در جلسه مشاوره چه بگوییم؟ + 12 موضوع که میتوانیم با روانشناس درباره آنها حرف بزنیم.
تابهحال شده بهخاطر اینکه نمیدانید چطور باید سر صحبت را با روانشناس باز کنید، قید مشاوره را بزنید؟ یا تصور کنید بعد از چند جلسه، دیگر مسئله خاصی برای گفتن به روانشناس ندارید؟ آیا گفتن بعضی مسائل کوچک و بیاهمیت به مشاور غلط است؟...
تابهحال شده بهخاطر اینکه نمیدانید چطور باید سر صحبت را با روانشناس باز کنید، قید مشاوره را بزنید؟ یا تصور کنید بعد از چند جلسه، دیگر مسئله خاصی برای گفتن به روانشناس ندارید؟ آیا گفتن بعضی مسائل کوچک و بیاهمیت به مشاور غلط است؟
اگر آدمی خجالتی باشید، اضطراب اجتماعی داشته باشید یا تمرکزتان پایین باشد، ممکن است همیشه بابت اینکه چطور سر صحبت را باز کنید، با مشکل مواجه شوید. حال اگر برای نخستین بار باشد که مشاوره میروید یا مدتی از آخرین جلسه مشاورهتان گذشته باشد، ممکن است ندانید که به روانشناس چه بگویید. ممکن است حتی از قبل، بهخوبی به همه حرفهایی که میخواهید مطرح کنید، فکر کرده باشید اما با شروع جلسه، ناگهان ذهنتان از کار بیفتد و کل مدت بابت این موضوع، شرمسار باشید.
اگر نمیدانید به روانشناس چه بگویید، در این مقاله از «چطور» نکاتی را ذکر میکنیم که میتوانید در جلسه مشاوره به کار بگیرید.
چگونه یک جلسه مشاوره را شروع کنیم
اگر نمیدانید جلسه اول مشاوره را چطور شروع کنید یا پس از سپریشدن مدتی، حس میکنید دیگر حرفی برای گفتن ندارید، تنها نیستید! جسیکا اسمال، مشاور خانواده و ازدواج میگوید: «آدمهای زیادی به جلسه مشاوره میآیند و نمیدانند از چه صحبت کنند.» صحبت از احساسات و افکار درونی، کار راحتی نیست. شروع به صحبت از مسائل عمیق با مشاور یا روانشناس نیز ممکن است سخت پیش برود؛ بهخصوص اگر تازه با او آشنا شده باشید.
روانشناسان از شیوههای مختلفی برای برقراری ارتباط با مراجعان استفاده میکنند. برخی برای کمک به گرمشدن مکالمه، یک ارزیابی انجام میدهند تا مراجع و نیازهای او را بهتر بشناسند و در ادامه جلسات، ارتباط بهتری با او برقرار کنند. برخی دیگر، اجازه میدهند خود مراجع، هدایت مکالمات را بر عهده گیرد. پس اگر میخواهید بدانید در هر جلسه مشاوره چه بگویید، فارغ از اینکه اولین مشاوره یا ادامه جلسات چند ماه قبلتان باشد، ۱۲ نکته زیر را در نظر بگیرید.
۱- مسائل کوچک
شما نزد روانپزشک میروید تا درباره مسائل عمیق و جدی صحبت کنید. بله، اما شروع این نوع صحبتها آسان نیست. به یاد داشته باشید که هیچ موضوع الزاماً «درستی» برای صحبت در جلسه مشاوره وجود ندارد. میتوانید از هر چیزی که بخواهید، صحبت کنید.
برخی افراد در زمان مراجعه به مشاور، دقیقاً میدانند که باید از چه صحبت کنند. برای مثال، ممکن است با مشکل اضطراب یا افسردگی دست به گریبان باشند و به همین دلیل به روانشناس مراجعه میکنند. اما برخی آدمها، در دورهای خاص از زندگی با شرایطی مواجه میشوند که نیاز دارند با کسی درباره آن صحبت کرده و راه سازگاری با تغییر را پیدا کنند.
اگر شروع مکالمات عمیق با مشاور برایتان سخت است، خانم اسمال توصیه میکند که خیلی آزادانه، از هر چه میخواهید، صحبت کنید. به گفته او: «آدمها در جلسه مشاوره، از هر چیزی صحبت میکنند. از امیدها، رویاها، ترسها، یأس و ناامیدیها، دردها، حس شرم، مکالمه با مادرشان، ارتباط با پارتنر، شکست در والدگری، رابطه جنسی یا اتفاقی در رابطه عاشقانه جدیدشان.»
اگر نمیدانید صحبت را از چه شروع کنید، میتوانید اتفاقاتی را مرور کنید که از دفعه قبل که مشاورهتان را دیدهاید، رخ دادهاند. سپس ببینید که دوست دارید با مشاورتان، به چه سمتی حرکت کنید.
۲- عادتها و رفتارها
پیشنهاد میکنیم یک دفترچه برای یادداشتکردن افکار، عادتها و رفتارهای خود اختصاص دهید و در فواصل بین جلسات مشاوره، در آن بنویسید. یادداشت در این دفترچه، بهخصوص اگر خجالتی باشید یا یادآوری چیزها در لحظه برایتان دشوار باشد، بسیار موثر است.
نیاز نیست دفترچه یادداشت را با خود به جلسه مشاوره بیاورید و از روی آن بخوانید. تنها نوشتن در آن کمک میکند تا به الگوهای رفتاری موجود در احساسات و عادتهای خود پی ببرید و این مسائل را با درمانگر در میان بگذارید. به گفته دکتر اسمال: «ممکن است شخصی، احساس کاملنبودن یا ناامنی داشته باشد. این موضوع خوبی برای مطرحکردن با مشاور است.»
۳- احساسات لحظه حال
ممکن است در طول هفته، احساس غم، خشم یا افسردگی کنید اما در زمان مراجعه به روانشناس، چنین احساساتی نداشته باشید. پس نیاز نیست که الزاماً با گفتن از آن احساسات، شروع کنید. روی احساسات و افکاری تمرکز کنید که در لحظه مراجعه به روانشناس دارید. حتی اگر آن روز بهخصوص، حال و حوصله خودتان را هم ندارید، چه برسد به مشاوره! چرا؟
حقیقت این است که نیاز آدمی از جلسه مشاوره، میتواند روز به روز متفاوت باشد. هیچ ایرادی ندارد که اگر بهخاطر مشکلی در رابطهتان به مشاوره میروید، اما ناگهان شروع به انتقاد از مدیرتان میکنید. سول رپوپورت، درمانگر ازدواج و خانواده است و در مرکز سلامت رفتاری UCLA آمریکا کار میکند. او در این باره میگوید:
«جلسات مشاوره باید تا حد امکان، مطابق نیاز مراجع در همان لحظه برگزار شود. من به مراجعین خودم میگویم که به جلسات مشاورهشان، مانند اتاق نیازمندیها در سری داستانهای هری پاتر فکر کنند. اتاق نیازمندیها، فضایی بود که مطابق با نیاز شما در لحظه، پدیدار میشد. گاهی اوقات، چیزی که شما در لحظه به آن نیاز دارید، کسی است که بتوانید در حضور او، خود را تخلیه کنید.»
۴- نشخوار فکری
افسردگی و اضطراب، هر دو، با نشخوار فکری همراه هستند. نشخوار فکری دقیقاً چیست؟ میل به مرور مکرر افکار تکراری.
اگر در شب خوابتان نمیبرد چون نمیتوانید دست از این فکر بردارید که کاش فلان کار را کرده بودید یا نگران رخدادن اتفاقی خاص هستید، این موضوعی مناسب برای شروع جلسه مشاوره است.
۵- روابط و ارتباطات
رابطه، تنها به معنی زندگی عاشقانه نیست. به روانشناس، از روابط خود با پارتنر، اعضای خانواده یا دوستانتان بگویید. آیا از طرف اعضای خانواده، حس حمایت میکنید؟ آیا حس میکنید کسی را دارید که با او از احساساتتان سخن بگویید یا شروع مکالمات عمیق با دیگران هم مانند مشاورتان، برایتان سخت است؟
روابط، نقش عمیقی در سلامت روان آدمی دارند. روابط، بر احساسات و احوال روزانه ما تاثیرگذار هستند. پس اگر پاسخ تماسهای مادرتان را نمیدهید با اینکه بسیار دوستش دارید، این موضوع را به مشاور بگویید. شاید بتوانید دلیل دوریجستن از مادرتان را با کمک او پیدا کنید.
حتی اگر به نظرتان ارتباطات خوبی دارید، صحبت از روابط با مشاور، کمک میکند تا متوجه شوید چه چیزهایی در زندگیتان درست پیش میروند و چه تکیهگاههای دیگری، به جز جلسه مشاوره دارید.
۶- آسیبهای روحی گذشته
تصویر کلیشهای از جلسه مشاوره این است که یک نفر روی مبل راحتی دراز کشیده و از سختیهای زندگی خود صحبت میکند. اما اگر به چندین جلسه مشاوره رفته باشید و هر بار بر موضوعات و احساسات آن لحظه تمرکز کنید، احتمالاً مشاور چیزی از گذشته شما نمیداند. برای مثال، ممکن است ماه قبل با مشاورتان درباره مشکلات رابطه خود صحبت کرده باشید اما چیزی از روابط قبلی یا ازدواج مادرتان نگفته باشید. برداشتن یک قدم به عقب و صحبت از گذشته، شما را با احساساتتان فرو خورده یا حلنشده مواجه میکند.
۷- چالشهای جدید زندگی
نیکولاس هاردی، رواندرمانگر در هوستون تگزاس میگوید: «کسانی که به مشاوره میروند، معمولاً ترجیح میدهند درباره موضوع مشخصی در زندگیشان صحبت کنند. اما چیزی که آدم را اذیت میکند، همیشه از اتفاقی رخداده نیست. مشکل شاید یک حس یا هیجان جدید باشد که به او حس غریبی میدهد و نیاز دارد دربارهاش صحبت کند.»
به گفته هاردی: «وقتی مراجعان با جنبهای جدید از زندگی، مانند تولد نوزاد، ازدواج یا جابهجایی محل زندگی مواجه میشوند، اتفاقاتی در زندگیشان رخ میدهد که پیش از آن تجربه نکردهاند و نیاز به کمک، برای درک بهتر این موقعیتها دارند. آنها درست متوجه نمیشوند که چه حسی دارند، فقط متوجه میشوند که چیزی تغییر کرده است.»
اگر بهتازگی تغییری در زندگیتان رخ داده که باعث بیدار شدن احساسات متفاوتی در شما شده است، در جلسه مشاوره از آن صحبت کنید. نیاز نیست حتماً از چیزهای منفی حرف بزنید. ممکن است یک تغییر، خوب باشد و باز هم موجب احساساتی شود که تابهحال تجربه نکردهاید. پس باز هم نیاز به فضایی امن و بدون قضاوت دارید تا درباره این احساسات صحبت کنید.
۸- افکار و تعارضهای درونی سرکوبشده
همه ما، احساساتی داریم که سانسور میکنیم یا خودمان را بر اساس آنها، قضاوت میکنیم. ممکن است چیزی باشد که فکر به آن، خجالتزدهتان کند یا به نظرتان، نگرانی دربارهاش احمقانه باشد. شاید چیز خیلی خاصی نباشد یا مسئلهای بیاهمیت باشد. اما جلسه مشاوره، دقیقاً همان فضایی است که باید تمام افکار و احساساتمان را در آن واکاوی کنیم؛ حتی آن احساساتی که تصور میکنیم درست نیست داشته باشیم.
هیچکدام از احساسات شما، ممنوعه نیستند و در جلسه مشاوره قطعاً باید بتوانید درباره هر احساسی که دارید، صحبت کنید. رپوپورت میگوید: «برخی اوقات، از مراجعانم میخواهم به این فکر کنند که به نظرشان آن روز، درباره چه چیزی دوست ندارند صحبت کنند. معمولاً این نقطه خوبی برای یافتن مشکل اصلی است.»
اگر اندکی به این موضوع فکر کنید، منطقی به نظر میرسد! ما معمولاً از صحبت درباره مسائل سخت، دردناک و پیچیده اجتناب میکنیم. اما وقتی این مسائل را به حال خود رها کنیم، اوضاع وخیمتر میشود. جلسه مشاوره را مکانی امن برای صحبت از مسائلی در نظر بگیرید که معمولاً علاقهای به مطرحکردنشان ندارید.
۹- مشکل در برقراری ارتباط عمیق
اگر در شروع مکالمات عمیق مشکل دارید و دلیلش را نمیدانید، از همین موضوع با مشاور صحبت کنید. ممکن است همین موضوع، دلیل حال بدتان باشد. هاردی، رواندرمانگر میگوید: «حتی اگر نتوانستید زود با مشاور احساس راحتی پیدا کنید و شروع به صحبت درباره موضوعی خاص نکردید، خوب است بفهمید که چه عواملی مانع شما میشوند.»
برای مثال، وقتی افسرده میشوید، علاقهتان را به چیزهایی که معمولاً از آنها لذت میبردید، از دست میدهید و سطح انرژیتان کاهش مییابد. اگر امروز و هفته قبل، مراجعه به مشاور برایتان بهشدت سخت بوده است و علت آن را نمیدانید، مشاور میتواند به فهم این مشکل و ریشهیابی آن کمک کند.
۱۰- راحتنبودن با شخص روانشناس
اعتماد به دیگری، زمانبر است. اشتراکگذاری افکار و احساسات با یک غریبه نیز کار سادهای نیست. اگر اعتماد به مشاور برای در میان گذاشتن عمیقترین رازهای وجودیتان سخت است، با خیال راحت از همین موضوع صحبت کنید.
درمانگر با داشتن این اطلاعات میتواند روی ساختن پایه اعتمادی کار کند که به شما اجازه برقراری ارتباط عمیقتر در ادامه راه درمان را میدهد. اسمال، درمانگر میگوید: «مشاوره، ارتباطی بین مراجع و روانشناس برقرار میکند. اگر صحبت از مسائل عمیق با مشاور برای مراجع سخت باشد، شاید معنایش این است که هنوز اعتمادسازی خوبی شکل نگرفته است. من سعی میکنم مراجعانم را با هر میزان اعتمادی که در قبالم دارند، بپذیرم. سپس ارتباطی شکل میدهم که به او حس امنیت و آرامش دهد و بتواند صحبت از آسیبپذیریها و مسائل عمیق وجودیاش را آغاز کند.»
۱۱- مفید بودن یا نبودن مشاورهها
اگر اصلاً با مشاورتان راحت نیستید، احتمال دارد که او گزینه مناسبی برای شما نباشد و این هیچ ایرادی هم ندارد. پیشینه حرفهای و تخصص روانشناسان، با یکدیگر متفاوت است و رواندرمانی هم انواع مختلفی دارد. راپوپارت در این باره توضیح میدهد:
«به این فکر کنید که برای پرسیدن از هر مسئلهای، چقدر با مشاورتان احساس راحتی میکنید. برخی آدمها، رویکرد دستوری را در رواندرمانی قبول دارند و برخی، استفاده از ابزارهای خاص برای حل مشکلشان (برای مثال، در درمان اضطراب) را درست میدانند. برخی دوست دارند با مشاوری مطلع در یک زمینه خاص، مشورت کنند. پس در انتخاب مشاور، برآوردهشدن نیازهای خود را در نظر بگیرید. همچنین توجه کنید که مشاور شما در برابر درخواستها و نیازهایتان تا چه میزان گشادهرو است.»
اگر نیازهایتان نزد یک مشاور برآورده نشد، اگر صحبت با او فکر شما را بهشکلی مثبت درگیر نکرد و جلسههایتان بدون نتیجه پیش رفت یا اگر مشاوری را ترجیح میدهید که همجنس یا همشهری خودتان باشد، پیشنهاد میکنیم بهدنبال مشاور جدیدی بگردید.
۱۲- زمان پایان جلسات مشاوره
جلسات رواندرمانی، یک دوره دارند و قرار نیست تا ابد طول بکشند. پس اگر صحبت از مسائل مختلف با مشاور، قبلاً برایتان ساده بود اما الان نیست، شاید نشانه این باشد که به نقطه پایان درمان خود رسیدهاید. کاملاً طبیعی است که پس از مدتی، احساس کنید دیگر به مشاوره نیاز ندارید. دکتر اسمال میگوید: «آرزوی درمانگر این است که هیچ مراجعی، دیگر مشکل نداشته باشد.» اما پیش از خاتمهدادن به جلسات مشاوره خود، مطمئن شوید که به هدفتان از درمان رسیدهاید و جلسات را بهخاطر نارضایتی از شخص روانشناس، پایان ندهید.
یک پژوهش در سال ۲۰۱۹، تعداد ۹۹ نوجوان ۱۱ الی ۱۷ ساله را مورد بررسی قرار داد. این پژوهش نشان داد شرکتکنندگانی که مشاوره را بهخاطر عدم رضایت از مشاور یا نتیجه جلسات خاتمه میدهند، نسبت به کسانی که از استمرار در جلسات مشاوره به نتیجه رسیده بودند، نتایج ضعیفتری گرفتهاند.
رپوپورت پیشنهاد میکند که هدفتان از شروع درمان در اولین جلسه مشاورهتان را به خاطر بیاورید. «آیا احساس میکنید به چیزی که قصد داشتید، رسیدهاید؟ اگر چنین است، آیا اهداف جدیدی در این مسیر کشف کردهاید که نیاز است روی آنها کار کنید؟»
این رواندرمانگر اضافه میکند: «اگر همچنان دوست داشتید خود را بهتر بشناسید یا به اطلاعات و منابع جدیدی درباره خود دست پیدا کردید، نشانه این است که مشاوره هنوز هم به دردتان میخورد. اگر حس درجا زدن از جلسات میگیرید یا تصور میکنید که از صحبت با مشاورتان در مقایسه با آدمهای دیگر، چیز جدیدی عایدتان نمیشود، احتمالاً باید وقفهای بیندازید و بعداً دوباره سراغ مشاوره بروید.»
نیاز نیست خیلی ناگهانی، مشاوره را خاتمه ببخشید. همیشه میتوانید با درمانگر خود درباره زماندادن به روند درمان و بررسی نتیجه جلسات، صحبت کنید. برای مثال، اگر مشاورتان را هفتگی میبینید، میتوانید جلسات را یک بار در ماه کنید. اگر در این بین مسئلهای پیش آمد و نیاز شد که جلسات را به روال قبل برگزار کنید، میتوانید دوباره با روانشناس معتمد خود ارتباط بگیرید.
پرسشهای رایج
۱. در جلسه مشاوره از چه صحبت کنم؟
در مشاوره میتوانید از خودتان بگویید، از اتفاقهای جدید و قدیمی، روابطتان، احساسات و چالشهای حال حاضر زندگیتان.
۲. وقتی نمیدانید در جلسه مشاوره چه بگویید، باید چه کنید؟
میتوانید از چیزهایی صحبت کنید که در فاصله بین جلسات مشاوره، در زندگیتان رخ داده است. میتوانید از روابط و هر چالشی صحبت کنید که با آن مواجه شدهاید.
اگر حس میکنید نتیجه مدنظرتان را از جلسات گرفتهاید و مسئله دیگری برای مطرحکردن ندارید، احتمالاً نشانه این است که میتوانید به مشاورهها خاتمه دهید یا حداقل، وقفه کوچکی بین آنها بیندازید.
۳. در جلسه مشاوره باید از گفتن چه چیزهایی اجتناب کرد؟
در مشاورهدرمانی، شما آزادید که از هر مسئلهای صحبت کنید. از آسیبهای روحی گذشته گرفته تا احساسات و افکاری که تصور میکنید باید سانسور کنید؛ برای مثال، مسائل کوچکی که احمقانه و بیاهمیت به نظر میرسند.
۴. مشاور میخواهد چه چیزهایی درباره من بداند؟
با روانشناس میتوانید درباره احساسات و افکارتان صحبت کنید. مشاور میخواهد چالشها و مشکلات زندگی شما و اهدافتان از جلسات مشاوره را بداند تا بتواند به بهترین شکل، کمکتان کند.
۵. آیا در جلسه مشاوره باید تنها از یک چیز صحبت کنم؟
خیر، نیاز نیست هر جلسه رواندرمانی درباره یک موضوع مشخص یا موضوعی باشد که تصور میکنید معضل اساسی شماست. در جلسه مشاوره، از حس و حال و افکارتان در لحظه بگویید. اگر در میانه صحبتها، یاد اتفاق یا موضوع جدیدی افتادید، با خیال راحت آن را مطرح کنید. شاید این مسائل به هم مرتبط باشند و درباره ذهنیت شما، سرنخهایی به روانشناس بدهند.
در اولین جلسه مشاوره چه بگوییم
اگر شروع مکالمه با روانشناس یا حرف از مسائل عمیق شخصی برایتان سخت است، نگران نباشید. آدمهای زیادی هستند که نمیدانند چطور صحبت را از سر بگیرند یا نمیدانند که باید به مشاور دقیقاً از چه بگویند تا بتواند کمکشان کند.
اگر شما هم چنین مشکلی دارید، نکات مطرحشده در این مطلب را به کار بگیرید. از اتفاقات اخیر زندگیتان بگویید، از روابط، آسیبهای روحی و دیگر مسائل ریز و درشت؛ هر چه که در لحظه به آن فکر میکنید. ممکن است در ابتدا کمی نیاز به زمان داشته باشید تا به روانشناس خود عادت کنید. اما کمکم، احساس راحتی بیشتری پیدا میکنید و میتوانید از رازهای دلتان به او بگویید. اگر چنین نشد، به تغییر مشاورتان فکر کنید.
آیا تا به حال، با چنین مشکلی درگیر شدهاید؟ روش شما در مواجهه با این موقعیت چیست؟ اگر حس کنید که مشاورتان عمدتاً ساکت است و شما هم دقیقاً نمیدانید باید چه بگویید، آیا قید ادامه جلسات را میزنید؟ مشاورتان را عوض میکنید یا سعی میکنید از قبل جلسه، فکر کنید که باید چه بگویید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و دیگر خوانندگان «چطور» در میان بگذارید.
منبع: healthline
در افسردگی غم به لایههای عمیق زندگی نفوذ کرده و اختلالاتی در احساسات و رفتار شما بهوجود میآورد. اگر احساس افسردگی دارید، حتما با کمک یک روانشناس متخصص مشکل را ریشهیابی کنید و برای حل آن راهکار بگیرید.برای ارتباط با مشاور متخصص افسردگی روی دکمه زیر کلیک کنید.