خلاصه کتاب گذری به هند
نگاهی به تفاوتهای فرهنگی در هند مستعمره معرفی کتاب گذری به هند: خلاصه کتاب «گذری به هند» (A Passage to India) منتخب رمانی است نوشته «ای. ام. فورستر» (E. M. Forster)، نویسنده برجسته انگلیسی که در سال ۱۹۲۴...
نگاهی به تفاوتهای فرهنگی در هند مستعمره
معرفی کتاب گذری به هند:
خلاصه کتاب «گذری به هند» (A Passage to India) منتخب رمانی است نوشته «ای. ام. فورستر» (E. M. Forster)، نویسنده برجسته انگلیسی که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. این کتاب که آخرین رمان فورستر محسوب میشود، داستان روابط پیچیده میان هندیها و انگلیسیها در دوران استعمار هند را روایت میکند.
فورستر در این رمان، با نگاهی انتقادی به روابط نژادی، تعصبات فرهنگی و پیچیدگیهای ارتباط میان شرق و غرب میپردازد. داستان حول محور دکتر عزیز، یک پزشک مسلمان هندی، و دو زن انگلیسی به نامهای آدلا کوئستد و خانم مور شکل میگیرد. این رمان که از شاهکارهای ادبیات قرن بیستم به شمار میرود، تصویری ماندگار از هند در دوران استعمار بریتانیا ارائه میدهد و به مسائلی چون نژادپرستی، سوءتفاهمهای فرهنگی و امکان یا عدم امکان دوستی میان استعمارگر و استعمارشده میپردازد.
بخشی از کتاب گذری به هند:
«به جز چند تپه پراکنده در شمال، شهر چندراپور هیچ ویژگی خاصی نداشت؛ مانند تقریباً تمام شهرهای هند در کنار رودخانهای گسترده شده بود. گنگ در این مکان نبود، رودخانهای که در اینجا جریان داشت، رود گودافری بود، اما هیچ رودخانهای در هند بیاهمیت نیست و گودافری هم مانند خواهران بزرگترش، زندگی و مرگ را با خود حمل میکرد. شهر از رودخانه دور به نظر میرسید، اگرچه در واقع بر کرانههای آن بنا شده بود. خیابانهای پیچ در پیچ که به راستههای بازار منتهی میشدند، محلههای مسکونی که هر کدام با دیوارهایی از دیگری جدا شده بودند، معابد و مساجد که هر کدام داستان خود را داشتند، همه و همه در هم تنیده شده و شهری را شکل داده بودند که نه شرقی بود و نه غربی، بلکه ترکیبی عجیب از هر دو.
بر فراز شهر، باغهای عمومی که محل تفریح و گردش مردم بود قرار داشت؛ و بالاتر از آن، در محلهای که به «شهر مدنی» معروف بود، خانههای مستعمرهنشینان انگلیسی دیده میشد که همگی یک شکل و به رنگ خاکستری بودند. آنها در ردیفهای منظم و با فاصلههای مساوی از یکدیگر قرار داشتند، انگار که سربازانی باشند در حال رژه رفتن. هر خانه باغچهای داشت و هر باغچه درختی، و هر درخت در همان نقطهای کاشته شده بود که در نقشه شهرسازی مشخص شده بود. این نظم خشک و بیروح، این تلاش برای تحمیل اراده انسان بر طبیعت سرکش هند، به نوعی نمادی بود از حکومت بریتانیا بر این سرزمین کهن.»
معرفی کتاب گذری به هند:
خلاصه کتاب «گذری به هند» (A Passage to India) منتخب رمانی است نوشته «ای. ام. فورستر» (E. M. Forster)، نویسنده برجسته انگلیسی که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. این کتاب که آخرین رمان فورستر محسوب میشود، داستان روابط پیچیده میان هندیها و انگلیسیها در دوران استعمار هند را روایت میکند.
فورستر در این رمان، با نگاهی انتقادی به روابط نژادی، تعصبات فرهنگی و پیچیدگیهای ارتباط میان شرق و غرب میپردازد. داستان حول محور دکتر عزیز، یک پزشک مسلمان هندی، و دو زن انگلیسی به نامهای آدلا کوئستد و خانم مور شکل میگیرد. این رمان که از شاهکارهای ادبیات قرن بیستم به شمار میرود، تصویری ماندگار از هند در دوران استعمار بریتانیا ارائه میدهد و به مسائلی چون نژادپرستی، سوءتفاهمهای فرهنگی و امکان یا عدم امکان دوستی میان استعمارگر و استعمارشده میپردازد.
بخشی از کتاب گذری به هند:
«به جز چند تپه پراکنده در شمال، شهر چندراپور هیچ ویژگی خاصی نداشت؛ مانند تقریباً تمام شهرهای هند در کنار رودخانهای گسترده شده بود. گنگ در این مکان نبود، رودخانهای که در اینجا جریان داشت، رود گودافری بود، اما هیچ رودخانهای در هند بیاهمیت نیست و گودافری هم مانند خواهران بزرگترش، زندگی و مرگ را با خود حمل میکرد. شهر از رودخانه دور به نظر میرسید، اگرچه در واقع بر کرانههای آن بنا شده بود. خیابانهای پیچ در پیچ که به راستههای بازار منتهی میشدند، محلههای مسکونی که هر کدام با دیوارهایی از دیگری جدا شده بودند، معابد و مساجد که هر کدام داستان خود را داشتند، همه و همه در هم تنیده شده و شهری را شکل داده بودند که نه شرقی بود و نه غربی، بلکه ترکیبی عجیب از هر دو.
بر فراز شهر، باغهای عمومی که محل تفریح و گردش مردم بود قرار داشت؛ و بالاتر از آن، در محلهای که به «شهر مدنی» معروف بود، خانههای مستعمرهنشینان انگلیسی دیده میشد که همگی یک شکل و به رنگ خاکستری بودند. آنها در ردیفهای منظم و با فاصلههای مساوی از یکدیگر قرار داشتند، انگار که سربازانی باشند در حال رژه رفتن. هر خانه باغچهای داشت و هر باغچه درختی، و هر درخت در همان نقطهای کاشته شده بود که در نقشه شهرسازی مشخص شده بود. این نظم خشک و بیروح، این تلاش برای تحمیل اراده انسان بر طبیعت سرکش هند، به نوعی نمادی بود از حکومت بریتانیا بر این سرزمین کهن.»