بیشتر نویسندگان و حتی کسانی که از نسل انقلاب هستند، به یک نسبیت گرایی روی آورده اند / در فضای مجازی در حال ساخت برنامه شاهنامه خوانی هستم!


بیشتر نویسندگان و حتی کسانی که از نسل انقلاب هستند، به یک نسبیت گرایی روی آورده اند / در فضای مجازی در حال ساخت برنامه شاهنامه خوانی هستم!

به گزارش دیباچه، محمدرضا سرشار، ملقب به رضا رهگذر از نویسندگان، پژوهشگران و منتقدان ادبی کشور است که گویندگی برنامه رادیویی "قصه ظهر جمعه "را در کارنامه هنری خود ثبت کرده؛ او که این روزها در حال ساخت یک برنامه شاهنامه خوانی در فضای...

به گزارش دیباچه، محمدرضا سرشار، ملقب به رضا رهگذر از نویسندگان، پژوهشگران و منتقدان ادبی کشور است که گویندگی برنامه رادیویی "قصه ظهر جمعه "را در کارنامه هنری خود ثبت کرده؛ او که این روزها در حال ساخت یک برنامه شاهنامه خوانی در فضای مجازی است می‌گوید: اگر مباحث فرهنگی را از مسائل سیاسی جدا کنیم و برگزاری و اداره رویدادهای فرهنگی هنری از جمله جشنواره جلال و جایزه آن را به نهادهایی بسپاریم که پایه‌های آن ثابت بوده و با رفت و آمد دولت‌ها دستخوش تغییرات نمی‌شود، آنگاه خواهیم توانست جشنواره‌ای همچون جشنواره ادبی جلال و جایزه آن را از مواجه شدن با چالش‌ها برهانیم .

بیشتر نویسندگان و حتی کسانی که از نسل انقلاب هستند، به یک نسبیت گرایی روی آورده اند / در فضای مجازی در حال ساخت برنامه شاهنامه خوانی هستم!

محمدرضا سرشار در ارتباط با وضعیت این روزهای ادبیات داستانی کشور گفت : بنده این سوال را با نگاه و معیار مقام معظم رهبری به این حوزه پاسخ می دهم و در این باره می توان گفت اگر چه نسبت به قبل از انقلاب در زمینه ادبیات داستانی خیلی پیشرفت داشته ایم و پرچم دار این پیشرفت نیز نسل جوانی بوده اند که بعد از انقلاب پا گرفتند، ولی همچنان تا آن قله هایی که نظر رهبر انقلاب و منتقدان و پژوهشگران سخت گیر را راضی کند، راه زیادی در پیش داریم.

او افزود :در هفته کتاب در سال جاری ،شهرداری تهران برنامه ای را در برج میلاد برگزار کرد که بواسطه آن از ۷۰ نویسنده که رهبر انقلاب بر آثار آن ها تقریر نوشته بودند، تقدیر بعمل آورد و بنده نیز یکی از این ۷۰ نفر بودم و نکته جالب این عملکرد آن است که از میان این افراد فقط دونفر، از نویسندگانِ داستانیِ خلاقه به شمار می رفتند که باز یکی از آنها بنده بودم؛ برای نگارش کتاب "آنک آن یتیم نظر کرده" که به زندگی پیامبر می پردازد و دیگری محمد میرکیانی برای نگارش رمان نوجوانانه "تن تن و سندباد" و مابقی افراد، بیشتر مستند نویس بودند. به عبارتی کتاب‌های آنها به زندگی شهدا، جانبازان و رزمندگان دفاع مقدس اختصاص داشت و در میان حدود ۷۰ نویسنده نیز کتابی به رشته تحریر درآمده بود که به شرح ضریح امام حسین ( ع ) و چرخش شهر به شهر آن در کشور قبل از نصب در، کربلا می پرداخت.در کل این موضوع نشان داد که کشور در زمینه مستند نویسی پیشرفت زیادی نسبت به داستان های خلاقه دارد و این همان چیزی است که در دوران قبل از انقلاب وجود خارجی نداشت؛ چون زمینه تولید آنها نبوده ولی به نظرم در آثار خلاقه قدرت و قوت آنچنان که باید، وجود ندارد، بنابراین می توانیم مدعی شویم در این عرصه جهش داشته ایم اما پیشرفت خیر؛ از اوایل دهه ۷۰ و تقریبا بعد از اتمام جنگ تحمیلی با تغییر و تحول هایی که در جامعه و به دنبال آن اندیشه های برخی افراد پیش آمد، دیگر تا حدی آثار ادبی ما از درون مایه های دینی و انقلابی و سیاسی و مذهبی ناب فاصله گرفتند؛ یعنی بیشتر نویسندگان و حتی کسانی که از نسل انقلاب هستند به یک نسبیت گرایی روی آورده اند به گونه ای که آرمان گرایی دهه ۶۰ و باورهای محکمی که قهرمان داستان ها داشتند کمتر و کمرنگ‌تر شده و این برای ادبیات ما موضوع خوبی نیست.

بیشتر نویسندگان و حتی کسانی که از نسل انقلاب هستند، به یک نسبیت گرایی روی آورده اند / در فضای مجازی در حال ساخت برنامه شاهنامه خوانی هستم!

او که اجرای رادیویی و قصه گویی در رادیو را از سال۱۳۶۰ آغاز کرده، در ارتباط با ورودش به رادیو ادامه داد:سال ۱۳۶۰ وارد رادیو شدم و سردبیری سه برنامه خردسال، کودک و قصه ظهر جمعه را بطور همزمان بر عهده گرفتم و قصه ظهر جمعه، از برنامه های قدیمی رادیو بود که بعد از اخبار بعنوان قدیمی ترین برنامه رادیو به حساب می آمد، که به فاصله یک هفته بعد از تأسیس رادیو در اردیبهشت ۱۳۱۹ راه اندازی شد و اولین گوینده قصه ظهرجمعه، فضل الله صبحی مهتدی بود که تا سال ۱۳۴۱ گویندگی این قصه را برعهده داشت که متاسفانه بدلیل ابتلا به سرطان حنجره دارفانی را وداع گفت و پس از آن نیز به مدت ۱۰ سال رادیو به پخش تکراری این برنامه می پرداخت تا اینکه در سال ۱۳۵۳ تا پیروزی انقلاب این قصه توسط ۳ فرد دیگر این برنامه را ادامه دادند تا به حمید عاملی رسید که وی نیز تا سال ۵۸ این برنامه را ادامه داد و سپس فرد دیگری و بعد از آن نیز با تاکید مدیر وقت رادیو در آن زمان قصه گویی ظهر جمعه به بنده رسید و تا سال ۱۳۸۴ نیز این برنامه را اجرا می کردم و در مهر ۸۴ از اجرای آن استعفا دادم. در کل شناختی که مردم در عرصه ادبیات داستانی از بنده پیدا کرده اند از طریق رسانه رادیو بوده، از این رو معتقدم ادبیات مکتوب در غالب بیان ضمن بُرد بیشتر می تواند تاثیر عمیق تری بر مردم و جامعه داشته باشد .

او تصریح کرد: مردم ما در مواجه با ادبیات، بیشتر دوست دارند شنونده باشند تا خواننده، البته این مورد یک سنت قدیمی است که نقالی، شاهنامه خوانی و پرده خوانی در قهوه خانه ها، مساجد و سرِ بازارها نمونه بارز آن است، از طرفی گاهی وقتی داستان گو ،قصه می گوید، برخی ارزش های ادبی و نمایشی نهفته در اثر را به گونه ای برجسته و زنده می کند که چه بسا بسیاری از خوانندگان معمولی داستان ها خود نتوانند آن ارزش های ادبی و نمایشی را در هنگام خواندن زنده کنند؛ به همین دلیل مردم لذت بیشتری از شنیدن قصه می برند تا اینکه خود بخواهند داستانی را بخوانند.

سرشار اظهار داشت: اخیرا در فضای مجازی به صورت شخصی در حال تولید برنامه شاهنامه خوانی هستم، رادیو نیز خواهد توانست از آن در کنداکتور برنامه های خود استفاده کند؛ در واقع در آن برنامه ضمن خواندن شاهنامه، سعی کردیم معانی آن را به زبان ساده، سلیس و روان به مخاطبان ارائه دهیم .

بیشتر نویسندگان و حتی کسانی که از نسل انقلاب هستند، به یک نسبیت گرایی روی آورده اند / در فضای مجازی در حال ساخت برنامه شاهنامه خوانی هستم!

"سرشار " که خود یکی از پیشنهاد کنندگان جشنواره جلال و جایزه آن بوده، در ارتباط با جایزه جلال به عنوان تنها جایزه مختص به حوزه ادبیات بویژه ادبیات داستانی بیان کرد: در سال های اخیر بویژه دهه نود با افت شمارگان کتاب و کم شدن تعداد دفعات چاپ کتاب، اگر کسی صرفا با نگاه اقتصادی و به عبارتی کسب درآمد برای گذران معیشت به ادبیات و نوشتن داستان نگاه کند موفق نخواهد بود، چون کسب درآمد از این عرصه حتی به انداره سر کردن روزانه، غیرقابل ممکن است. در واقع هدف بنده در ارتباط با تاسیس این جایزه، رقم زدن نوعی مشوق برای نویسندگان بود که حداقل از دریافت جایزه آن چیزی عایدشان شود؛ البته دوره های اول آن جایزه جلال آنقدر ارزشمند بود که نویسندگان را به رقابت بازداشت. در واقع ۱۱۰ سکه را برای برگزیده این جشنواره در نظر می گرفتند که این تعداد هم اکنون به ۶ سکه تنزل یافته و دولت ها هر کدام با آمدنشان تعدادی از این سکه ها را کم کردند؛ به عبارتی ابتدا سکه ها را به جوایز نقدی مبدل کردند و حالا نیز این جایزه به ارزشی پایین تراز قیمت واقعی و اصلی خود رسیده است.

او که خود در دوره های مختلف این جشنواره در منصب هایی چون دبیر علمی جایزه جلال، عضو داوران و عضو هیئت امنای خانه داستان فعالیت داشته اظهار کرد:به نظر بنده اگر مباحث فرهنگی را از مسائل سیاسی دور کنیم و مباحث فرهنگی را گرفتار مسائل سیاسی نکنیم و دولت به جای آنکه پا در این عرصه بگذارد، برپایی و اداره آن را به نهادهای ثابتی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی بسپارد که با رفت و آمد دولت‌ها سیاست‌های کلی آن تغییر نمی کند، کاستی های این جشنواره ادبی از بین خواهد رفت.

گفتگو از : زهرا فرود

انتهای پیام/


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

نقد فیلم The Handmaiden خدمتکار ساخته‌ی پارک چان ووک؛ انتقامی زنانه