موشها

برگرفته از متن کتاب: یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود، موشی بود با گلهای از بچه های قد و نیمقد. هر بچه نامی داشت در خور: تیزدندان شکموترین سیبیلو، سیبیل دراز ترین آنها بود. خالدار با پوستی خالخالی به دنیا...
برگرفته از متن کتاب:
یکی بود یکی نبود،
زیر گنبد کبود،
موشی بود با گلهای از بچه های قد و نیمقد.
هر بچه نامی داشت در خور:
تیزدندان شکموترین
سیبیلو، سیبیل دراز ترین آنها بود.
خالدار با پوستی خالخالی به دنیا آمده بود.
لی لی از جست و خیز خسته نمی شد.
باریک دم دمی باریک داشت.
و سخت پنجه، پنجهای فولادین.
موش مادر بچه هایش را خیلی دوست داشت. هر وقت که گرسنه بودند. شیرشان میداد. کوچولوها هم از زندگی راضی بودند و روزبروز استخوان می ترکاندند و بزرگتر می شدند...
یکی بود یکی نبود،
زیر گنبد کبود،
موشی بود با گلهای از بچه های قد و نیمقد.
هر بچه نامی داشت در خور:
تیزدندان شکموترین
سیبیلو، سیبیل دراز ترین آنها بود.
خالدار با پوستی خالخالی به دنیا آمده بود.
لی لی از جست و خیز خسته نمی شد.
باریک دم دمی باریک داشت.
و سخت پنجه، پنجهای فولادین.
موش مادر بچه هایش را خیلی دوست داشت. هر وقت که گرسنه بودند. شیرشان میداد. کوچولوها هم از زندگی راضی بودند و روزبروز استخوان می ترکاندند و بزرگتر می شدند...