خلاصه کتاب بیچارگان
معرفی کتاب بیچارگان: خلاصه کتاب «بیچارگان» (Poor Things) شَمای کلی اثری خلاقانه و پیچیده است که توسط «آلاسدیر گری» (Alasdair Gray)، نویسنده و هنرمند اسکاتلندی نوشته شده است. این رمان که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد،...
معرفی کتاب بیچارگان:
خلاصه کتاب «بیچارگان» (Poor Things) شَمای کلی اثری خلاقانه و پیچیده است که توسط «آلاسدیر گری» (Alasdair Gray)، نویسنده و هنرمند اسکاتلندی نوشته شده است. این رمان که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، ترکیبی هوشمندانه از داستان گوتیک، طنز سیاه و نقد اجتماعی است.
گری در این رمان، داستان «بلا بکستر» را روایت میکند، زنی که توسط یک دانشمند عجیب به نام «گادوین بکستر» از مرگ نجات داده میشود. این رمان که در گلاسکوی قرن نوزدهم اتفاق میافتد، با ساختاری پیچیده و چندلایه، مفاهیمی چون هویت، جنسیت، علم و اخلاق را به چالش میکشد. گری با استفاده از تکنیکهای روایی نوآورانه، از جمله استفاده از تصاویر و طراحیهای خودش، اثری خلق میکند که مرز بین واقعیت و خیال را مبهم میسازد.
بخشی از رمان بیچارگان:
«من، آرچیبالد مککندلس، وکیل دادگستری، در سال ۱۸۸۱ با بلا بکستر آشنا شدم. این زن زیبا و عجیب که بعدها همسر من شد، در آن زمان تحت سرپرستی پزشک برجسته، گادوین بکستر بود. اولین دیدار ما در خانه دکتر بکستر در خیابان پارک، گلاسکو اتفاق افتاد. من به عنوان وکیل برای مشاوره حقوقی در مورد یک پرونده پزشکی به آنجا دعوت شده بودم.
وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم، بلا را دیدم که روی مبل نشسته بود و با کنجکاوی کودکانهای به من خیره شده بود. موهای طلاییاش مانند هالهای دور صورتش را احاطه کرده بود و چشمان درشت و سبزش با حیرتی غیرعادی میدرخشید. او با لحنی ساده و مستقیم پرسید: «شما کی هستید؟ من شما را دوست دارم. آیا شما هم مرا دوست دارید؟» این سوال ساده و بیپرده مرا غافلگیر کرد و باعث شد دکتر بکستر با دستپاچگی توضیح دهد که بلا به تازگی از یک بیماری شدید بهبود یافته و هنوز در حال یادگیری مجدد رفتارهای اجتماعی است.»
خلاصه کتاب «بیچارگان» (Poor Things) شَمای کلی اثری خلاقانه و پیچیده است که توسط «آلاسدیر گری» (Alasdair Gray)، نویسنده و هنرمند اسکاتلندی نوشته شده است. این رمان که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، ترکیبی هوشمندانه از داستان گوتیک، طنز سیاه و نقد اجتماعی است.
گری در این رمان، داستان «بلا بکستر» را روایت میکند، زنی که توسط یک دانشمند عجیب به نام «گادوین بکستر» از مرگ نجات داده میشود. این رمان که در گلاسکوی قرن نوزدهم اتفاق میافتد، با ساختاری پیچیده و چندلایه، مفاهیمی چون هویت، جنسیت، علم و اخلاق را به چالش میکشد. گری با استفاده از تکنیکهای روایی نوآورانه، از جمله استفاده از تصاویر و طراحیهای خودش، اثری خلق میکند که مرز بین واقعیت و خیال را مبهم میسازد.
بخشی از رمان بیچارگان:
«من، آرچیبالد مککندلس، وکیل دادگستری، در سال ۱۸۸۱ با بلا بکستر آشنا شدم. این زن زیبا و عجیب که بعدها همسر من شد، در آن زمان تحت سرپرستی پزشک برجسته، گادوین بکستر بود. اولین دیدار ما در خانه دکتر بکستر در خیابان پارک، گلاسکو اتفاق افتاد. من به عنوان وکیل برای مشاوره حقوقی در مورد یک پرونده پزشکی به آنجا دعوت شده بودم.
وقتی وارد اتاق پذیرایی شدم، بلا را دیدم که روی مبل نشسته بود و با کنجکاوی کودکانهای به من خیره شده بود. موهای طلاییاش مانند هالهای دور صورتش را احاطه کرده بود و چشمان درشت و سبزش با حیرتی غیرعادی میدرخشید. او با لحنی ساده و مستقیم پرسید: «شما کی هستید؟ من شما را دوست دارم. آیا شما هم مرا دوست دارید؟» این سوال ساده و بیپرده مرا غافلگیر کرد و باعث شد دکتر بکستر با دستپاچگی توضیح دهد که بلا به تازگی از یک بیماری شدید بهبود یافته و هنوز در حال یادگیری مجدد رفتارهای اجتماعی است.»