روح، روان، احساس، جسم، ایجاد تعادل و هارمونی

این کتاب سعی دارد تا دیدگاه های تازه ای را از راه ارتباط منطقی و معقول بین طب قدیم که فراموش شده است و طب جدید مطرح کند. علاوه بر آن شناخت بیشتر اصطلاحات و روشهای قدیمه، که مبتنی بر روشهای جدید باشد را دنبال نماید تا بلکه اهمیت هرچه بیشتر آن علوم قدیمه، که از یاد رفته اند را دوباره احیاء شود تا بتوان از آنها در علوم جدیده بهره گرفت. از آنجایی که ما بدست آوردن این علوم جدید در واقع بهره جویی صحیح از زحمات و خدمات گذشتگان است این مهم ما را بر آن می دارد تا بازنگری دقیق تری بر روی این علوم داشته باشیم و تطبیق بین علوم قدیمه و جدیده و توجه بیشتر در این مورد ضروری به بنظر می رسد. البته باید توجه داشت که علوم جدید و فن آوریهای دستگاه های مدرن و دقیق کنونی شاید اهمیت این علوم را کمرنگ کرده باشد اما لازم به ذکر است که هنوز هم این دستگاه ها و فن آوریهای مدرن قادر نخواهند بود که همه بیماران را درمان کنند. در اینکه این دستگاهها و پدیدههای جدید کمکهای فراوانی به بشریت نموده اند شکی نیست و وجود آنها لازم و حیاتی است، در عین حال در مواردی که دستگاهها و علوم جدید کاربرد خود را بر آدمی از دست می دهند و دیگر توانایی ندارند، در می یابیم که این علوم یعنی علوم قدیمه و شناخت هر چه بیشتر روح آدمی و بکارگیری و شناسایی دقیق طبع ها و عناصر اربعه کاربرد خود را بخوبی بر روح آدمی نشان می دهند و جسم را درمان می کنند. در حقیقت این کتاب سعی دارد که توجه خوانندگان را به این مهم معطوف دارد که روح روان احساس و جسم چهار ارکان تن هستند که می بایست در بدن به تعادل رسیده باشند و هر یک آن دیگری را هدایت می کند. برای این اصل می بایست انسان بتواند روح را کاملا شناسایی دقیق کند و بداند که این روح چیست و از کجا آمده است تا بتواند بر اسرار درون تن آدمی براحتی دسترسی پیدا کند و لازمه آن این است که بتواند بر علوم قدیمه که همانا شناسایی طبع های اربعه و عناصر اربعه و اخلاط و طیف مغناطیسی و چاکراها و دیگر علوم جزیی و کلی است، شناخت دقیقی پیدا کرده و بر آنها اشراف داشته باشد تا بتواند بر روح و روان و جسم و احساس آدمی تسلط پیدا کند.