شعر طنز مرد : خداوندی که طنّاز آفریده، چگونه مرد را باز آفریده؟!

شعر طنز مرد از سرکار خانم ملیحه خوش حال را در ادامه بخوانید :

خداوندی که طنّاز آفریده (۱)
چگونه مرد را باز آفریده؟! (۲)

دلیل خلقت مردان چه بوده؟!
چرا اینطور بی فاز آفریده!؟

برای بردن اعصاب زن ها
عجب چیزی در آغاز آفریده!

به قدری که عجول ست و هَوَلناک
چو اسفندی که بر گاز آفریده! (۳)

یکی را با دویدن در پی پول
یکی را وقت پرواز آفریده!

چنان دیده خساست را درونش
حسابی از پس انداز آفریده!

ادب کرده ست او را با درایت
دو سالی را که سرباز آفریده!

صدای زن چو موسیقی دریاست
صدای مرد را جاز آفریده (۴)

هزاران بد صدا در وان حمام
دو سه تا هم خوش آواز آفریده

و صدها بی هنر، بی ذوق و ناکوک!
یکی را صاحب ساز آفریده

زنان را در همه حالی سخن گو
و مردان را به ایجاز آفریده

تمام مردها را اَظهر الشّمس
و زن را مخزن راز آفریده

پریوَش، دلربا، مانند قو! زن!
چرا پس مرد را غاز آفریده؟!

یقیناً چون که او تنها نماند
برایش دلبری ناز آفریده!

پی نوشت :

1. طنّاز : استعاره از زن زیبا‌ و دلفریب
2. باز : پرنده شکاری؛ استعاره از مردان خشن!
3. روی اجاق گاز : مجاز از شعله ی آتش
4. جاز : نوعی موسیقی گوش خراش!

امیدوارم از خواندن شعر طنز مرد لذت برده باشید.