شاهرخ مسکوب؛ مرگنویسی که در ما میپِلِکد
دستهبندی: فرهنگی و هنریتاریخ انتشار: ۱۴۰۴ فروردین ۲۵, دوشنبه ساعت ۷:۰۰

«صبح امروز منوچهر تلفن کرد. گفت شاهرخ. گفتم صدات از ته چاه درمیآید. گفت آره. گفتم چی شده. این «اسلام» دیشب کار خودش را تمام کرد، احمق. من گفتم نه! دیگر نه او توانست حرف بزند نه من. یک لحظه سکوت بود. پس از آن شکستهبسته اضافه...