اواخر اسفند سال گذشته، خانواده مرد میانسالی به نام ناصر، به اداره پلیس رفتند و خبر از ناپدید شدن او دادند. آنها می‌گفتند که ناصر راننده تاکسی بوده و آخرین بار برای انجام کار بانکی از خانه اش در شرق تهران خارج شده و دیگر برنگشته است.

کارآگاهان پلیس آگاهی تهران، جست و جوی خود را برای یافتن ناصر مرد گمشده آغاز کردند تا اینکه مدتی بعد پیکر بی جان مردی در بیابان‌های قم پیدا شد. مشخصات جسد با ناصر مرد گمشده مطابقت داشت که پس از انتقال به پزشکی قانونی، مشخص شد که بر اثر مسمومیت با متادون جان باخته است. از همان زمان تحقیقات برای کشف اسرار مرگ مرموز مرد میانسال ادامه داشت تا اینکه چند روز گزارشی در اختیار پلیس قرار گرفت که نشان می‌داد همسر وی به تازگی ازدواج کرده است. او همسر سوم مرد جان باخته بود. همسر دوم وی فوت شده و از همسر اولش نیز طلاق گرفته بود. حالا ازدواج مجدد همسر سوم مقتول، مشکوک بود و بازپرس جنایی دستور بازداشت این زن را صادر کرد.

زن جوان هرچند اصرار بر بیگناهی داشت، اما وقتی شواهد را علیه خود دید به قتل شوهرش اقرار کرد. او گفت: شوهرم خیلی مرا اذیت می‌کرد و با او اختلافات شدیدی داشتم. دلیل اختلاف ما هم تفاوت سنی مان بود. می‌خواستم طلاق بگیرم، اما او راضی به جدایی نمی‌شد تا اینکه از طریق اینستاگرام با فرهاد خواستگار سابقم آشنا شدم. او سال‌ها قبل به خواستگاری‌ام آمد، اما خانواده‌ام مخالفت کردند تا با فر‌ها ازدواج کنم. فرهاد وقتی متوجه شد که شرایط زندگیم خوب نیست، تصمیم گرفت به من کمک کند. وی ادامه داد: با برنامه ریزی قبلی، فرهاد برای من قرص متادون خرید و من قرص‌ها را داخل آبمیوه مخلوط کردم. شوهرم بعد از نوشیدن آبمیوه، جانش را از دست داد. سپس جسد وی را با کمک فرهاد به بیابان‌های قم بردیم و در آنجا رها کردیم.

با اعتراف این زن، ماموران فرهاد همدست وی را دستگیر کردند و آنها برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.