انیمه های استودیو جیبلی: ۲۴ انیمه جادویی جیبیلی

اگر به دنیای انیمه علاقهمند باشید، بدون شک نام استودیو جیبلی برایتان آشناست؛ استودیویی که با ساخت انیمههایی منحصربهفرد و ماندگار، تحولی اساسی در صنعت انیمیشن ژاپن و جهان ایجاد کرده است. انیمه های استودیو جیبلی نهتنها از نظر بصری و تکنیکی...
اگر به دنیای انیمه علاقهمند باشید، بدون شک نام استودیو جیبلی برایتان آشناست؛ استودیویی که با ساخت انیمههایی منحصربهفرد و ماندگار، تحولی اساسی در صنعت انیمیشن ژاپن و جهان ایجاد کرده است. انیمه های استودیو جیبلی نهتنها از نظر بصری و تکنیکی خیرهکننده هستند، بلکه پرداختی متفاوت و جالب به مفاهیم عمیق انسانی، روابط، محیطزیست و خیال دارند. بزرگسال یا کودک فرقی ندارد همه ما میتوانیم مخاطب بخشی از آثار جیبلی باشیم.
استودیو جیبلی در سال ۱۹۸۵ به همت هایائو میازاکی و ایسائو تاکاهاتا تأسیس شد و در طول چهار دهه فعالیت خود، به یکی از معتبرترین و تأثیرگذارترین استودیوهای انیمیشنسازی جهان تبدیل شده و برخی از زیباترین انیمه جهان را ساخته است.. بسیاری از انیمههای استودیو جیبلی جوایز بینالمللی متعددی کسب کردهاند؛ از جمله شاهکار «سفر چیهیرو» که در سال ۲۰۰۳ موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شد. توجه به جزئیات، روایت داستانهای خلاقانه، موسیقی روحنواز و سبک هنری منحصر به فرد، باعث شده آثار این استودیو به تجربهای فراموشنشدنی برای تماشاگران بدل شوند.
در ادامه لیست انیمه های استودیو جیبلی بر که بر اساس ترکیب از امتیاز و شهرت مرتب شده است را مشاهده میکنید.
۱. افسانه شاهدخت کاگویا (The Tale of the Princess Kaguya)
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
ژانر: درام تاریخی، فانتزی
سال ساخت: ۲۰۱۱
در دل جنگلی بامبویی، مردی مسن دختری کوچک را درون ساقهی بامبو مییابد. او و همسرش، این کودک آسمانی را همانند دختر خود بزرگ میکنند و به زودی متوجه میشوند که او با دیگر انسانها متفاوت است. با گذشت زمان، این دختر که حالا نامش کاگویا است، به زیبایی و بلوغ میرسد و خواستگاران بسیاری را بهسوی خود جذب میکند. اما او هیچکدام را نمیپذیرد و در نهایت، حقیقت آسمانیِ وجودش آشکار میشود. این داستان پر از نمادهای فلسفی درباره زودگذر بودن زندگی، جایگاه زن، و مفهوم رهایی است. این اثر یک شاهکار واقعگرایانه از تاکاهانا است که بر پایه اساطیر ژاپنی خلق شده است. این انیمه برای برخی یکی از بهترین انیمه های انگیزشی است.
با وجود زیبایی بصری و عمق فلسفی، برخی از مخاطبان ممکن است ریتم کند فیلم و تمرکز بیش از حد بر جزئیات روزمره زندگی کاگویا در نیمه اول را خستهکننده بدانند.
۲. همین دیروز (Only Yesterday)
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
ژانر: درام، واقعگرایانه
سال ساخت: ۱۹۹۱
تائکو، زن ۲۷ سالهای از توکیو، تصمیم میگیرد تعطیلات خود را در روستا سپری کند تا از روزمرگی زندگی شهری فرار کند. در این سفر، خاطرات کودکیاش در دهه ۱۹۶۰ به سراغش میآیند: کلاس پنجم، اولین عاشقانههای نوجوانی، مشکلات ریاضی، و شکوفایی حس کنجکاوی. فیلم با تلفیق دو زمان، ارتباط میان کودکی و بزرگسالی را بهتصویر میکشد و در پایان، تائکو باید تصمیم بگیرد که واقعاً چه میخواهد. فیلمی شاعرانه و واقعگرایانه درباره هویت، انتخاب و بازگشت به ریشهها.
ساختار روایی فیلم که به طور مداوم بین زمان حال و خاطرات کودکی تائکو در رفت و آمد است، ممکن است برای برخی از بینندگان گیجکننده باشد و تمرکز بر هر یک از دورههای زمانی را دشوار کند.
۳. سرویس تحویل کیکی (Kiki’s Delivery Service)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: فانتزی، کودکانه، خانوادگی
سال ساخت: ۱۹۹۸
در سنت جادوگران، هر دختر جادوگر باید در سن سیزده سالگی شهر جدیدی را پیدا کند و در آن به تنهایی زندگی کند تا استقلال را بیاموزد. کیکی، جادوگر نوجوان پرانرژی، همراه با گربهی سخنگوی خود، «جیجی»، به شهری ساحلی میرود و تصمیم میگیرد خدمات تحویل با جارو راهاندازی کند. اما او با چالشهای بزرگسالی روبرو میشود: از دست دادن اعتماد به نفس، خستگی، و تردید در تواناییهای خود. در نهایت، کیکی یاد میگیرد که با پذیرش ضعفها، قدرت واقعی خود را کشف کند.
در حالی که تمرکز فیلم بر چالشهای بلوغ و یافتن «خود» است، منطق داستان گاهی دچار ضعف میشود. به طور مثال دلیل از دست دادن موقت قدرت جادویی کیکی ممکن است برای برخی از مخاطبان مبهم و ناگهانی به نظر برسد و به طور کامل روایت نشده باشد.
۴. مدفن کرمهای شبتاب (Grave of the Fireflies)
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
ژانر: درام جنگی، ضدجنگ
سال ساخت: ۱۹۸۸
در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم در ژاپن، سیتا، نوجوانی مسئول، به همراه خواهر کوچک و معصومش، ستسوکو، پس از بمباران شهرشان توسط آمریکا، بیخانمان میشوند. با مرگ مادرشان و بیاعتنایی بستگان، آن دو تلاش میکنند به تنهایی زنده بمانند. فیلم بهشکلی دردناک و بیپروا نشان میدهد که چگونه جنگ نهفقط زندگی سربازان، بلکه کودکان بیدفاع را نیز در هم میشکند. این اثر غمانگیز و تأثیرگذار، از مهمترین و ضدجنگترین انیمیشنهای تاریخ سینماست.
با وجود قدرت تاثیرگذاری و اهمیت تاریخی فیلم، برخی از تماشاگران ممکن است فضای بسیار تلخ و ناامیدکننده فیلم را طاقتفرسا و از نظر احساسی سنگین بدانند، چون امید چیزی است که به سختی در این قصه پیدا میشود. مدفن کرمهای شبتاب یکی از غمبارترین انیمه های استودیو جیبلی است.
۵. شهر اشباح (Spirited Away)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: فانتزی، ماجراجویی، استعاری
سال ساخت: ۲۰۰۱
چیهیرو، دختری دهساله، همراه خانوادهاش در مسیر اسبابکشی به خانه جدیدشان هستند که وارد تونلی اسرارآمیز میشوند. ناگهان، والدینش به خوک تبدیل میشوند و او در دنیایی پر از ارواح، خدایان و جادو محبوس میشود. او در حمام عمومیای که مخصوص خدایان است، باید کار کند تا نجات یابد. این فیلم داستانی پیچیده درباره هویت، بلوغ، طمع انسان، و تحول شخصیت است که با طراحی بصری شگفتانگیز و نمادگرایی فرهنگی، اثری جاودانه خلق میکند. شهر اشباح یکی از مشهورترین انیمه های استودیو جیبلی است.
با وجود زیبایی بصری و عمق معنایی، ساختار روایی فیلم تا حدودی اپیزودیک است و برخی از مخاطبان ممکن است احساس کنند که داستان در نیمه اول فاقد یک خط داستانی منسجم و متمرکز است. شاید به نظر برسید ما با مجموعهای از داستانهای پراکنده مواجه هستیم.
۶. پسرک و مرغ ماهیخوار(The Boy and the Heron)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: فانتزی، استعاری، درام روانشناختی
سال ساخت ۲۰۲۳
ماهیتسو، پسر جوانی که مادرش را در جنگ از دست داده، به همراه پدرش به عمارت جدیدی نقل مکان میکند. در آنجا، حواصیل سخنگویی او را به سفری دروننگر و رازآلود دعوت میکند. فیلم، همانند یک رؤیای در حال حرکت، او را از میان جهانهای موازی، خاطرات، سوگ، و جادوی هستی عبور میدهد. «پسر و حواصیل» تفسیری شاعرانه بر مرگ، پذیرش، و خلأیی است که عزیزان ازدسترفته در دل باقی میگذارند.
از نظر تصویری ما باز هم با یک شاهکاری از میازاکی بزرگ طرف هستیم. اما روایت فیلم بسیار استعاری و گاهی اوقات مبهم است و ممکن است برخی از مخاطبان در درک کامل نمادها و ارتباط بین رویدادهای مختلف دچار مشکل کند.
۷. دنیای مخفی آریتی (The Secret World of Arrietty)
کارگردان: هیروماسا یونهبایاشی
ژانر: فانتزی، کودکانه
سال ساخت: ۲۰۱۰
آریتی، دختری از نژاد «قرضگیرندگان» (موجوداتی ریزاندام که در مخفیگاههای خانههای انسانها زندگی میکنند)، به همراه خانوادهاش در یک خانه قدیمی مخفی شدهاند. او با یک پسر انسان بیمار آشنا میشود و این آشنایی به زودی خطراتی را برای خانوادهاش به همراه میآورد. داستانی درباره دوستیهای غیرممکن، تفاوتها، و درک متقابل که با طراحی منحصربهفرد و موسیقی دلنشین، یکی از آثار لطیف و دلپذیر استودیو جیبلی است.
آریتی فیلم تقریبا بینقص است، البته اگر دنبال داستان پیچیده نباشید. مخاطبان حرفهای انیمه و سینما داستان آن را نسبتاً ساده و فاقد پیچیدگیهای روایی یا اوج و فرودهای دراماتیک قابل توجه میدانند.
۸. شاهزاده مونونوکه (Princess Mononoke)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: حماسی، فانتزی تاریک، اکشن
سال ساخت: ۱۹۹۷
آشیتاکا، شاهزادهای تبعیدشده، برای یافتن درمان نفرینی که گریبانگیرش شده به غرب سفر میکند. او در میانه نبرد میان انسانها و ارواح جنگل قرار میگیرد. «مونونوکه» دختری است که با گرگهای غولپیکر زندگی میکند و علیه انسانها میجنگد. فیلم، مرز بین خیر و شر را از میان برمیدارد و درباره همزیستی، طبیعت، صنعتیسازی و اخلاق زیستمحیطی میاندیشد.
این فیلم یک شاهکار است، شاهکاری در قامت تاریخ سینما، با این حال نقد برخی به آن این است که به دلیل حجم زیاد داستان و شخصیتها فرصت پرداختن به تمام آنها مهیا نشده است.
۹. همسایه من توتورو (My Neighbor Totoro)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: کودکانه، فانتزی، خانوادگی
سال ساخت: ۱۹۸۸
دو خواهر، سَتسوکی و مِی، به همراه پدرشان به خانهای روستایی نقل مکان میکنند تا به مادر بیماردارشان نزدیکتر باشند. آنها با موجودات جادویی و طبیعتمحور، از جمله «توتورو»ی عظیم و مهربان، دوست میشوند. فیلمی درباره معصومیت، ارتباط با طبیعت، و قدرت تخیل کودکانه در مواجهه با ترسها و دغدغهها.
با وجود جذابیت و سادگی دلنشین فیلم، برخی از مخاطبان ممکن است فقدان یک خط داستانی قوی و وجود تعارضات دراماتیک قابل توجه را به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کنند
۱۰. وقتی مارنی آنجا بود (When Marnie Was There)
کارگردان: هیروماسا یونهبایاشی
ژانر: درام روانشناختی، فانتزی
سال ساخت: ۲۰۱۴
آنا، دختری تنها و درونگرا، برای بهبود آسمش به منطقهای ساحلی فرستاده میشود. او در نزدیکی مردابی متروکه با دختری مرموز به نام «مارنی» آشنا میشود که فقط خودش میتواند او را ببیند. رابطه این دو پیچیدهتر میشود تا جایی که حقیقتی غمانگیز از گذشته فاش میشود. فیلمی پر از راز، اندوه، و لحظات شاعرانه درباره تنهایی، بخشش و یافتن معنا.
با وجود فضای رازآلود و پرداختن به مسائل عمیق روانشناختی، برخی از بینندگان ممکن است روند آشکار شدن حقیقت درباره هویت مارنی را کند و طولانی بدانند
۱۱. پونیو روی صخره کنار دریا (Ponyo)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: فانتزی، کودکانه، ماجراجویی
سال ساخت: ۲۰۰۸
در شهری ساحلی، پسربچهای به نام سوسکه با ماهی جادویی کوچکی به نام پونیو آشنا میشود که آرزو دارد انسان شود. پونیو که دختر جادوگری در اعماق دریاست، با قدرتی جادویی پا به دنیای انسانها میگذارد و دنیایش را دگرگون میکند. اما این تغییر نظم طبیعت را به هم میزند و موجب وقوع طوفانهایی سهمگین میشود. حالا سوسکه باید بین نجات دنیا و نگهداشتن دوست تازهاش یکی را انتخاب کند. داستان پونیو الهام گرفته از قصه پری دریایی کوچک است. پونیو یکی از لطیفترین انیمه های استودیو جیبلی است.
در حالی که فیلم سرشار از تخیل و لحظات دلنشین است، برخی از مخاطبان ممکن است داستان آن را نسبتاً ساده و فاقد انسجام روایی قوی در نیمه دوم بدانند و احساس کنند که برخی از اتفاقات به شکلی ناگهانی و بدون زمینهچینی کافی رخ میدهند.
۱۲. باد برمیخیزد (The Wind Rises)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: درام تاریخی، زندگینامهای
سال ساخت: ۲۰۱۳
این فیلم داستان زندگی مهندس هوانوردی ژاپنی جیرو هوریکوشی را روایت میکند که آرزوی پرواز در سر دارد، اما بهجای خلبانی، طراح جنگنده میشود. او در جریان جنگ جهانی دوم، هواپیمای افسانهای زیرو را طراحی میکند. در کنار این داستان، عشق غمانگیز جیرو به دختری بیمار بهنام نائوکو نیز روایت میشود. این فیلم، فیلمی شاعرانه، تأملبرانگیز و ضدجنگ با فضای رئالیستی است و آخرین فیلم میازاکی پیش از بازنشستگی موقت.
با وجود پرداختن به رویاها و دستاوردهای یک مهندس نابغه، برخی از منتقدان و بینندگان، به تصویر کشیدن نسبتاً بیطرفانه و حتی شاعرانه زندگی جیرو هوریکوشی، طراح هواپیماهای جنگی در طول جنگ جهانی دوم را مورد انتقاد قرار دادهاند و معتقدند که فیلم به اندازه کافی به پیامدهای اخلاقی و انسانی اختراعات او نمیپردازد.
۱۳. قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: فانتزی، عاشقانه
سال ساخت: ۲۰۰۴
قلعه هاول اثری پیچیده و سمبلیک با مضامین عشق، هویت، و بیهودگی جنگ؛ برگرفته از رمانی از دایانا وین جونز است. این فیلم داستان دختری خجالتی بهنام سوفی است که با جادویی تاریک نفرین شده و به زنی پیر تبدیل میشود. او برای شکستن طلسم وارد قلعهی متحرک و عجیب هاول، جادوگری مرموز و محبوب، میشود. قلعه متحرک هاول هم یکی از مشهورترین انیمه های استودیو جیبلی است.
برخی از مخاطبان ممکن است احساس کنند که داستان در نیمه دوم فیلم کمی پیچیده و از هم گسیخته میشود و برخی خرده روایتها بینتیجه میمانند.
۱۴. از بالای تپه پاپی (From Up on Poppy Hill)
کارگردان: گورو میازاکی
ژانر: درام، عاشقانه نوجوان
سال ساخت: ۲۰۱۱
در یوکوهامای دهه ۶۰ میلادی، دختری به نام “اومی” که والدینش را در جنگ از دست داده، با پسری بهنام “شو” آشنا میشود. این دو نوجوان با هم تلاش میکنند ساختمانی قدیمی را از تخریب نجات دهند، درحالیکه گذشتهی خانوادگیشان با رازهایی غافلگیرکننده به هم گره خورده است. این فیلم با فضایی نوستالژیک و موسیقی لطیف، تصویری لطیف از نوجوانی، عشق و گذر از بحران هویت ارائه میدهد.
فیلم فضایی نوستالژیک و دلنشین دارد، اما برخی از مخاطبان ممکن است گرههای داستانی مربوط به گذشته خانوادگی شخصیتها را کمی تصنعی و ملودراماتیک بدانند. این مسئله میتواند از حس واقعگرایانه و لطیف فیلم بکاهد.
۱۵. لاپوتا قلعهای در آسمان (Castle in the Sky)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: فانتزی، ماجراجویی، استیمپانک
سال ساخت: ۱۹۸۶
خلاصه مفصل:
پسری یتیم به نام پازو و دختری مرموز به نام شیتا در تلاش هستند تا به شهری شناور بهنام لاپوتا برسند؛ شهری افسانهای با فناوریهای خارقالعاده. در مسیر، آنها از دست ارتش و دزداندریایی فرار میکنند، در حالیکه باید حقیقت درباره گذشتهی شیتا و قدرت نهفته در او را کشف کنند.
با وجود پیامهای جذاب و ضد جنگ و ضد استعماری، ریتم فیلم در بخش میانی گاهی اوقات ممکن است روان نباشد.
۱۶. پورکو روسو (Porco Rosso)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: ماجراجویی، تاریخی
سال ساخت: ۱۹۹۲
مارکو پگوت، خلبان سابق ایتالیایی در دوران بین دو جنگ جهانی، بهدلیل طلسمی به خوک تبدیل شده و اکنون با نام پورکو روسو زندگی میکند. او در دریای آدریاتیک با دزدان هوایی مبارزه میکند و با گذشته، عشق قدیمی و بحرانهای درونی خود مواجه میشود.
این فیلم هم مثل برخی دیگر از آثار میازاکی گاهی با افول روایت داستان مواجه میشود.
۱۷. زمزمه قلب (Whisper of the Heart)
کارگردان: یوشیفومی کوندو
ژانر: درام نوجوان، عاشقانه
سال ساخت: ۱۹۹۵
دختری کتابخوان و خیالپرداز بهنام شیزوکو بهطور اتفاقی با پسری علاقهمند به ساخت ویولن آشنا میشود. این رابطه او را به سوی کشف استعداد نویسندگی و جسارت در تحقق رؤیاهایش سوق میدهد. این اثر یکی از رمانتیکترین انیمه های استودیو جیبلی است.
ا وجود پرداختن به موضوعات مهمی چون یافتن استعداد و دنبال کردن رویاها، برخی از مخاطبان ممکن است ریتم فیلم را در نیمه اول کمی کند بدانند و احساس کنند که داستان برای رسیدن به نقطه اوج و تمرکز بر تصمیم شیزوکو برای نویسندگی، زمان زیادی را صرف معرفی شخصیتها و فضاسازی میکند.
۱۸. نائوشیکا از دره باد (Nausicaä of the Valley of the Wind)
کارگردان: هایائو میازاکی
ژانر: علمی-تخیلی، حماسی
سال ساخت: ۱۹۸۴
در جهانی پساآخرالزمانی، شاهزادهای مهربان و خردمند بهنام “نائوسیکا” در تلاش است بین انسانها و طبیعت آلودهی اطرافشان صلح برقرار کند. با ورود ارتشی متخاصم، او باید برای نجات سرزمین خود و جلوگیری از نابودی اکوسیستم تلاش کند. این فیلم اثری پیشگام در موضوعات زیستمحیطی، و فیلمی که بذر تأسیس استودیو جیبلی را کاشت.
با وجود گستردگی جهانبینی و عمق مضامین زیستمحیطی و صلحطلبانه، احتمال دارد احساس کنید که پایان فیلم تا حدودی سریع و فشرده سر میرسد.
۱۹. امواج اقیانوس (Ocean Waves)
کارگردان: تومومی موچیزوکی
ژانر: درام، مدرسهای
سال ساخت: ۱۹۹۳
در این داستان ملایم و رئالیستی، دانشآموزی دبیرستانی بهنام “تاکو” از طریق دیدار با دوست قدیمیاش به یاد خاطرات عشق و دوستی در دوران دبیرستان میافتد. فیلم به صورت فلاشبک، مثل مرور آلبوم خاطراتی تلخ و شیرین پیش میرود. نکته جالب این است که این فیلم توسط تیم جوانتر جیبلی برای تلویزیون ساخته شد.
با وجود حس نوستالژیک و پرداختن به ظرافتهای روابط نوجوانانه، داستان در مرکز خود و ایجاد کشش دراماتیک ضعف دارد.
۲۰. بازگشت گربه (The Cat Returns)
کارگردان: هیرویوکی موریتا
ژانر: فانتزی، ماجراجویی
سال ساخت: ۲۰۰۲
هارو، دختر نوجوانی که گربهای را از تصادف نجات میدهد، ناگهان وارد پادشاهی گربهها میشود و شاهزاده گربه به او پیشنهاد ازدواج میدهد! در تلاش برای فرار از این دنیای عجیب، او به کمک شخصیتهایی همچون بارون به سفری جادویی و پرهیجان میرود. این فیلم در واقع اسپینآفی از شخصیت بارون در فیلم زمزه قلب است.
برخی از مخاطبان ممکن است احساس کنند که در مقایسه با دیگر آثار استودیو جیبلی، از عمق داستانی و پرداخت شخصیت کمتری برخوردار است
۲۱. پوم پوکو (Pom Poko)
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
ژانر: کمدی، فانتزی، محیطزیستی
سال ساخت: ۱۹۹۴
در کوههای حومهی توکیو، گروهی از راکونهای افسانهای (که در فرهنگ ژاپن موجوداتی تغییرشکلدهنده هستند) زندگی آرامی دارند تا اینکه پروژههای توسعه شهری، جنگلشان را تهدید میکند. این موجودات با استفاده از قدرتهای جادویی و در قالب انسانها و ارواح، با انسانها مقابله میکنند تا خانهشان را نجات دهند.
با وجود پرداختن به موضوع مهم محیط زیست با رویکردی خلاقانه و فانتزی، برخی از مخاطبان ممکن است تغییرات لحن مکرر فیلم، از کمدی سبک گرفته تا لحظات جدی و حتی غمانگیز، و همچنین ساختار اپیزودیک آن را کمی آشفته و فاقد انسجام کامل بدانند.
۲۲. همسایه من یامادا (My Neighbors the Yamadas)
کارگردان: ایسائو تاکاهاتا
ژانر: کمدی خانوادگی، اپیزودیک
سال ساخت: ۱۹۹۹
فیلم در قالب مجموعهای از اپیزودهای کوتاه و کمیکاستریپمانند، زندگی روزمرهی خانوادهای ژاپنی به نام یامادا را به تصویر میکشد. پدر، مادر، مادربزرگ، فرزندان و حتی سگ خانواده، هرکدام دنیای خاص خود را دارند، اما در کنار هم معنای زندگی خانوادگی را میسازند. طراحی گرافیکی متفاوت از دیگر آثار جیبلی با رنگآمیزی آبرنگی و سبک بصری مینیمال ویژگی خاص این اثر است. شاید بتوان این اثر را یکی از متفاوتترین انیمه های استودیو جیبلی دانست.
با وجود به تصویر کشیدن شیرین و بامزهی زندگی روزمره یک خانوادهی ژاپنی این اثر بیشتر داستانها و تصاویری پراکنده است، نه یک روایت کامل.
۲۳. حکایت دریای زمین (Tales From Earthsea)
کارگردان: گورو میازاکی
ژانر: فانتزی حماسی
سال ساخت: ۲۰۰۶
در دنیای افسانهای ارثسی، جادوگران و موجودات سحرآمیز در معرض آشفتگی بزرگی قرار گرفتهاند. جوانی به نام آرن با جادوگر بزرگی به نام گد همراه میشود تا دلیل این ناهماهنگی را پیدا کنند. در این مسیر با جادوگری شرور، رازهای تاریک روح آرن، و دختری به نام تررو روبهرو میشوند. این اثر اقتباسی از آثار اورسولا لو گویین است، اما بهطور کلی فاقد انسجام، شخصیتپردازی یا عمق فلسفی مورد انتظار از جیبلی است است.
یکی از مهمترین انتقادات وارد شده به این فیلم، اقتباس ضعیف آن از مجموعه کتابهای «دریای زمین» اثر اورسلا کی. لو گویین است. بسیاری از منتقدان و طرفداران این مجموعه معتقدند که فیلم به طور قابل توجهی از داستان، شخصیتها و مضامین اصلی کتابها منحرف شده و در نتیجه، اثری ناهماهنگ و فاقد عمق معنایی لازم خلق شده است.
۲۴. ارویگ و جادوگر (Earwig and the Witch)
کارگردان: گورو میازاکی
ژانر: فانتزی کودکانه
سال ساخت: ۲۰۲۰
ایروینگ دختری باهوش و سرسخت است که در یتیمخانهای در انگلستان زندگی میکند. روزی توسط زن جادوگری به فرزندی گرفته میشود و وارد خانهای تاریک و پررمز و راز میشود. او بهجای آنکه قربانی شود، تلاش میکند تا جادو را بیاموزد و بازی را به نفع خودش تغییر دهد.
این فیمل اولین اثر کاملاً سهبعدی (CGI) استودیو جیبلی که به دلیل ضعف در طراحی بصری، داستان ناقص و شخصیتپردازی ضعیف بهشدت مورد انتقاد قرار گرفت. بسیاری از منتقدان و بینندگان معتقدند که کیفیت انیمیشن پایینتر از استانداردهای معمول جیبلی بوده و فاقد ظرافت و جذابیت بصری آثار قبلی این استودیو است. طراحی شخصیتها و فضاسازی نیز در مقایسه با دیگر فیلمهای جیبلی، چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. باید به تلخی پذیرفت ارویگ و جادوگر یکی از بدترین انیمه های استودیو جیبلی و شاید بدترین آنها است.
چرا انیمه های استودیو جیبلی هنوز هم تماشاییاند؟
در دنیایی پر از جلوههای بصری پرزرقوبرق و داستانهای تکراری، انیمه های استودیو جیبلی هنوز هم مثل نسیمی تازه دلنشین هستند. از داستانهای عمیق و فلسفی گرفته تا شخصیتپردازی انسانی و لطیف، آثار این استودیو ثابت کردهاند که انیمیشن صرفاً مخصوص کودکان نیست؛ بلکه رسانهای قدرتمند برای بیان دغدغههای انسانی، اجتماعی، و زیستمحیطی است.
در این مقاله، با نگاهی واقعگرایانه و بیطرفانه به نقاط قوت و ضعف تمام آثار برجستهی جیبلی پرداختیم؛ فیلمهایی که هرکدام نهتنها در ژانر خود بینظیرند، بلکه تجربهای احساسی و فکری برای مخاطب به همراه دارند. از غم عمیق «مدفن کرمهای شبتاب» تا رویاپردازی استعاری «پسرک و مرغ ماهیخوار»، جیبلی برای هر سلیقهای چیزی برای عرضه دارد.
اگر شما هم از تماشای انیمه های استودیو جیبلی لذت بردهاید، کدام اثر را بیشتر دوست داشتید و چرا؟ نظراتتان را در بخش دیدگاهها بنویسید یا این مقاله را با دوستان انیمهدوستتان به اشتراک بگذارید.
منبع: Rotten Tomatoes