صبحانه برای یک نفر

نمایشنامه ای برای تلویزیون از متن کتاب: محیط: شهر زمان: شبی در یک فصل معتدل؛ دیدگاه: اطاقی است نسبتا بزرگ که ترکیبی از اطاق نشیمن، خواب و کار می باشد. ظاهر آشفته اطاق نشان می دهد که کمتر بنظافت و مراقبت...
نمایشنامه ای برای تلویزیون
از متن کتاب:
محیط: شهر
زمان: شبی در یک فصل معتدل؛
دیدگاه: اطاقی است نسبتا بزرگ که ترکیبی از اطاق نشیمن، خواب و کار می باشد. ظاهر آشفته اطاق نشان می دهد که کمتر بنظافت و مراقبت آنجا توجه می شود. در ضلع چپ بترتیب میز کوچکی با تلفن، تختخوابی دو نفره و یک میز توالت قرار دارد. در سمت چپ، ضلع شمالی، یک در بطرف آشپزخانه و دستشوئی، و در وسط ضلع میز تحریری با ماشین تایپ، رادیوی ترانزیستوری، مقداری کاغذ و یک صندلی راحت و سمت راست ضلع، یک پنجره بطرف خیابان، یک ساعت دیواری و تقریبا نزدیک زاویه دست راست اطاق، میزگردی است که روی آن چند جعبه کوچک و بزرگ دارو، یک پیش دستی، دو نمکدان و یک لیوان آب نیم خورده وجود دارد.
دور میز چهار صندلی فلزی رنگ و رورفته بچشم می خورد. در ضلع شرقی، کمی دورتر از در ورودی تلویزیونی است. که روی آن مقداری کتاب، پیش دستی، سیگار و زیرسیگاری دیده می شود.
کف اطاق را فرشی کهنه و پر نقش و نگار که مقداری کاغذ و روزنامه روی آن پخش شده پوشانده است. تنها وسیله تزئینی اطاق را پوستر بزرگی تشکیل می دهد که بخاطر افتادن پونز سمت چپ بالا و تا خوردن کاغذ، تصویری از آن مشاهده نمی شود از خارج صدای عبور و مرور اتومبیلها، سوت قطار و از خانه مجاور، صدای تلویزیونی که مشغول پخش فیلم سینمایی است شنیده می شود...
از متن کتاب:
محیط: شهر
زمان: شبی در یک فصل معتدل؛
دیدگاه: اطاقی است نسبتا بزرگ که ترکیبی از اطاق نشیمن، خواب و کار می باشد. ظاهر آشفته اطاق نشان می دهد که کمتر بنظافت و مراقبت آنجا توجه می شود. در ضلع چپ بترتیب میز کوچکی با تلفن، تختخوابی دو نفره و یک میز توالت قرار دارد. در سمت چپ، ضلع شمالی، یک در بطرف آشپزخانه و دستشوئی، و در وسط ضلع میز تحریری با ماشین تایپ، رادیوی ترانزیستوری، مقداری کاغذ و یک صندلی راحت و سمت راست ضلع، یک پنجره بطرف خیابان، یک ساعت دیواری و تقریبا نزدیک زاویه دست راست اطاق، میزگردی است که روی آن چند جعبه کوچک و بزرگ دارو، یک پیش دستی، دو نمکدان و یک لیوان آب نیم خورده وجود دارد.
دور میز چهار صندلی فلزی رنگ و رورفته بچشم می خورد. در ضلع شرقی، کمی دورتر از در ورودی تلویزیونی است. که روی آن مقداری کتاب، پیش دستی، سیگار و زیرسیگاری دیده می شود.
کف اطاق را فرشی کهنه و پر نقش و نگار که مقداری کاغذ و روزنامه روی آن پخش شده پوشانده است. تنها وسیله تزئینی اطاق را پوستر بزرگی تشکیل می دهد که بخاطر افتادن پونز سمت چپ بالا و تا خوردن کاغذ، تصویری از آن مشاهده نمی شود از خارج صدای عبور و مرور اتومبیلها، سوت قطار و از خانه مجاور، صدای تلویزیونی که مشغول پخش فیلم سینمایی است شنیده می شود...