راه اندازی تلویزیون (تی آر تی) و خواب جدید مسئولان ایرانی
رضا غبیشاوی در یادداشتی در عصرایران نوشت: در حالی که مسوولان ایرانی بر انحصار داخلی رادیو تلویزیون اصرار دارند شبکههای تلویزیونی خارجی فارسی زبان یکی پس از دیگری افتتاح میشوند. بعد از شبکههای فارسی زبان بیبی سی و صدای...
رضا غبیشاوی در یادداشتی در عصرایران نوشت:
در حالی که مسوولان ایرانی بر انحصار داخلی رادیو تلویزیون اصرار دارند شبکههای تلویزیونی خارجی فارسی زبان یکی پس از دیگری افتتاح میشوند.
بعد از شبکههای فارسی زبان بیبی سی و صدای امریکا، تی آر تی فارسی، سومین شبکه تلویزیونی فارسی زبان است که از سوی دولتها و کشورهای دیگر راه اندازی میشود.
دیگر شبکههای تلویزیونی فارسی زبان موجود در خارج از کشور، یا متعلق به بخش خصوصیاند یا به صورت علنی و رسمی متعلق به دولتها و کشورهای دیگر نیستند.
تی آر تی برخلاف این دو شبکه، در کشور همسایه است و در نتیجه، هم دسترسی بیشتری به ایران دارد و هم ارتباطات میان دو کشور و دو جامعه ایران و ترکیه، قابل مقایسه با دو مورد قبلی نیست.
شناخت از جامعه ایران در میان سازمان رادیو تلویزیون ترکیه نیز به مراتب بیش از انگلیس و امریکاست.
ضمن اینکه برخلاف صدای امریکا و بیبی سی، تی آر تی در ایران دفتر و خبرنگار دارد. البته تی آر تی ترکیه دفتر دارد و نه تی آر تی فارسی. هنوز مشخص نیست آیا ایران به تی آر تی فارسی هم مجوز فعالیت در ایران میدهد یا خیر. نکته اینکه صداوسیمای ایران هم از سالها قبل، شبکه تلویزیونی به زبان آذری / ترکی برای مردم جمهوری آذربایجان و ترکیه راه اندازی کرده بود.
فعالیت شبکه تلویزیونی تی آر تی فارسی دو حالت خواهد داشت. حرفهای یا غیرحرفه ای. در هر دو صورت، راه اندازی تی آر تی فارسی، در فضای رسانهای و کلی ایران، زلزلهای به وجود خواهد آورد. زلزلهای به مراتب بزرگتر از زلزلهای که راه اندازی تلویزیون بیبی سی فارسی در سال ۱۳۸۷ ایجاد کرد.
در حالی که کشور همسایه ایران یعنی ترکیه، شبکه تلویزیونی به زبان فارسی راه اندازی میکند و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در خارج از کشور فعالیت میکنند اما در ایران همچنان با انحصار در این حوزه روبه رو هستیم.
راه اندازی شبکههای رادیو تلویزیونی توسط بخش خصوصی ایران ممنوع است و صداوسیما همچنان در این بخش، انحصار را در دست دارد.
گرچه اندک اندک و گام به گام، اینترنت و محصولات اینترنتی از پادکست و پیام رسانها تا شبکه اجتماعی و شبکه نمایش خانگی، این انحصار صداوسیما را کنار میزنند و آن را بیمعنی میکنند اما همچنان رادیو تلویزیون خصوصی نداریم و از لذت و فواید آن هم بیبهره ایم.
اینکه در منطقه، همه کشورها، شبکههای خصوصی رادیو تلویزیونی دارند جز ایران، نشانهای از فقر و عقب ماندگی وضعیت رسانهای ایران است.
مسوولان هم اقدامی برای رفع این ممنوعیت نمیکنند و از باب اینکه حرف مرد یکی است همچنان بر این انحصار و ممنوعیت اصرار دارند.
صداوسیما تاکنون نتوانسته به نیازهای اطلاعرسانی و سرگرمی مردم ایران پاسخ درخور و مناسب داشته باشد. زین پس هم نخواهد داشت داشت. اما کارکرد نامناسبت صداوسیما از یک سو و از سوی دیگر نبود شبکههای رادیو تلویزیونی خصوصی، جای خالی را برای بازیگری رسانههای فارسی زبان خارج از کشور باز میکند. اشاره به این نکته مهم است: در هیچ کشوری، هیچ رادیو تلویزیون دولتی نمیتواند همه خواستههای مردم را تامین و رضایت آنها را کسب کند.
این اصل بدیهی است که اگر کشوری رسانههای متنوع، بیطرف و مستقل داشته باشد که بتوانند آزادانه به فعالیت حرفهای خود بپردازند چشم مردم دیگر به سمت رسانههای خارج از کشور نخواهد رفت چرا که از سوی رسانههای داخلی تامین میشوند.
ژاپن، کره جنوبی، انگلیس و امریکا مواردی از این مثال هستند که راه اندازی رسانه از جمله رادیو تلویزیون خارجی برای مردم این کشورها بیفایده است چون به لحاظ رسانههای داخلی تامین اند. مثال آن هم اقدام شبکه الجزیره برای راه اندازی شبکه «الجزیره امریکا» با مخاطب هدف «مردم آمریکا» است که بعد از مدتی، تعطیل شد چون مخاطب و تاثیرگذاری لازم را نتوانست در جامعه امریکا کسب کند.
جدیدترین مورد هم حوادث سوریه و سرنگونی حکومت بشار اسد است که صداوسیما یا سکوت میکند یا بخش عمده خبرها را پوشش نمیدهد یا درگیر تناقضات داخلی خود است که بالاخره یک گروه را تروریست بنامد یا گروه مسلح یا مخالفان مسلح. حوادث سوریه برای هزارمین بار، ناتوانی صداوسیما را در بخش اطلاعرسانی نشان داد.
صداوسیما نه خود توانایی و امکان پوشش حرفهای حوادث را دارد و نه اجازه میدهد دیگری با راه اندازی شبکه رادیو تلویزیونی، چنین کند. پس این کاملا طبیعی است که شکاف بزرگی به وجود میاید. شکافی که دیگران از آن بهره میبرند.
البته نکته مثبت ماجرا در این است که با وجود همه نقاط منفی و اشکالات اما ترکیه به لحاظ فضای رسانهای از ایران جلوتر است. راه اندازی تی آر تی فارسی در هر حال میتواند اتفاق مثبتی باشد از آن جهت که برای صداوسیما، زمینه آموزش و تغییرات مثبت اجباری را فراهم میکند.
همانگونه که قبل از این هم، راه اندازی و فعالیت شبکههای بیبی سی فارسی، من و تو و ایران اینترنشنال با همه تلخیها برای مسوولان، زمینه تغییرات مثبت را در صداوسیما ایجاد کردند.
آیا وقت آن نرسیده مسوولان از خواب بیدار شوند و متوجه فاجعهای شوند که انحصار و ممنوعیت شبکههای رادیو تلویزیونی در ایران ایجاد میکند؟