کاریکلماتور کوتاه : با موهای چتری ام زیر باران قدم می زنم!


کاریکلماتور کوتاه : با موهای چتری ام زیر باران قدم می زنم!

سرکار خانم محبوبه رحیمی صفائی کاریکلماتور های کوتاه زیر را برای شیرین طنز ارسال کرده اند که در ادامه می خوانید : مهره ی گردنم در پیچ جاده جا به جا شد. تا سکوت را شکستم بند زن آوردند. با دمش گردو می شکند پیر مرد بی...

سرکار خانم محبوبه رحیمی صفائی کاریکلماتور های کوتاه زیر را برای شیرین طنز ارسال کرده اند که در ادامه می خوانید :

  1. مهره ی گردنم در پیچ جاده جا به جا شد.
  2. تا سکوت را شکستم بند زن آوردند.
  3. با دمش گردو می شکند پیر مرد بی دندان.
  4. اشک مصنوعی ریختم لبخندش طبیعی شد.
  5. آنقدر بر سر زبان افتادم که همه لکنت زبان گرفتند.
  6. سر مربی برای آرایش تیم اش از آرایش گر کمک خواست.
  7. سرش را با پنبه بریدند خون اش بند نمی آمد.
  8. آنقدر از من کار کشید که گالری نقاشی زد.
  9. دور اندیش اغلب سکندری می خورد.
  10. با احساسات بچه گانه اش بازی می کند.
  11. برایش بهانه تراشید تراش کار ماهر.
  12. آدم سراپا گوش عینکش را کجا بگذارد.
  13. برق رفت با تاکسی برگشت.
  14. هیچ ماده ای برای سارق ادبی در کتاب قانون وضع نشده است.
  15. حرف هایش بو دار بود همه پا به فرار گذاشتند.
  16. هیچ آشی دهن سوز تر از رشته ی افکارم نیست.
  17. فلزش خراب بود نمی توانست اورانیوم غنی کند.
  18. خبرچین شصتش زود خبردار می ایستد.
  19. وصله ی نامحرم دیپلم خیاطی می گیرد.
  20. پس انداز خوش فکر حواسش همیشه جمع است.
  21. با آجر شدن نانش آب ها از آسیاب افتاد.
  22. نفسش را که حبس کرد دادگاهی شد.
  23. کارد به استخوانم رسید عملی شدم.
  24. با موهای چتری ام زیر باران قدم می زنم.
  25. زیر تیر برق زخمی شدم.
  26. نمی دانم بعد از مرگ کودک درونم چگونه بزرگ می شود.
  27. بازیکن های فوتبال وضع شان توپ است.
  28. دستم را توی پوست گردو گذاشت، رویش سیاه شد.
  29. کبکم که خروس خواند مرغ همسایه تخم غاز گذاشت.
  30. اجاق کورش حتی با لیزیک درمان نشد.

نظرات خود را در مورد کاریکلماتور های کوتاه خانم رحیمی در زیر همین مطلب بنویسید.



منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

جملات غمگین زندگی | جمله و متن های غمگین و ناراحت کننده در مورد زندگی