هنرمندان تجسمی که بهار ۱۴۰۴ را ندیدند

به گزارش دیباچه، سال ۱۴۰۱۳، سال ناگوار و غمانگیزی بود؛ سالی که جامعه هنرهای تجسمی هنرمندان صاحبنامی را از دست داد و ایران زمین سوگوار هنرمندانی ارزنده، شریف و درخشانی شد. هنرمندان بسیاری رخت از این جهان بستند و از جهان فانی به سرای...
به گزارش دیباچه، سال ۱۴۰۱۳، سال ناگوار و غمانگیزی بود؛ سالی که جامعه هنرهای تجسمی هنرمندان صاحبنامی را از دست داد و ایران زمین سوگوار هنرمندانی ارزنده، شریف و درخشانی شد.
هنرمندان بسیاری رخت از این جهان بستند و از جهان فانی به سرای باقی رفتند که جایشان تا همیشه خالی خواهد ماند اما آثار بسیاری از خود به جا گذاشته و هنرجویانی را تربیت کردند که میراثدار آنها تا ابد خواهند بود.
کامران کاتوزیان
کامران کاتوزیان که به عنوان احیاگر گرافیک تبلیغات کشور شناخته شده است؛ ۲۵ اسفند در سن ۸۳ سالگی در اثر بیماری درگذشت. وی در سال ۱۳۲۰ در تهران به دنیا آمد. او فارغالتحصیل هنرهای زیبا (نقاشی و مجسمه سازی) از دانشگاه ویندهام، ورمونت امریکا (۱۳۴۰) در مقطع کارشناسی بود. کامران کاتوزیان، برای مدت دو سال به ایران برمیگردد (۱۳۴۲- ۱۳۴۳). برای یافتن کار به اداره فرهنگ وهنر مراجعه میکند و بلافاصله جذب این اداره میشود.
وی در سال ۱۳۴۳ مجدداً به امریکا رفت. یک سال آنجا ماند و سپس به ایران برگشت و نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری صبا برپا کرد.
برخی از سوابق حرفهای این هنرمند فقید، شامل برنده شدن در چهارمین بینال تهران (۱۳۴۳)، شرکت در بینال پاریس (۱۳۴۴)، شرکت در بینال ونیز (۱۳۴۵)، تاسیس گالری صبا و تدریس گرافیک در دانشکده هنرهای تزئینی (۱۳۴۶- ۱۳۴۸) و دانشگاه آزاد (۱۳۶۹- ۱۳۷۱) است.
آروین
داود احمدی مونس با نام هنری آروین کاریکاتوریست ۱۱ اسفندماه در سن چهل و یک سالگی درگذشت.
داود احمدی مونس با نام هنری «آروین» کاریکاتوریست، کارتونیست مطبوعاتی و طراح ایرانی متولد ۱۳۶۲ تهران بود. وی از سیزده سالگی طراحی کارتون را به صورت آماتور شروع کرد. یکسال بعد با خانه روزنامهنگاران جوان و هفتهنامه «طنزپارسی» شروع به کار کرد. پس از آن در روزنامه «زن» بهعنوان کارتونیست ادیتوریال خود را مطرح کرد. علاوه بر طراحی کارتون، او به طراحی گرافیک مطبوعاتی و تبلیغاتی نیز میپرداخت. همچنین تصویرسازی برای کودکان را تجربه کرد و تاکنون صدها کارتون و تصویرسازی از او در مطبوعات به چاپ رسیده است.
علی رئیس شقاقی
علی رئیس شقاقی از جمله عکاسان پیشکسوت حوزه تبلیغات، صنعت، معماری و پرتره که در بیمارستان بستری بود، ۱۰ اسفند در ۸۰ سالگی درگذشت. رئیس شقاقی متولد سال ۱۳۲۳ در تهران و فرزند منصوره اتابکی از شاعران شناخته شده ایران بود که در حوزه عکاسی تبلیغاتی شاگردان بسیاری در ایران تربیت کرد و دارای نشان درجه یک هنری بود.
وی در سنین نوجوانی عازم اروپا شد. در کشور اتریش گرافیک تبلیغاتی خواند و در کشور سوئیس به امر دکوراتوری پرداخت. رئیس شقاقی پس از پایان تحصیلات تکمیلی در اتریش به ایران بازگشت و از پیشروان عکاسی صنعتی و تبلیغاتی در سالهای نخست پس از انقلاب اسلامی بود.
دوستی مرحوم رئیس شقاقی با کامبیز درمبخش و مسعود معصومی اسباب شکلگیری رویدادهایی در عرصه عکاسی معاصر شد که از آن جمله میتوان به راهاندازی آتلیه عکاسی «تله پاتی» در سال ۱۳۵۸ در خیابان خارک اشاره کرد که بعدتر به عنوان «شیدنگار» تغییر نام داد.
رئیس شقاقی از سال ۱۳۸۴ در کنار آتلیه عکاسی به کار گالریداری، نمایش عکس و آثار هنرجویان و هنرمندان هم پرداخت. وی از سال ۱۳۸۴ در ساختمان همین آتلیه، آموزشگاه و گالری خارک را راهاندازی کرد که فعالیت این بخشها تا حدود سالهای ۱۳۹۵ ادامه داشت.
صادق بریرانی
صادق بریرانی هنرمند پیشکسوت نقاش و طراح گرافیک ۱۶ بهمن در ۱۰۱ سالگی بر اثر کهولت سن درگذشت.
صادق بریرانی متولد ۱۳۰۲ بندر انزلی و یکی از پیشکسوتان طراحی گرافیک نوین ایران بود. بریرانی پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در رشت و انزلی، در ۱۳۲۳ دیپلم دوره دوم دبیرستان را اخذ کرد. در آن زمان با معلم عارف مسلکی به نام امیرهوشنگ زرینکلک آشنا میشود. او که تجربه نقاشی را از قبل داشت در اثر آشنایی با معلم و مرادش در کار نقاشی جدیتر شده و آبرنگ و رنگروغن را از زرینکلک فرامیگیرد. او پس از پایان دوره دانشگاه در ۱۳۳۱ لیسانس نقاشی را دریافت میکند و بعد از آن به عنوان رییس اداره هنر گرافیک، در وزارت فرهنگ و هنر،فعالیتش را ادامه میدهد.
بریرانی برای ادامه تحصیل به آمریکا میرود که در ۱۳۳۸ مدرک فوق لیسانس گرافیک را از دانشگاه ایندیانا دریافت میکند و به کشور بازمیگردد. پس از بازگشت و با مرور آثارش، متوجه میشود ناخواسته، با قلم دستساز ویژهاش فیگوراتیو و طبیعتگرایانه کار میکند.
این قلم، رنگ را در خود نگه نمیداشت و او مجبور بود تاس رنگ را در دست بگیرد، با قلم حرکت کند و سریع بنویسد و طرح کند. بریرانی طی سالها، با این قلم آثار فراوانی خلق کرد و به نوشتهها، کلمات، شعرها و جملات قصار، روحیه عرفانی و آسمانی بخشید. این هنرمند در ۱۳۳۹ برای تکمیل مطالعات هنریش عازم اروپا میشود و در پاریس، لندن، رم و مونیخ هدفش را پیمیجوید. او در سال ۱۳۶۰ بازنشسته و پس از آن برای تدریس به دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه آزاد و الزهرا دعوت میشود.
آثار استاد در نمایشگاهها و جشنوارههای فراوانی به نمایش درآمده و منتقدان و هنرمندان را به تحسین واداشته است. بریرانی بین سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ در زمانی که رئیس اداره گرافیک وزارت فرهنگ و هنر بود، حدود ۵۰ تمبر یادبود طراحی کرد که زینت بخش کلکسیون تمبر دوستداران تمبر کشور بود. تمبر بیست و پنجمین سالگرد یونیسف که یکی از نقاشیهای اوست که در سال ۱۳۵۰ شمسی منتشر شده، تنها تمبری است که اسم طراح آن روی تمبر قید شده است.
افشین پیرهاشمی
افشین پیرهاشمی هنرمند نقاش ۱۷ آذر در سن پنجاه سالگی در تهران درگذشت. پیرهاشمی متولد ۱۳۵۳ ارومیه بود. او برنده جایزه دومین دوسالانه بینالمللی پکن و برنده جایزه پنجمین و ششمین دوسالانه نقاشی تهران است. وی همچنین با گالری سوریهای در دبی همکاری داشت.
پیرهاشمی در کنار فرهاد مشیری از هنرمندانی بود که در حراج های بین المللی هنر خوش درخشید. او در یازدهمین دوره حراج کریستیز با فروش ۱۶۰ هزار دلاری نقاشی «ورود به نیویورک» عنوان گرانترین هنرمند زیر ۴۰ سال خاورمیانه و شمال آفریقا را به خود اختصاص داده بود.
وی که با درخشش در ششمین دوسالانه نقاشی تهران در فضای نقاشی ایران مطرح شد با افتتاح گالری فاطیما در آغاز دهه ۸۰ خورشیدی نقش مهمی در حمایت از هنرمندان جوان و هم نسل خود داشت.
نقاشیهای افشین پیرهاشمی در دورانهای مختلف کاری دو ویژگی را در خود حفظ کرده است؛ یکی سفیدی گسترده در بومهای بزرگ و دیگری سوژه محوری زن. در این میان رنگ سیاه با تونالیتههای مختلف خاکستری بر بستر بوم، جانمایه فیگورهای ژورنالیستی، اغواگری را شکل میدهد که گاه با نگاهی پرسشگر به مخاطب نگاه میکنند و گاه فارغ از هر نوع دغدغهای در دنیای خود فرو میروند. نبود تنوع رنگی در کنار عدم فضاسازی، سبب میشود پرسوناژهای نقاشی که غالباً در ابعاد طبیعی مجسم شدهاند، در حالتی گنگ و خلسهوار ترسیم شوند.
جهانگیر درویش
جهانگیر درویش؛ معمار برجسته ایرانی طراح و معمار ایرانی ۶ آذر ۱۴۰۳ در ۹۱ سالگی به علت کهولت درگذشت. درویش دوره مقدماتی ۲ ساله معماری را از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۶ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رساند و مدرک فارغالتحصیلی دکترای معماری خود را از دانشگاه پلیتکنیک تورین دریافت کرد.
وی در سال ۱۹۶۲ «آتلیه معماری درویش» در ایتالیا و در سال ۱۹۶۵ نیز موسسه معماری درویش را در تهران تاسیس کرد. فعالیت حرفهای درویش از سال ۱۳۴۱ در ایتالیا، ایران و آمریکا آغاز شد. پروژههای ایشان حیطههای متنوعی مانند معماری آموزشی، تجاری، صنعتی، مسکونی، پژوهشی و ورزشی را در برمی گیرد.
از پروژههای معروف دیگر او میتوان به انستیتوی ملی آموزش در مازندران، مرکز رادیو تلویزیونهای تهران، بندرعباس، شیراز، ارومیه و تبریز، ساختمان مرسدس بنز در تورین و پنج ساختمان فروش اتومبیل برای برندهای کرایسلر، مزدا، تویو تا، رنو، جیپ اشاره کرد هرچند که معروفترین اثر جهانگیر درویش، ورزشگاه تختی تهران است.
محمدحسین عطارچیان
محمدحسین عطارچیان یکی از نامداران حوزه شکستهنویسی کشور ۱۵ آبان بر اثر بیماری در سن ۸۱ سالگی درگذشت. عطارچیان متولد ۱۳۲۲ در تبریز و دارای درجه ۱ هنری در خوشنویسی شکسته از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین نشان مفاخر هنر است.
از سوابق او به عنوان یکی از استادان سرآمدخط شکسته میتوان به داشتن گواهینامه استادی از انجمن خوشنویسان ایران، تدریس در اولین کلاسهای رسمی انجمن خوشنویسان ایران ، عضویت در شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران، عضویت در شورای تشخیص و ارزشیابی هنری انجمن خوشنویسان ایران، عضویت در کمیته ارزشیابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کمیته خوشنویسی فرهنگستان هنر، عضویت در شورای کارشناسی و ارزشیابی هنرمندان هنرهای سنتی میراث فرهنگی، تحریر مقدمهای جامع بر مرقع گلستان گلستانه از گنجینه کتابخانه مجلس شورای اسلامی، عضویت در هیات گزینش و داوری همایش بینالمللی خوشنویسی جهان اسلام،عضو هیات گزینش و داوری نمایشگاههای بین المللی قرآن کریم، عضویت به عنوان داور همایش فرهنگی هنری دانشگاههای سراسر کشور و حضور در نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی اشاره کرد.
حبیبالله آیتاللّهی
حبیبالله آیتاللهی هنرمند نقاش و پژوهشگر هنری که سالها خارج از کشور زندگی میکرد، ۱۷ مهر دارفانی را وداع گفت. تاسیس دانشکده هنر دانشگاه شاهد و موزه هنرهای سنتی سازمان صنایع دستی از اقدامات فرهنگی وی است.
حبیبالله آیتاللّهی نقاش و پژوهشگر متولد سال ۱۳۱۳ شیراز در شیراز بود. این پیشکسوت دوره لیسانس نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبای تهران گذرانده بود و سپس دورههای فوقلیسانس زیباییشناسی و دکترای هنرهای تجسمی را در دانشگاه سوربون پاریس طی کرده بود.
او از اواخر دهه ۴۰ تدریس در دانشگاه را آغاز کرده و سال ۱۳۴۹ نیز اولین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری «سیحون» برپا کرده بود. آیتاللهی مؤسس دانشکده هنر دانشگاه شاهد و تدوینکننده برنامههای آن دانشگاه بود. او از مؤسسان موزه هنرهای سنتی سازمان صنایع دستی است و با موزه هنرهای معاصر در ارزیابی آثار هنری خارجی همکاری کرده است.
برخی آثار این هنرمند عبارتند از: ابعاد ملموس اثر هنری / نشر رجا ، تاریخ تحلیلی هنر ایران از آغاز سکونت آنان در فلات ایران تا جمهوری اسلامی / سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تاریخ هنرهای تجسمی ایران از آغاز تا کنون/ سازمان پژوهشی شریف، مبانی نظری هنرهای تجسمی /انتشارات سمت، مبانی علمی رنگ و کاربرد آن /انتشارات سمت، نگرة هنر انقلاب اسلامی/ نشر عروج ، شیوههای مختلف نقد هنری /انتشارات سوره مهر.
سیراک ملکنیان
سیراک ملکنیان هنرمند نقاش انتزاعی که با خلاقیت در ایجاد خطوط و فرمهای انتزاعی شناخته میشد در سن ۹۳ سالگی در کانادا درگذشت. سیراک ملکنیان متولد سال ۱۳۱۰ بود. وی نقاش معاصر ایرانی ـ ارمنی بود که با تاکید بر خط و فرم، مناظر را به شیوه انتزاعی به نمایش گذاشته است. پالتهای رنگی این هنرمند و تاکید او بر خط و فرم همواره مورد توجه قرار گرفته است.
طی سالها آثار او در نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری در ایران و کشورهای دیگر به نمایش گذاشته شده است؛ او در دهه ۵۰ برنده رتبه نخست نمایشگاه بینالمللی هنر تهران و در سال ۱۳۳۸ برنده جایزه نخست دوسالانه پاریس شده بود.
او در تهران به دنیا آمد و سپس به واسطه شغل پدر به اراک رفت. از کودکی نقاشی را دوست داشت و در ۱۲ سالگی با حمایت پدرش، نزد یک مهاجر آسوری به نام الکس گورگیز که به نقاشی باسمه ای می پرداخت به کار با رنگ روغن مشغول شد.
سیراک همزمان با اتمام تحصیلات دوره ابتدایی به تهران بازگشت و راهی دبیرستان تمدن شد. او پس از اخذ دیپلم، عضو انجمن فرهنگی ارمنیان مترقی شد و بیش از ۱۰ سال به همراه سایر هنرمندان ارمنی به صورت جدی، نقاشی را دنبال کرد. وی از شاگردان مارکو گریگوریان بود و مدتی نیز به تشویق وی برای تحصیل هنر به ایتالیا رفت اما آن را دامه نداد.
سیراک ملکنیان را یکی از بنیانگذاران هنر مدرن ایران می نامند، سیراک ملکنیان هنرمند نقاش باسابقه ایرانی که در کانادا زندگی میکرد.
فرهاد مشیری
فرهاد مشیری نقاش سرشناس ایرانی ۲۷ تیر بر اثر ایست قلبی در ۶۱ سالگی در تهران دارفانی را وداع گفت. همسر او شیرین علیآبادی عکاس حرفهای بود که سال ۱۳۹۷ از دنیا رفت. مشیری سال ۱۳۴۲ در شیراز به دنیا آمد و به واسطه پدرش که یکی از سرمایهداران شیراز و صاحب چند سینما بود و البته استعدادی که داشت، از دوران نوجوانی به هنر و به خصوص سینما علاقهمند شد.
خودش در این باره میگوید: ۱۵ سال در شیراز بودم. پدرم در شیراز صاحب سینما بود و من با سینما بزرگ شدم. اوایل تصمیم داشتم معمار شوم. در دوره دبیرستان، معلم هنرم گفت «حالا چقدر عجله داری، دو سال برو دانشگاه هنر و بعد معماری بخوان.» من هم چون شاگرد حرف گوش کنی بودم به دانشگاه هنر رفتم.
مشیری بهتدریج به سمت طراحی و نقاشی گرایش پیدا کرد و عشق و علاقهاش به هنر و داشتن مهارت نسبی او در طراحی همراه با تشویقهای پدر سبب شد تا این مسیر را به صورت جدی ادامه دهد.
مشیری از جمله هنرمندان ایرانی بود که آثارش مورد توجه بسیاری از مجموعه داران غربی و اروپایی قرار گرفته و هنردوستان غرب آسیا نیز پیگیر آثار او هستند. مشیری جزو هنرمندانی بود که سال ۲۰۰۸ در حراج کریستیز دبی قیمت اثرش از یک میلیون دلار عبور کرد.
مرتضی کاشیتراش اصفهانی
استاد مرتضی کاشی تراش اصفهانی یکی از آخرین بازمانده های هنر سنتی کاشی کاری ایران ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ در سن ۹۴ سالگی چشم از جهان فروبست. مرتضی کاشی تراش اصفهانی سال۱۳۰۹ به دنیا آمد. او دارای نشان درجه ۱ هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و از ابتدای تاسیس موسسه هنرمندان پیشکسوت به عضویت آن درآمد.
مسجد سید نخستین بنای شاخصی است که مرتضی کاشی تراش در دوره شاگردی به کسب مهارت در آن پرداخت. در همین دوره با استادانش کارهای مسجد امام در بازار تهران را نیز انجام می دادند. پس از مدتی خود در این حرفه به استادی رسید و کارهای بسیاری انجام داد که در آن میان می توان به مشارکت در مرمت کاشی معرق مسجد سید اصفهان، انجام کاشی کاری معرق ساختمان اداره ناحیه شرکت ملی نفت در قم، کاشی کاری مسجد ماسال ، کاشی کاری بازار صفویه، کاشی کاری سردر وزارت امور خارجه، کاشی کاری مسجد کارخانه ارج،کاشی کاری مسجد جلیلی در خیابان ایرانشهر، کاشی کاری سردر کتابخانه آقای امینیان در کربلا، کاشی کاری بقعه امام زاده سید نصرالدین(ع)، امام زاده زید(ع)، کاشی کاری سر در مسجد همت واقع در جنب بقعه امام زاده صالح، کاشی کاری مسجدهای امیرالمومنین، کاظمین و حضرت معصومه و… اشاره کرد.
استاد کاشیتراش به همراه پدرش هفت سال مشغول مرمت کاخ گلستان بودند. همچنین سالی سه ماه به اردبیل می رفت و به مرمت می پرداخت. مهم ترین فعالیت او در عرصه مرمت و تزئینات کاربردی معماری، مرمت کاشی های بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی است که در سن ۲۰ سالگی و به مدت ۱۵ سال با اساتید بزرگ هنر کاشی کاری دهه بیست به همکاری پرداخت. کاشی کاری بازار صفویه در خیابان ولیعصر تهران از جمله دیگر بناهای شاخصی است که او در سن ۵۰ سالگی به انجام رسانده است.
او از طرف سازمان میراث فرهنگی به همراه رئیس سازمان و چند هنرمند دیگر به کانادا سفر کردند تا این هنر ایرانی را به نمایش بگذارند. در این فستیوال هنرمندان بسیاری از کشور های گوناگون حضور داشتند و به هنرنمایی می پرداختند و در نهایت تیمی که از ایران حضور پیداکرده بود به عنوان برگزیده انتخاب شد.
هاشم بدری
هاشم بدری، هنرمند نقاش پیشکسوت و خلاق ایرانی، مبتکر سبک منحصر به فرد بدریسم و مربی بیش از ۵۰۰ نابینا در عرصه نقاشی، ۹ مرداد ۱۴۰۳ در سن ۷۸ سالگی دار فانی را وداع گفت.
بدری که به واسطه تکنیک نوآورانه خود در آموزش نقاشی به نابینایان شهرت جهانی داشت، صبح امروز در منزل خود درگذشت. وی که دوران کودکی و نوجوانی را در ماهشهر سپری کرده بود، پس از گذراندن دوران سربازی و شرکت در جنگ ایران و عراق، به هنر نقاشی روی آورد و با ابداع سبک بدریسم، تحولی شگرف در دنیای هنر ایران ایجاد کرد.
سبک بدریسم که بر پایه استفاده از ابزارهای ساده و قابل دسترس بنا شده، به نابینایان این امکان را میدهد تا با استفاده از حس لامسه، آثار هنری خلق کنند. این سبک منحصر به فرد که در فرانسه به ثبت رسیده است، در بیش از ۵۰ نمایشگاه داخلی و خارجی به نمایش گذاشته شده و مورد تحسین منتقدان و هنرمندان قرار گرفته است.
از دیگر افتخارات این هنرمند ارزشمند میتوان به عضویت در انجمن آزاد نقاشان فرانسه، کسب رتبه اول در چند دوره مسابقات نقاشی فرانسه و انتخاب به عنوان هنرمند برتر صنایع دستی ایران اشاره کرد.
هادی جمالی
هادی جمالی، تصویرگر و نقاش ایرانی، نیز ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ در سن ۷۴ سالگی درگذشت. وی اغلب با نقاشیهای اکسپرسیو و انتزاعی که پس از دهه ۱۳۷۰ خلق کرده شناخته میشود. او از اواخر دهه ۱۳۷۰، آثاری انتزاعی را بر بستر ورق نازک آلومینیوم ایجاد میکرد و از شیارزنی، بخیهکاری، رنگگذاری و رنگزدایی بهرهمیگرفت به طوری که به عقیده برخی پژوهشگران بافت خشن سطح بعضی از آثار او پوست ترکخورده یا زخمهای التیام نیافته را تداعی میکند.
این هنرمند اردیبهشت سال ۱۳۲۹ در شیراز متولد شد. او فارغالتحصیل معماری داخلی از دانشگاه هنر و کارشناسیارشد طراحیصنعتی از دانشکده هنر معماری دانشگاهآزاداسلامی بود که علاوه بر تحصیل در این رشتهها، به هنر نقاشی نیز میپرداخت.
هادی جمالی در سبک آبستره اکسپرسیونیسم کار کرده و معتقد بود این سبک، نوعی از آبستره است که تأثیر شدیدتری دارد و تا اندازهای در آن خشونت به کار رفتهاست؛ به این معنا که آبستره رمانتیک نیست و جدیتر و با سرعتی بیشتر کار میشود.
مجید فروغی
مجید فروغی مدیر روابط عمومی دفتر هنرهای تجسمی و فعال با سابقه عرصه رسانهای هنر و روابط عمومی فرهنگی و هنری ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ و در سن ۴۷ سالگی چشم از جهان فروبست.
این فعال هنری و رسانهای دارای مدرک کارشناسی روزنامهنگاری، کارشناسی ارشد علوم ارتباطات و دانشجوی مقطع دکتری این رشته بود. فروغی دارای سوابق گوناگون روزنامهنگاری در حوزههایی چون کتاب، هنر و رسانه و همچنین تدریس روزنامهنگاری و روابط عمومی در سطوح مختلف بود. مدیر روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ، مدیر روابط عمومی اداره کل هنرهای تجسمی، مدیر روابط عمومی جشنوارههای گوناگون تجسمی، موسیقی و... بخشی از سوابق زندهیاد فروغی است.
مدیریت روابط عمومی جشنوارههای ملی و بینالمللی از جمله فعالیتهای زندهیاد فروغی است. از وی مقالات بسیاری در رشته روابط عمومی و خبرنگاری به رشته تحریر درآمده است.