بوی عید و نونواری در دل یک رسم کهن

عید نوروز به نوعی سرآمد تمام اعیاد ایرانیان محسوب میشود، چرا که نه فقط آیین و رسوم مختلفی برای این سنت کهن وجود دارد بلکه همراه با آن، شاهد نونواری طبیعت و همچنین فصلی نو و تازه هستیم.
نوروز این جشن کهن و باستانی ایرانیان همراه با زایش و نو شدن طبیعت فرا میرسد و سنتهای بسیار دل نشینی، به ویژه در دل شهر تاریخی همچون قزوین دارد.
پهن کردن سفره هفت سین، پوشیدن لباسهای نو و به انتظار لحظه سال تحویل نشستن و بعد از آن دید و بازدیدهای اقوام و آشنایان از جمله رسوم مهم عید نوروز است که ایرانیان این رسوم را هر ساله و با اشتیاق وصف ناپذیری انجام میدهند و برای آن ارزش بسیار زیادی قایل هستند.
قزوین هم همانند دیگر شهرهای کشور برای این عید باستانی رسوم کهن مختلفی دارد که با وجود پیشینه فرهنگی و هنری خود، جزو معدود شهرهایی محسوب میشود که از این منظر بسیار غنی و پربار است، شهری که اوج شکوه و هنر آن به دوره صفوی باز میگردد و چهرههای ماندگار ادبی، فرهنگی و تاریخی آن زبانزد خاص و عام است.
نوروزخوانی/ نوید و سرودی برای عید باستانی
اگر بخواهیم به سنتهای قدیمی نوروزی شهر قزوین نگاهی داشته باشیم، در ابتدا میتوان به رسم نوروزخوانی اشاره کرد، آیینی که متاسفانه امروزه دیگر به شکل عام از بین رفته، اما توسط میراث فرهنگی و گردشگری قزوین همه ساله به شکل نمادین برگزار میشود.
نوروزخوانی، از جمله آیینی بود که توسط سه گروه حاجی فیروز، کوسه گلین و نوروز نو سال در محلات و خیابانهای قزوین برگزار میشد، چند درویش جلوی در خانهها چادر میزدند و با خواندن ترانههای شاد همانند "نوروز نو سال باشد مبارک، شما را امسال باشد مبارک"، "ای خانم باجی از ما نرنجی، برای ما بیار نان برنجی"، "ای خانم باجی از بالا خانه برای ما بیار کشمش بیدانه" از مردم عیدی و هدایایی مثل شیرینی و مواد غذایی دریافت میکردند.
خانه تکانی/ زدودن گرد و غبار
همچنین مردم قزوین همانند دیگر شهرهای کشور، پیش از فرارسیدن نوروز، خانه و کاشانه خود را تمیز و نونوار میکردند، یعنی گرد و غبار را از تمامی اسباب و وسایل خانه از بین میبردند و فرش و قالیچههای خانه را یا میشستند و یا فرشهای دست بافت خود را از جایی میآویختند و با چوبهای محکم به آن ضربه میزدند تا غبار فرشها را از بین ببرند.
آیین چهارشنبه سوری/ خرید کوزههای نو
بعد از خانه تکانی قزوینی ها، چهارشنبه آخر سال فرا میرسد و جشن چهارشنبه سوری نیز با رسوم خاص خود در قزوین اجرا میشود، یعنی جشن و شادی و سرور در چهارشنبه آخر سال برای قزوینیها یکی از سنتهای بسیار دلنشین و باستانی محسوب میشود.
قزوینیها نیز همانند سایر شهرهای ایران، در شب چهارشنبه آخر سال مراسمهایی همچون آتش بازی، قاشق زنی، تخم مرغ شکستن و خوردن آجیل مشکل گشا را برگزار میکنند، خرید مخلفات و پخت غذاهایی، چون رشته پلو با ماهی دودی نیز از رسوم قزوینیها در این شب محسوب میشود.
در شب چهارشنبه سوری اهالی منزل اسپند را برروی ورگ (نوعی بوته بیابانی) میریختند و با به آتش کشیدن آن، از روی آن میپریدند و به شادی میپرداختند، و یا مراسم بخت گشایی دختران را به جا میآوردند که اهل خانه با پارو دختران را زده و از خانه بیرون میکردند، چون اعتقاد بر این بود که شانس ازدواج دختر افزایش مییابد.
همچنین بعد از پایان چهارشنبه سوری، کوزههای قدیمی و ترکدار را به زمین میزدند و کوزههایی نو میخریدند و به این رسم هم "سال نو، کوزه نو" میگفتند، چرا که اعتقاد داشتند خوردن غذا و آب در ظرف ترکدار ناخوشایند است.
سمنو پزون و کاشتن سبزه عید
سمنو پزون یکی دیگر از رسوم کهن قزوییها در نوروز باستان محسوب میشود، بانوان قزوینی با مشارکت همسایگان یا اقوام خود این رسم را به جا میآورند، به گونهای که در حیاط منزل خود دیگهای مسی بزرگ را روی اجاقها قرار میدهند و با نیت خوب برای سال جدید و سفره هفت سین، به پختن سمنوها میپردازند.
همچنین در اواسط اسفند ماه که خانه تکانی خانمها دیگر به پایان رسیده، بانوان قزوینی به کاشت سبزه برای سفره هفت سین میپردازند به طوری که دانههای گندم، جو، عدس و ماش را در بشقاب آماده میکنند و یا علاوه بر این سبزه، پارچه نازکی به دور عروسک، کوزه و یا قلیانهای سفالی میپیچند و روی این پارچه را با اندودی از خاکشیر و منداب میپوشانند که به تدریج سبز میشود و آن را در سفره هفت سین میگذارند.
فرارسیدن عید/ چیدن سفره هفت سین
سفره هفت سین در اتاق میهمان خانهها همزمان با فرارسیدن عید نوروز برروی زمین پهن میشد و قزوینیها تنقلاتی همچون میوه، آجیل، شکلات را در کنار سیب، سبزه، سمنو، سکه، سرکه، سیر، سنجد، آینه و قرآن قرار میدادند و سپس دید و بازدیدها آغاز میشد.
مردم تا دوازدهم فروردین ماه به خانههای اقوام و آشنایان خود سر میزدند، اما در روز سیزده فروردین از راه دادن میهمان به خانههای خود جلوگیری میکردند چرا که اعتقاد داشتند نحسی به وجود میآید.
همچنین در روز ۱۳ فروردین خانوادهها به باغهای خود و یا اطراف شهر میرفتند و با شادی، بازی و قیچی کردن و گره زدن سبزه، انداختن سبزه عید در آب و پرتاب هفت سنگ در داخل رودخانهها ۱۳ را به در میکردند و با دلهای خوش خود به خانهها باز میگشتند.
کلام آخر:
آیین و رسوم نوروزی به نظر میرسد که در دورههای گذشته با سادگی، دلها خوش و همچنین بدون هیچ دردسری برگزار میشد و مردم با شوق و ذوق هر چه تمامتر این آیین را به جای میآوردند و برای آن ارزش و احترام خاصی قایل بودند، گرچه امروز هم بسیاری از مردم قزوین بر این آیین همواره پایبند هستند، اما به نظر میرسد این آیین و رسوم پاک با برخی بریز و به پاشهای بی مورد و نا به جا همراه شده است.
آن چه مهم به نظر میرسد، حفظ آیین و رسوم نوروزی ایرانیان در سراسر کشور، از قزوین گرفته تا جنوبیترین نقطه این سرزمین است چرا که این آیین از تحولات و اتفاقات بسیاری عبور کرده و امروز باید با همان پیام صلح، آشتی و پاکی طبیعت استمرار داشته باشد و به عنوان یک میراث فرهنگی که دارای جنبه هویتی، فرهنگی و اجتماعی است توسط ما ایرانیان و قزوینیها حفظ شود.