وی همچنین اقدامات اسرائیل در نوار غزه را قابل سرزنش دانست و گفت تصرف مناطقی در سوریه توسط اسرائیل را محکوم می کند و اظهار داشت این موضع مشمول هیچ تعدیلی نیست.

این در حالی است که علیرغم همه اقدامات اسرائیل در بمباران زیربناهای نظامی و غیر نظامی سوریه و همچنین سوء استفاده از خلأ قدرت در سوریه برای تصرف بخش های بیشتری از خاک سوریه ما واکنش قابل توجهی از بسیاری از مقامات کشورهای جهان نشنیدیم.

البته قبل از آن هم علیرغم اینکه اسرائیل در حمله های خود به غزه و لبنان همه قوانین بین المللی را زیر پا گذاشت و حتی عمدا دست به کارهایی زد که با قوانین و مقررات و معاهده های بین المللی در تضاد است و علیرغم اینکه دادگاه بین المللی مقامات اسرائیل را به دست داشتن در جنایات جنگی و نسل کشی و جنایت بر علیه بشریت و... محکوم کرده اما می بینیم که مقامات آمریکایی و غربی نه فقط از حمایت خود از اسرائیل نکاسته اند بلکه حتی به حمایت از انجام جنایات توسط اسرائیل ادامه می دهند.

در سوریه هم بر کسی پوشیده نیست آمریکا و اسرائیل برای سرنگونی دولت این کشور با هم توطئه چیدند و طرح خود را از طریق ترکیه در این کشور پیاده کردند.

حتی برخی شخصیت های رسانه ای اسرائیلی اروپایی مانند Mads Pslsvig ادعا دارند که الجولانی خود یک عامل سازمان موساد بوده ویک یهودی زاده است که پدرش از مامورانی بوده که در دوره ای برای انجام ماموریت های موساد رفتند با زنان عرب و غیر عرب مسلمان در کشورهای مختلف ازدواج کردند و ادعای مسلمانی کردند اما این بچه ها را از نوزادی برای خدمت به اسرائیل تربیت کرده اند.

البته حتی اگر این هم نباشد، قابل درک نیست فردی که روزی عضو گروه هایی مانند القاعده و داعش بوده و ادعا دارد ایدئولوژی فکری مبارزه بر علیه غیر مسلمانان را در خود نهفته دارد چگونه به یکباره می آید و نقش جدیدی را که کاملا با آن ایدئولوژی فکری در تضاد است اتخاذ می کند.

و چگونه است که افرادی که ادعا دارند برای آزادی خاک سوریه با اسد و دیگران جنگیده اند امروزه در برابر اشغال خاک سوریه توسط اسرائیل سکوت اختیار کرده اند و حرفی نمی زنند، اشغال خاک سوریه توسط ترکیه را حالا می گذاریم به حساب مسلمان بودن ترک ها.

اینجا است که شک و شبهه ایجاد می شود که اگر کاسه ای زیر نیم کاسه نباشد و اگر اسرائیل پشت ماجرا نباشد و اگر اینها عوامل اسرائیل نباشند و یک جو غیرت سوری بودن در وجودشان باشد، آیا سازمان موسوم به جبهه تحریر شام و گروه های جهادی پر مدعا در سوریه می توانند در قبال کارهای اسرائیل این قدر سکوت اختیار کنند.

مگر می شود سازمان هایی که بهانه شان این بوده که خواهان جنگ با اسرائیل و آمریکا هستند و بشار الاسد جلوی آنها را گرفته حالا به یکباره ادعا کنند که هیچ برنامه ای برای جنگ و یا رویارویی با اسرائیل و یا حتی تلاش برای آزادی خاک کشور خود ندارند و حتی در باره اشغال خاک کشور خود لام تا کام حرف نمی زنند؟

مگر می شود تا همین الان الجولانی در لیست تروریستی آمریکا قرار داشته باشد و هنوز جایزه ده ملیون دلاری بر سر او باشد و بعد دیپلمات های سفارت آمریکا در بیروت (که به عنوان پایگاه اصلی جاسوسی آمریکا در منطقه معروف است) به یکباره به دیدن او بروند؟ اروپایی ها هم جای خود را دارند.

حتی طبق قوانین آمریکا ملاقات با الجولانی برای این دیپلمات ها جرم تلقی می شود، فردی که متهم به سر بریدن ده ها آمریکایی در عراق و سوریه می باشد، چگونه است که به یکباره همه این مسایل فراموش می شود؟

چون اسرائیل پشت ماجرا است و وقتی که اسرائیل پشت ماجرا باشد خون آمریکایی ها بی رنگ است و دستور العمل ها فقط مربوط به آنهایی است که توسط لابی صهیونیستی حمایت نمی شوند.

اینجا است که می توان گفت ذینفع اصلی اتفاقات سوریه همان اسرائیل است و بس.