تحول علوم پایه با رویکرد حکمتبنیان؛ ضرورتی برای تمدن نوین اسلامی است
همایش ملی ارتقاء و تحول علوم پایه و بنیادی با حضور حجتالاسلاموالمسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی روز چهارشنبه 12 دی ماه 1403 در محل دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد.
به گزارش بهداشت نیوز حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، در این مراسم که با حضور جمعی از اساتید، فرهیختگان و پژوهشگران در دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی، بهویژه شهدای خدمت و مقاومت و نیز گرامیداشت سالگرد ارتحال علامه مصباح یزدی، به تبیین اهمیت علوم پایه و لزوم تحول در آن با رویکرد حکمتبنیان پرداخت. وی با تأکید بر جایگاه علوم پایه در پیشرفت و توسعه تمدنها، تصریح کرد که پرداختن به این حوزه از ضروریات شکلگیری تمدن نوین اسلامی است.
اهمیت و ضرورت پرداختن به علوم پایه
استاد خسروپناه در ابتدای سخنان خود، به اهمیت علوم پایه اشاره کرد و گفت: هرکس که به علوم پایه و تمدن بشری، چه تمدن نوین اسلامی و چه هر تمدن دیگری توجه داشته باشد، قطعا به ضرورت تقویت، ارتقا و تحول علوم پایه اذعان خواهد کرد.
وی با بیان اینکه علوم پایه، زیربنای پیشرفت و توسعه در همه عرصهها است، افزود: اگر بنا داریم در حوزه علم، از مرجعیت علمی برخوردار باشیم و در حوزههای نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، هوافضا، امنیت غذایی، انرژی و سایر حوزههای علوم مهندسی موفق و کارآمد عمل کنیم و از تحریمهای ظالمانه رهایی یابیم، چارهای نداریم جز اینکه در حوزه علوم پایه، با جدیت بیندیشیم، کار کنیم و تلاش نماییم.
حکمرانی علوم پایه؛ رویکردی نو در همایش
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه، با اشاره به رویکرد همایش ارتقا و تحول علوم پایه، گفت: این همایش در راستای حکمرانی علوم پایه برپا شده است و در آن، در مورد علوم پایه سخن به میان آمده است. با این حال، قرار نیست در این همایش، وارد مصادیق یا مسائل جزئی علوم پایه شویم، بلکه به نوعی، فلسفه علوم پایه یا به تعبیر دیگر، حکمت حکمرانی علوم پایه، در این همایش مورد توجه و تعقیب قرار گرفته است.
وی با تأکید بر لزوم توجه به مبانی و اصول کلی حاکم بر علوم پایه، خاطرنشان کرد که این رویکرد میتواند مسیر تحول و پیشرفت در این حوزه را هموار سازد.
وی همچنین با اشاره به اینکه در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز میز علوم پایه وجود دارد، افزود: از دستاندرکاران همایش تقاضا دارم که زحمات و تلاشهای ارزشمند خود را صرفاً در حد برگزاری این همایش و انتشار مقالات و کتابها محدود نکنند، بلکه حاصل این مباحث و نتایجی که از آن میگیرند را به عنوان دستاوردهای حکمرانی علوم پایه، به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کنند تا از این طریق، زمینه برای بهرهگیری از این یافتهها در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان فراهم شود.
چالش علوم پایه حکمتبنیان؛ چرا؟
استاد خسروپناه در ادامه، با طرح یک پرسش کلیدی، به چالشهای پیش روی علوم پایه و لزوم تحول در آن پرداخت و گفت: سؤال مهم این است که چرا نباید علوم پایه حکمتبنیان داشته باشیم؟ سالهاست که این دغدغه برای بنده و برخی عزیزان وجود دارد که باید حکمت قرآنی را در حوزههای مختلف، از جمله در حوزه علوم پایه، کاربست کنیم و با نگاهی حکمی و حکیمانه به علوم پایه بنگریم.
وی در ادامه، با تشریح این رویکرد افزود: ما معتقدیم که علوم پایه محض نداریم و کسی که با تاریخ علم و تاریخ علوم پایه آشنا باشد، بهخوبی میداند که هر نظریهای که در علوم پایه ارائه میشود، بهنوعی مبتنی بر بنیانهای فلسفی است. وی با تأکید بر اهمیت مبانی فلسفی در شکلگیری نظریههای علمی، تصریح کرد که بدون نگاه فلسفی به هستی و طبیعت، نمیتوان به نظریههای علوم پایه دست یافت. به همین دلیل، تفسیرهای مبتنی بر بنیانهای فلسفی، در نظریههای علمی تأثیرگذار هستند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به این پیشفرض، افزود: اگر این پیشفرض بنده را عزیزان قبول داشته باشند، بهطور طبیعی این سؤال در ذهن مطرح میشود که چرا نباید علوم پایه حکمتبنیان داشته باشیم؟
تأثیر فلسفه ماتریالیستی بر استنتاجهای الحادی
وی در ادامه به یکی از چالشهای جدی در حوزه علوم پایه، یعنی تأثیر فلسفه ماتریالیستی بر استنتاجهای الحادی اشاره کرد و گفت: گاهی اوقات، شبهات الحادی که توسط یک فیزیکدان یا زیستشناس مطرح میشود، این سوال را ایجاد میکند که آیا این شبهات، زاییده نگاه علمی و متدولوژی علمی است، یا اینکه این استنتاجها، به دلیل پیوند علم با فلسفه ماتریالیستی پدید آمدهاند؟
وی با طرح این پرسش که آیا استنتاج الحادی ناشی از علم است یا از پیوند علم با فلسفه ماتریالیستی افزود: به عنوان مثال، استفان هاوکینگ وقتی نظریه بیگبنگ (انفجار بزرگ) را پذیرفت، به انکار خدا نرسید، اما وقتی طرح بزرگ را مطرح کرد، به سمت الحاد سوق پیدا کرد. آیا واقعاً از طرح برزرگ یا جهانهای موازی، الحاد بیرون میآید؟ این موضوع نشان میدهد که تفسیرهای فلسفی نقش مهمی در شکلگیری استنتاجهای علمی دارند.
استاد خسروپناه همچنین با اشاره به دیدگاههای «ریچارد داوکینز» و طرح مباحثی مانند انتخاب طبیعی، افزود: آیا این دانش تجربی ریاضی او را به الحاد سوق داده، یا اینکه ترمهای تئوریکی که در کنار تحقیقات تجربی و ریاضی هستند، همراه با تفسیرهای مبتنی بر ماتریالیسم الحادی، این تفکرات را ایجاد کردهاند؟ این پرسشها نشان میدهند که ما باید بهطور جدی به مبانی فلسفی حاکم بر علوم پایه توجه داشته باشیم.
لزوم پیوند علوم پایه با حکمت قرآنی برای تعالی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با تاکید بر لزوم توجه به حکمت در رویکرد به علوم پایه گفت: سوالی که اکنون باید به آن پاسخ دهیم این است که چه الگو و مدلی میتواند هم علوم پایه بنیادی را تقویت کند و هم تحقیقات کاملاً تجربی، ریاضی و محاسبات علمی را در این حوزه به پیش ببرد و در عین حال، این محاسبات ما را به یقین نرساند؟
وی با طرح این سوال افزود: ما باید بتوانیم به نظریههای علوم پایه بنیادی برسیم. نظریههایی که ترجیح پذیر یا تاییدپذیر بر نظریههای دیگر باشند و دارای ترمهای تئوریک نیز باشند، چرا که دانش بدون ترم تئوریک امکانپذیر نیست.
استاد خسروپناه با بیان اینکه در این میان باید بتوانیم برای ترمهای تئوریک تفسیری ارائه کنیم که سر از الحاد در نیاورد، تصریح کرد: در قرآن کریم، خداوند متعال وقتی ادراکات بشر را نام میبرد، از سمع و بصر شروع میکند، سپس از تخیل نام میبرد و بعد به مفهوم عقل میرسد. پس از عقل، واژهای که قرآن به آن اشاره میکند، «لب» است. اولوالالباب، صاحبان خرد نیستند، بلکه صاحبان خرد ناب هستند. در حکمت فلسفی، فلاسفه یا از عقل نظری استفاده کردهاند یا از عقل عملی، اما در حکمت قرآنی، عقل معاش و عقل معاد و عقل دنیاساز نیز مطرح است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به تفاوت حکمت قرآنی و فلسفی افزود: اگر این چهار عقل با هم جمع شود، شخص میشود «اولوالالباب» و اینها هستند که حکمت را میزایند و حکمت حاصلش خیر کثیر است. این حکمت پیوند با «لب» پیدا میکند و بعد از «لب»، فؤاد و صدر و قلب را داریم. این موارد، ابزار و منابع ادراکی هستند که از سمع و بصر شروع میشود و به قلب ختم میشود و «لب» وسط میدان است، نه آخر قصه.
وی در ادامه با اشاره به این نکته مهم که اگر بتوانیم علوم پایه را با اولوالالباب پیوند دهیم و صرفاً به عقل نظری و تجربی بسنده نکنیم، تصریح کرد: باید ارتباط با عقل عملی و عقل معاش نیز پیدا کند. در غرب، علوم پایه با فناوری ارتباط پیدا کرده است و پیوند علم با تکنولوژی، یعنی پیوند عقل نظری با عقل معاش چراکه فناوری، زاییده عقل معاش است.
علوم پایه سکولار نتیجه غفلت از عقل معاد است
استاد خسروپناه در ادامه سخنان خود با بیان اینکه در قرون وسطی به عقل معاد تاکید داشتند و «توماس آکوئینی» عقل نظری را با عقل معاد پیوند داد، تصریح کرد: فلاسفه ما، عقل نظری و عقل عملی را پیوند دادند، اما قرآن میفرماید که عقل نظری، عملی، معاش و معاد با هم مطرح است. در دوران مدرن، عقل نظری و عقل معاش پیوند پیدا کرد.
وی با اشاره به دیدگاههای برخی از فلاسفه غربی همچون «دکارت» که عقل نظری را مطرح کرد و «کانت» که بر عقل عملی تاکید داشت، افزود: اما از قرن نوزدهم به بعد میبینیم که تاکید بر عقل معاش است و بسیاری از دانشمندان، با عقل نظری و عملی کار ندارند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: برخی از دانشمندان در حوزه فیزیک، نسبیگرا و شکاک محض هستند و هیچ اعتمادی به عقل نظری ندارند، اما به سراغ فناوری رفتهاند، در حالی که فناوری، زاییده عقل معاش است، اما عقل معاش بریده از عقل معاد.
وی با تاکید بر اینکه عقل معاش بریده از عقل معاد، نتیجهاش علم سکولار است، افزود: اما اگر علوم پایه پیوند با حکمت پیدا کند، علم سکولار نخواهد بود و در عین حال دنیاساز هم خواهد بود. همچنین ترم تئوریکش گرفتار تفسیر ماتریالیستی نخواهد شد.
چگونگی پیادهسازی علوم پایه حکمتبنیان
استاد خسروپناه در ادامه سخنان خود، با اشاره به اینکه چگونه میتوان این رویکرد را در حوزه علوم پایه پیاده کرد گفت: امیدوارم که با این نگاه، مباحث را دنبال کرده و بتوانیم در این مسیر گام برداریم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با گرامیداشت یاد شهید فخری زاده، گفت: دغدغه شهید فخری زاده، همین بود که چگونه میشود علوم پایه الهی داشت که بر فناوریهای ما هم معادگرایانه اثرگذار باشد. او روی این موضوع فکر میکرد و به همین جهت، با اهل فلسفه گفتگو میکرد و علاقه داشت این مباحث را دنبال کند.
وی ابراز امیدواری کرد که راه این شهید بزرگوار ادامه یافته و بتوانیم ابهامات این حوزه را حل کنیم. دنیا تشنه شنیدن این مباحث است، در جهان و دانشگاههای مهم دنیا دنبال این نیستند که نسبت پوزیتیویسم را با علوم پایه توضیح دهیم، بلکه علاقهمند هستند از ما بشنوند که نسبت حکمت با علوم پایه چگونه است.