خلاصه کتاب ضیافت
معرفی کتاب ضیافت: خلاصه کتاب «ضیافت» (The Symposium) چکیده یکی از مشهورترین آثار «افلاطون» (Plato)، فیلسوف نامدار یونان باستان است که حدود سال ۳۸۵ پیش از میلاد نوشته شده است. این اثر که به زبان یونانی باستان...
معرفی کتاب ضیافت:
خلاصه کتاب «ضیافت» (The Symposium) چکیده یکی از مشهورترین آثار «افلاطون» (Plato)، فیلسوف نامدار یونان باستان است که حدود سال ۳۸۵ پیش از میلاد نوشته شده است. این اثر که به زبان یونانی باستان نگاشته شده، یکی از زیباترین و تاثیرگذارترین رسالههای فلسفی درباره عشق و زیبایی است.
این کتاب روایت مجلس شامی است که در خانه آگاتون، شاعر مشهور آتنی، برگزار میشود و در آن سقراط، آلکیبیادس و دیگر متفکران برجسته آتن حضور دارند. هر یک از مهمانان به نوبت درباره عشق (اروس) سخنرانی میکنند. اوج این گفتگوها سخنان سقراط است که نظریه عشق افلاطونی را مطرح میکند - عشقی که از زیبایی جسمانی آغاز میشود و به درک زیبایی مطلق میرسد. این اثر نه تنها رسالهای فلسفی، بلکه شاهکاری ادبی است که با روایتی زنده و گفتگوهایی پویا، مخاطب را به ضیافتی فکری دعوت میکند.
بخشی از کتاب ضیافت:
«و آنگاه دیوتیما گفت: گوش کن، سقراط. عشق چنین است که انسان در جستجوی نیمه گمشده خویش نیست، مگر آنکه آن نیمه، خیر باشد. انسانها حاضرند دست و پای خود را قطع کنند اگر این اعضا را شر بدانند. زیرا هر کس نه آنچه را که از آن خود اوست، بلکه آنچه را که خیر است دوست میدارد، مگر آنکه خیر را از آن خود بداند. پس عشق چیزی نیست جز میل به داشتن خیر، برای همیشه. و از آنجا که عشق همواره خواهان خیر است، ناگزیر خواهان جاودانگی نیز هست. از این روست که عشق میل به زایش در زیبایی است، چه در تن و چه در روان.
و چون چنین است، ای دوست من، راه عشق این است که نخست باید به زیباییهای تن روی آورد، و سپس درک کرد که زیبایی در هر تنی همان است که در تن دیگر، و نادانی است اگر کسی زیبایی را تنها در یک تن بجوید. پس از آن باید به زیبایی روح که والاتر است روی آورد، و از آنجا به زیبایی دانشها، تا سرانجام به آن دانش یگانه برسد که جز شناخت زیبایی مطلق نیست. آیا میدانی، ای سقراط عزیز، اگر چیزی هست که به خاطرش زندگی ارزش زیستن داشته باشد، دیدن آن زیبایی مطلق است.»
خلاصه کتاب «ضیافت» (The Symposium) چکیده یکی از مشهورترین آثار «افلاطون» (Plato)، فیلسوف نامدار یونان باستان است که حدود سال ۳۸۵ پیش از میلاد نوشته شده است. این اثر که به زبان یونانی باستان نگاشته شده، یکی از زیباترین و تاثیرگذارترین رسالههای فلسفی درباره عشق و زیبایی است.
این کتاب روایت مجلس شامی است که در خانه آگاتون، شاعر مشهور آتنی، برگزار میشود و در آن سقراط، آلکیبیادس و دیگر متفکران برجسته آتن حضور دارند. هر یک از مهمانان به نوبت درباره عشق (اروس) سخنرانی میکنند. اوج این گفتگوها سخنان سقراط است که نظریه عشق افلاطونی را مطرح میکند - عشقی که از زیبایی جسمانی آغاز میشود و به درک زیبایی مطلق میرسد. این اثر نه تنها رسالهای فلسفی، بلکه شاهکاری ادبی است که با روایتی زنده و گفتگوهایی پویا، مخاطب را به ضیافتی فکری دعوت میکند.
بخشی از کتاب ضیافت:
«و آنگاه دیوتیما گفت: گوش کن، سقراط. عشق چنین است که انسان در جستجوی نیمه گمشده خویش نیست، مگر آنکه آن نیمه، خیر باشد. انسانها حاضرند دست و پای خود را قطع کنند اگر این اعضا را شر بدانند. زیرا هر کس نه آنچه را که از آن خود اوست، بلکه آنچه را که خیر است دوست میدارد، مگر آنکه خیر را از آن خود بداند. پس عشق چیزی نیست جز میل به داشتن خیر، برای همیشه. و از آنجا که عشق همواره خواهان خیر است، ناگزیر خواهان جاودانگی نیز هست. از این روست که عشق میل به زایش در زیبایی است، چه در تن و چه در روان.
و چون چنین است، ای دوست من، راه عشق این است که نخست باید به زیباییهای تن روی آورد، و سپس درک کرد که زیبایی در هر تنی همان است که در تن دیگر، و نادانی است اگر کسی زیبایی را تنها در یک تن بجوید. پس از آن باید به زیبایی روح که والاتر است روی آورد، و از آنجا به زیبایی دانشها، تا سرانجام به آن دانش یگانه برسد که جز شناخت زیبایی مطلق نیست. آیا میدانی، ای سقراط عزیز، اگر چیزی هست که به خاطرش زندگی ارزش زیستن داشته باشد، دیدن آن زیبایی مطلق است.»