شعر طنز محیط زیست : ما عهد بسته ایم فقط با محیط زیست
شعر طنز محیط زیستچون هست دردِ اولِ دنیا محیط زیستما عهد بسته ایم فقط با محیط زیستبا دست های سبز و مسیحایی اش مدامهر درد را نموده مداوا محیط زیستباید به جای واژه نان در کتاب درسمی ساختند جمله ی “بابا…محیط زیست”از بس به...
شعر طنز محیط زیست
چون هست دردِ اولِ دنیا محیط زیست
ما عهد بسته ایم فقط با محیط زیست
با دست های سبز و مسیحایی اش مدام
هر درد را نموده مداوا محیط زیست
باید به جای واژه نان در کتاب درس
می ساختند جمله ی “بابا…محیط زیست”
از بس به شاخه های تناور تبر زدیم
از دست رفته است خدایا محیط زیست
چشم انتظار صبر و کمی مهربانی است
کی داشته توقع بی جا محیط زیست!
بار ِ زباله های بشر را طَبق طَبق
بر دوش می کشد تک و تنها، محیط زیست
افتاده گیرِ جمعیتی بی ملاحظه
در دشت و کوه و دره و دریا محیط زیست
با صیدِ بی رویه ی آنان تهی شده ست
از کبک و یوز و اُردک و دُرنا، محیط زیست
زیر سئوال رفته، ولی مانده بی جواب
در پیش چشم مردمِ دنیا محیط زیست
رقص غزال و کَل کَل خرس و پلنگ را
با دوربین بَرد به تماشا محیط زیست
قلبِ زمین پیر تو را تیغ سارقان
با حیله می کنند مجّزا، محیط زیست
آیا به دشت و کوه ِتو در روزگار ما
دارا دویده در پیِ سارا، محیط زیست؟!
گفتند شاعران همه شعری برای تو
از حافظ و نظامی و نیما، محیط زیست
برخیز تا اقامه ی خیرالعمل کنیم
با یک شعار کی شود احیا محیط زیست؟!
شعر طنز محیط زیست از : راشد انصاری (خالوراشد)