Think, Revisited) بررسی اجمالی اثر «استیو کراگ» (Steve Krug)، متخصص آمریکایی...
رویکردی کاربردی برای بهبود تجربه کاربری در وب
معرفی کتاب وادارم نکن فکر کنم:
خلاصه کتاب «وادارم نکن فکر کنم» (Don't Make Me Think, Revisited) بررسی اجمالی اثر «استیو کراگ» (Steve Krug)، متخصص آمریکایی کاربردپذیری وب است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این کتاب که نسخه بهروزشده کتاب اصلی منتشر شده در سال ۲۰۰۰ است، از پرفروشترین و تاثیرگذارترین کتابها در حوزه طراحی تجربه کاربری است.
کروگ در این کتاب، اصول اساسی کاربردپذیری وب را با زبانی ساده و طنزآمیز توضیح میدهد. او با تاکید بر اینکه طراحی باید به گونهای باشد که کاربر مجبور به فکر کردن نشود، نشان میدهد چگونه میتوان وبسایتها و اپلیکیشنهایی ساخت که استفاده از آنها برای کاربر بدیهی و طبیعی باشد.
بخشی از کتاب وادارم نکن فکر کنم:
«وقتی کاربر وارد صفحه وب شما میشود، مغزش مثل یک رادار شروع به اسکن میکند. او به دنبال چیزی است که با هدفش مطابقت داشته باشد. به عنوان طراح، وظیفه شما این است که این جستجو را تا حد ممکن ساده کنید. هر بار که کاربر مجبور میشود توقف کند و فکر کند 'این دکمه کجاست؟'، 'چرا این اینجاست؟'، یا 'این چطور کار میکند؟'، شما به عنوان طراح شکست خوردهاید. کاربردپذیری خوب یعنی حذف علامتهای سوال از ذهن کاربر. هر علامت سوالی که در ذهن کاربر ایجاد میشود، وزنهای است که به پای تجربه کاربری شما بسته میشود.
مردم اغلب از من میپرسند 'چقدر ساده باید طراحی کنیم؟' پاسخ من همیشه این است: 'آنقدر ساده که مادربزرگ شما هم بتواند از آن استفاده کند.' البته این به این معنی نیست که همه چیز باید در سطح مبتدی باشد. بلکه به این معناست که حتی پیچیدهترین عملکردها هم باید به گونهای طراحی شوند که بدیهی به نظر برسند. فیسبوک را در نظر بگیرید، میلیاردها نفر از آن استفاده میکنند، از نوجوانان گرفته تا سالمندان. نه به این خاطر که همه آنها متخصص فناوری هستند، بلکه به این دلیل که استفاده از آن نیاز به فکر کردن ندارد. این همان چیزی است که من آن را 'کاربردپذیری واقعی' مینامم.»
معرفی کتاب وادارم نکن فکر کنم:
خلاصه کتاب «وادارم نکن فکر کنم» (Don't Make Me Think, Revisited) بررسی اجمالی اثر «استیو کراگ» (Steve Krug)، متخصص آمریکایی کاربردپذیری وب است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این کتاب که نسخه بهروزشده کتاب اصلی منتشر شده در سال ۲۰۰۰ است، از پرفروشترین و تاثیرگذارترین کتابها در حوزه طراحی تجربه کاربری است.
کروگ در این کتاب، اصول اساسی کاربردپذیری وب را با زبانی ساده و طنزآمیز توضیح میدهد. او با تاکید بر اینکه طراحی باید به گونهای باشد که کاربر مجبور به فکر کردن نشود، نشان میدهد چگونه میتوان وبسایتها و اپلیکیشنهایی ساخت که استفاده از آنها برای کاربر بدیهی و طبیعی باشد.
بخشی از کتاب وادارم نکن فکر کنم:
«وقتی کاربر وارد صفحه وب شما میشود، مغزش مثل یک رادار شروع به اسکن میکند. او به دنبال چیزی است که با هدفش مطابقت داشته باشد. به عنوان طراح، وظیفه شما این است که این جستجو را تا حد ممکن ساده کنید. هر بار که کاربر مجبور میشود توقف کند و فکر کند 'این دکمه کجاست؟'، 'چرا این اینجاست؟'، یا 'این چطور کار میکند؟'، شما به عنوان طراح شکست خوردهاید. کاربردپذیری خوب یعنی حذف علامتهای سوال از ذهن کاربر. هر علامت سوالی که در ذهن کاربر ایجاد میشود، وزنهای است که به پای تجربه کاربری شما بسته میشود.
مردم اغلب از من میپرسند 'چقدر ساده باید طراحی کنیم؟' پاسخ من همیشه این است: 'آنقدر ساده که مادربزرگ شما هم بتواند از آن استفاده کند.' البته این به این معنی نیست که همه چیز باید در سطح مبتدی باشد. بلکه به این معناست که حتی پیچیدهترین عملکردها هم باید به گونهای طراحی شوند که بدیهی به نظر برسند. فیسبوک را در نظر بگیرید، میلیاردها نفر از آن استفاده میکنند، از نوجوانان گرفته تا سالمندان. نه به این خاطر که همه آنها متخصص فناوری هستند، بلکه به این دلیل که استفاده از آن نیاز به فکر کردن ندارد. این همان چیزی است که من آن را 'کاربردپذیری واقعی' مینامم.»