انشا در مورد محرم | 10 انشا زیبا با موضوع محرم و عاشورا (ع)

با رسیدن ماه محرم، حال و هوای شهر تغییر میکند. پرچمهای سیاه بر در و دیوار نصب میشوند صدای نوحهخوانی از مساجد و هیئتها به گوش میرسد و دلها ناخواسته به سمت کربلا پر میکشند محرم فقط یک ماه نیست، بلکه یادآور بزرگترین حماسه تاریخ...
با رسیدن ماه محرم، حال و هوای شهر تغییر میکند. پرچمهای سیاه بر در و دیوار نصب میشوند
صدای نوحهخوانی از مساجد و هیئتها به گوش میرسد و دلها ناخواسته به سمت کربلا پر میکشند
محرم فقط یک ماه نیست، بلکه یادآور بزرگترین حماسه تاریخ است
حماسهای که در آن، امام حسین (ع) و یاران باوفایش با لب تشنه، اما دلی پر از ایمان، در برابر ظلم ایستادند و جاودانه شدند.
در این ماه، نه تنها گریه و عزاداری، بلکه تفکر در راه و هدف امام حسین (ع) اهمیت دارد
محرم فرصتیست برای بازگشت به خود، برای مرور ارزشهایی چون شجاعت، صداقت، آزادگی و فداکاری
انشا در مورد محرم | ۱۰ انشا زیبا با موضوع محرم و عاشورا (ع)
انشا در مورد محرم – شماره ۱
انشا در مورد عاشورا ( به زبان کودکان )
مقدمه :
عاشورا یکی از بزرگ ترین ، سخت ترین و ناراحت کننده ترین روز های سال است .
عاشورا روزی است که در آن امام حسین(ع) مظلومانه و لب تشنه به شهادت رسیدند .
در این روز امام حسین و ۷۲ تن از یاران او که همه آدم های خوبی بودند و شهید شدند .
انشا در مورد محرم
یاران امام حسین ( ع) از هیچ کس جز خدا نمی ترسیدند و با اینکه تعداد آنها خیلی کمتر از تعداد لشکریان یزید بود اصلا نترسیدند و تا آخر از امام حسین دفاع کردند. در روز عاشورا امام حسین (ع) با بچه ها و یارانش با دشمن جنگ کردند .با اینکه چند روز بود آنها آب برای خوردن نداشتند و در روز عاشورا خیلی تشنه بودند باز هم به خاطر خدا به جنگ ادامه دادند .
در مورد عاشورا ( به زبان کودکان )
دشمنان امام حسین آدم های بدی بودند که حتی به به بچه خیلی کوچک امام حسین (ع) که ۶ ماهش بود رحم نکردند و او را شهید کردند. ولی یاران امام حسین خیلی شجاع بودند و از دشمن نمی ترسیدند و دوست داشتند به خاطر امام حسین جانشان را فدا کنند. به همین خاطر است که ما آنها را خیلی دوست داریم و خدا هم آنها را خیلی دوست دارد.
انشا در مورد عاشورا و تاسوعا برای راهنمایی
ما حضرت ابوالفضل (ع) را هم خیلی دوست داریم . حضرت ابوالفضل برادر امام حسین است . وقتی بچه های امام حسین خیلی تشنه بودن حضرت ابوالفضل رفت تا برای آنها آب بیاورد ولی وقتی به کنار نهر آب رسید با اینکه خودش خیلی تشنه بود از آن آب نخورد چون دوست داشت اول امام حسین و بچه های امام حسین آب بخورند . وقتی حضرت ابوالفضل داشت برای بچه ها آب میاورد در راه شهید شد .
انشا در مورد محرم برای دبیرستان
با این که او خیلی قوی و شجاع و مهربان بود ولی جانش را به خاطر بچه های امام حسین فدا کرد. به همین خاطر مردم هر سال روز عاشورا و تاسوعا به یاد امام حسین و حضرت ابوالفضل و ۷۲ یار شجاع امام حسین و بچه های امام حسین مراسم عزاداری میگیرند و به روضه و هیات میروند .
انشا در مورد محرم
نتیجه گیری :
ما باید سعی کنم از زندگی امام حسین و یارانش درس شجاعت بگیریم
و آدم های خوبی باشیم تا امام حسین ( ع ) ما را دوست داشته باشد.
انشا در مورد محرم با مقدمه و نتیجه
انشا در مورد محرم – شماره ۲
انشا در مورد محرم (برای نوجوانان)
مقدمه :
با نام خداوند بزرگ قلم را در دست میگیرم
و انشای خود را در مورد علت واقعه تلخ عاشورا آغاز میکنم.
متن انشا :
وقتی امام حسن (ع) شهید شد امام حسین (ع) به امامت رسید . معاویه نیز پس از سال ها ظلم و ستم در حالی که حاکمی فاسد بود مرد و بر خلاف عهد نامه ای که با امام حسن (ع) امضا کرده بود پسرش یزید را که فردی بود فاسد و شراب خوار و بی کفایت پس از او به حکومت رسید. او در حکومت داری خود هر آنچه پیامبر در حکومت و حکومت داری به مسلمانان سفارش کرده بود زیر پا گذاشت و طبق روش پدرش به ظلم و ستم پرداخت . او به حاکم شهر مدینه شهری که امام حسین در آن زندگی میکرد دستور داد از امام حسین بیعت بگیرد.
انشا در مورد عاشورا و تاسوعا برای دبستان
اما امام حسین هرگز با فردی فاسد مثل یزید بیعت نمیکرد به همین دلیل با یاران و خانواده اش به سوی مکه رفت . مردم کوفه که مردمی پیمان شکن و ترسو بودند هزاران نامه به امام حسین نوشتند و از او دعوت کردند به کوفه برود و به او قول دادند از اون حمایت کنند در کنار او با یزدید بجنگند . امام حسین ابتدا مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد اما مردم کوفه فریب خورده و پیمان شکنى کردند و مسلم را در شهر کوفه تنها رها کرند تا شهید شد.
انشا در مورد محرم (برای نوجوانان )
امام حسین (ع ) با خانواده ، فرزندان و یارانش به طرف کوفه رفت و در نزدیکى کوفه بود که متوجه پیمان شکنى کوفیان شد.عبیداللّه بن زیاد حر بن یزید ریاحى را براى مقابله با امام حسین (ع ) اعزام کرد. سپس لشکری به فرماندهی عمر بن سعد با سى هزار نفر به کربلا فرستاد. او به عمر بن سعد وعده حکومت ری در برابر شهادت امام حسین (ع) را داده بود .
انشا در مورد محرم کوتاه
عمر بن سعد به طمع حکومت رى به کربلا رفت و با خبیثانه ترین و شیطانی ترین روشن ها به جنگ با نواده پیامبر پرداخت . او دستور داد آب را بر امام حسین (ع ) و یارانش ببندند. در نهایت همه ۷۲ تن یار امام حسین (ع ) با ایمان و شجاعت جنگیدند و روز دهم محرم (عاشورا) با عزت ، رشادت و آزادگى به شهادت رسیدند.
انشا در مورد عاشورا برای کلاس چهارم
نتیجه گیری :
واقعه تلخ عاشورا رقم خورد .اما این تلخی و مظلومیت قرن ها چراغ راه انسانیت گشت و آموخت زندگی ارزش تحمل ظلم و ستم را ندارد. آموخت ظالم همواره نابود شدنی است در صورتی که یاد و عشق حسین و حسینیان تا قیامت در قلب مسلمان و کافر باقی خواهد ماند .
انشا در مورد محرم
انشا در مورد محرم – شماره ۳
انشا ماه محرم برای پایه های مختلف تحصیلی
واژه های تشنه در بیابان روح من خیمه زده اند
برفی از فراق در دستهایم تبخیر می شود
در ظهر شعرهایم عطش شهید می پیچد و تجلی گاه روح زخم خورده ام می گردد…
محرم می آید و قصه ی اندوه آلاله ها را در گوش جان ها زمزمه می کند
دوباره شهر بوی غمی آسمانی می گیرد.
خیابان ها سیاه پوش زخم بزرگ تاریخ می شوند ،محرم می رسد با یک دنیا اشک و غم ،محرمی که یاد آور کربلاست،
همان سرزمینی که تمام هستی به گِردش طواف می کندمحرم می آید،روزهای گریه بر عزیز زهرا؛روزهای عطش و تشنگی ،ایثار و شهادت…
گاه می اندیشم به بیابان های عطش،به بوته های سوخته ،به قلب های کوچک اما به وسعت تاریخ،
به کودکان بینوا و یتیمان کربلا آنها که یادآوری دردشان،تمام وجودم را می سوزاند.
گاه کربلا را به خاطر می آورم دشت نینوا را …
کربلا با حسین(ع)معنا می یابد او که عطر حضورش را از خیمه هایی که آکنده از نگاه سکینه بود حس می کنم
و فریادش را که در بلندای آسمان به گوش می رسد،هنوز نوای کربلایی اش همه جا شنیده می شود«اگر دین ندارید لااقل آزادمرد باشید…»
کربلا یعنی جلوه ی حضور ابوالفضل العباس(ع) ،سقای تشنه لب،ماه بنی هاشم،یعنی داغ زاده ی ام البنین که کمر مولا را شکست ؛
او که بر قله افتخار ایستاد و دستان بریده اش بلندترین قصیده ی ایثار و مردانگی بود ،
اوکه کودکان را هم شرمنده ی دستانش کرد،کاش نمی دیدند چگونه با دستان بریده آب آورد و به خیمه نرسید …
کربلا یعنی رشادت علی اکبر؛ شبیه ترین بنی هاشم به رسول خدا (ص)که شهادتش قلب سیدالشهدا را به درد آورد .
کربلا یعنی دلاورمردی قاسم که امانت برادر بود و شهادت را «احلی من العسل» می دانست ،
یعنی ناله ی علی اصغر شش ماهه ای که با قندانه خونین در یاری پدر غریبش شهید شد.
کربلا یعنی بی طاقتی رقیه،او که بعد از عاشورا پدر را از عمه سراغ می گیرد و بی قرار پدر می شود:عمه بابایم کجاست؟
هنوز باور ندارد که بابای غریبش سر بر بدن ندارد، آنقدر می گرید که سر را می آورند
و لحظاتی بعد در کنار سر بی تن و تازیانه خورده ی پدر آرام می گیرد آرامشی ابدی…
و کربلا یعنی صبر و ایستادگی زینب…امان از دل زینب …امان از دل پردرد زینب …امان از صبر زینب…کدام مصیبت را باور کند و برکدام عزیزش بگرید و ناله سردهد …
کربلا یعنی درد یعنی بلا و مصیبت یعنی تشنگی و عطش…
اما….تو ای سرزمین رنج دیده …ای کربلا!… درد کشیدی اما درمانش نکردی؛غم دیدی اما نسوختی،
تازیانه های دشمن را دیدی و تاب آوردی ،کاروان یتیمان را دیدی و دم نزدی…کربلا از تو شکایتها دارم کاش تو تنهایش نمی گذاشتی…
کربلا تنها تو اینک در گذر زمان مانده ای همچنان استوار،تو قبله ای هستی که همه روزه عاشقان حسین را می بینی،
بمان همچنان استوار بمان و عشق عاشقان حسین را بعد از قرن ها نظاره کن ….
انشا در مورد محرم – شماره ۴
انشا ماه محرم کوتاه
باز محرم آمد ماه عزا و ماتم حسین(ع)ماهی که همه سیاه پوشند و اشک های مروارید گونه شان در غمش جاریست
ای سالار کربلا،ای زیباترین گل هستی ،ای بهترین سلاله ی رسول(ص)هر که نامت را بر لبانش جاری می کند بغضی سنگین گلویش را می فشارد …
حسین یعنی مظلومیت؛یعنی شهادت،یعنی بزرگ مردی و مردانگی؛یعنی ایثار و گذشت….
و تو آموزگار بزرگ شهادتی و معلم ایثار و فداکاری….ای حسین(ع)گرچه در ماتمت اشک می ریزم،
گرچه حزن و اندوه فراقت و مظلومانه زیستنت دلم را به درد می آورد
اما من از همان قطره اشکی که به یادت می افشانم کمتر و بی مهرترم
که هرگز نخواهم توانست تو را آن گونه که باید بشناسم و بستایم که تو دریایی از عشق و محبتی.
انشا در مورد محرم – شماره ۵
انشا کوتاه در مورد ماه محرم
به آسمان می نگرم که پاره های سیاه ابر وسعت بیکرانش را فراگرفته،به کوچه هایی که سیاه پوشند و مردمی که ماتم زده اند.
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
زمین و آسمان به سوگ نشسته اند به سوگ حسینی که مظهر ایثار بود و شهادت و گذشت
حسینی که چون فریاد العطش سر داد بغضی سنگین گلوی آب را فشرد
دلش می خواست با صدایی رسا فریاد بزند و به یاریش بشتابد
تا دلهای سنگدلان بدعهد را به لرزه در آورد ولی افسوس راه را بر او بستند و فریادش در گلو خفه شد….
حسینی که فرزند بی گناهش طاقت تازیانه های ستم را نداشت
که کوچکتر از آن بود پیکر معصومش در خون بغلتد ؛که تیر هم از خجالت سرخ گونه شد …
و زمین کربلا هنوز فریاد”هل من ناصر ینصرنی”حسین را زمزمه می کند و دل های مشتاقان را به یاری می خواند …
وحسین زنده است و نامش ورد زبان عاشقانی است که در ماتمش سوگوارند و دلداده ی مهر اویند…
انشا شماره ۶ : محرم، ماه اشک و آگاهی
مقدمه:
ماه محرم، تنها یک ماه در تقویم نیست؛ بلکه فصلی از عشق، اشک، حماسه و آگاهی است. در این ماه، دلها رنگ دیگری به خود میگیرند و صدای “یاحسین” از عمق وجود انسانها برخاسته و آسمان را پر میکند.
بدنه:
محرم، آغازگر نهضتی است که قرنهاست روشن مانده و همچنان دلها را روشن میکند. وقتی اولین روز ماه محرم از راه میرسد، حال و هوای شهر تغییر میکند. پرچمهای سیاه بر در و دیوار، نوای روضه در کوچهها، و اشکهایی که بیاختیار جاری میشوند، همه نشان از غمی بزرگ دارند.
این غم اما فقط یک ماتم نیست؛ در دل این اشکها، مفهومی ژرف نهفته است. امام حسین (ع) و یاران وفادارش در راه دفاع از حقیقت، جان خود را فدا کردند. آنها ایستادند تا اسلام واقعی را زنده نگه دارند و به ما بیاموزند که باید در برابر ظلم سکوت نکرد. کربلا یک جغرافیا نیست، یک مدرسه است؛ مدرسهای که در آن میآموزیم چگونه با شجاعت زندگی کنیم.
هر ساله در این ایام، مراسم عزاداری و روضهخوانی برگزار میشود. اما مهمتر از اشک ریختن، درک پیام کربلاست. اگر فقط اشک بریزیم و پیام عاشورا را در زندگیمان جاری نکنیم، ظلم و بیعدالتی در جهان باقی میماند.
نتیجهگیری:
محرم یادآور آزادگی و بصیرت است. بیاییم در این ماه نه فقط گریه کنیم، بلکه فکر کنیم، در رفتارمان دقت کنیم و از امام حسین (ع) و یارانش یاد بگیریم که زندگی با عزت، بهتر از زندگی در ننگ و سکوت است. اینگونه است که محرم، هم اشک است و هم بیداری.
انشا شماره ۷ : محرم، ماهی برای بازگشت به خود
مقدمه:
ماه محرم، فرصتی برای انسان است تا دلش را از گرد و غبار زندگی پاک کند. این ماه، هم مراسم است، هم مرام. هم اشک است، هم اندیشه.
بدنه:
وقتی ماه محرم از راه میرسد، دلها بیقراری میکنند. صدای طبل و سنج، اشعار سینهزنی و چای نذری، فقط ظاهر این ماه است؛ باطن آن، نگاهی عمیق به درون خودمان است.
هر روز از دهه اول محرم، قصهای دارد. قصهای پر از عشق، وفا، غیرت، فداکاری، و مقاومت. روز اول ورود امام حسین (ع) به کربلاست. روزهای دیگر، ماجراهای یارانش، جوانان بنیهاشم، قاسم نوجوان، حضرت عباس و در نهایت، روز دهم یعنی عاشورا، اوج این ماجراست.
اما مهمترین نکته این است که در این ده روز، ما هم باید با خودمان خلوت کنیم. از خودمان بپرسیم اگر در کربلا بودیم، در کدام جبهه قرار میگرفتیم؟ با یزید یا با حسین؟ محرم، فقط روضه نیست، یک آیینه است که خود واقعیمان را به ما نشان میدهد.
نتیجهگیری:
محرم یعنی بازگشت به حقیقت، بازگشت به مسیر درست زندگی. بیاییم در این ماه بیشتر بیندیشیم، بیشتر بخوانیم و بیشتر بفهمیم. چرا که هدف امام حسین (ع) بیدار کردن دلها بود، نه فقط گریاندن چشمها.
انشا شماره ۸ : محرم، ماه کودکانهای با طعم اشک
مقدمه:
برای من، محرم از کودکی رنگ و بوی خاصی داشت. ماهی که در آن خانه مادربزرگ پر میشد از صدای روضه، چایهای قند پهلو و نگاههایی که غمگین ولی پر از عشق بودند.
بدنه:
وقتی بچه بودم، محرم یعنی پوشیدن لباس مشکی، شرکت در مراسم سینهزنی با پدر، گرفتن نذری از کوچه پسکوچهها، و گوش دادن به داستانهایی که هر بار شنیدنش مثل اولین بار بود. هنوز هم وقتی صدای “باز این چه شورش است…” را میشنوم، دلم میلرزد.
کمکم که بزرگتر شدم، فهمیدم پشت این اشکها و عزاداریها، مفاهیم بزرگی نهفته است. فهمیدم چرا همه عاشق حضرت عباساند؛ چون او وفاداری را معنی کرد. چرا دلها برای علیاکبر میسوزد؛ چون در اوج جوانی، راه شهادت را انتخاب کرد. چرا برای امام حسین (ع) آنقدر اشک میریزند؛ چون او نماد ایستادگی در برابر ظلم است.
محرم برای من فقط یک خاطره کودکانه نیست، یک مسیر است که با هر قدم، مرا به شناخت بیشتر میبرد.
نتیجهگیری:
محرم، هم برای کودکیهای من معنا داشت و هم برای امروزِ من. این ماه، مدرسهای است که همیشه در آن چیز تازهای برای آموختن هست. ای کاش بتوانم مثل اهلبیت (ع) باشم؛ صبور، مقاوم، و عاشق حقیقت.
انشا شماره ۹ : محرم، رسانهای بدون فیلتر برای انتقال حقیقت
مقدمه:
در دنیایی که پر از رسانههای ساختگی و اخبار دستکاریشده است، محرم یک رسانه پاک و بیواسطه است که حقیقت را بیکموکاست به ما منتقل میکند.
بدنه:
داستان کربلا، مثل یک مستند زنده است. شخصیتهای آن واقعیاند، پیامهایش عمیق، و نتیجهاش همیشگی. هیچکس نمیتواند داستان عاشورا را بشنود و تحت تأثیر قرار نگیرد.
وقتی در محرم روضهها خوانده میشود، سخنرانیها انجام میگیرد، و مداحان شور میآفرینند، همه در واقع در حال انتقال یک پیام بزرگاند: «حق همیشه ماندگار است، حتی اگر با خون نوشته شود.»
رسانههای امروزی ممکن است حقیقت را سانسور کنند، ولی عاشورا سانسورشدنی نیست. چون کربلا با اشک حفظ شده و با دلها منتقل میشود. مردم با جان و دل پای این داستان نشستهاند، چون در آن احساس صداقت میکنند.
نتیجهگیری:
محرم یعنی رسانهای که نه با پول کار میکند، نه با سیاست. رسانهای است از دل برای دل. بیاییم این رسانه را زنده نگه داریم، و پیام آن را در زندگیمان عملی کنیم.
انشا شماره ۱۰ : محرم، تمرینی برای انسان بودن
مقدمه:
زندگی پر از لحظاتی است که انسان باید تصمیم بگیرد؛ بماند یا برود، بایستد یا کنار بکشد، راست بگوید یا دروغ. محرم تمرینی برای تمام این لحظات است.
بدنه:
در ماه محرم، ما بار دیگر به یاد میآوریم که چرا امام حسین (ع) قیام کرد. او برای آب، غذا یا حکومت نجنگید؛ برای حقیقت جنگید. ایستاد تا حق را زنده نگه دارد، حتی اگر خودش و خانوادهاش در این راه قربانی شوند.
وقتی به کربلا فکر میکنیم، با مفاهیمی چون وفا، اخلاص، ایثار و شهادت مواجه میشویم. این مفاهیم در ظاهر سختاند، ولی در اصل، نشانه انسان بودناند. کسی که راست میگوید، کسی که از مظلوم دفاع میکند، کسی که در برابر ظلم سکوت نمیکند، دارد راه حسین (ع) را میرود.
ما در این ماه تمرین میکنیم که چگونه بهتر باشیم. تمرین میکنیم که مهربانتر، صادقتر و مقاومتر باشیم.
نتیجهگیری:
محرم، یک دوره فشرده انسانسازی است. اگر آن را جدی بگیریم، بعد از دهه اول محرم، انسان بهتری خواهیم بود. انسانی که نهتنها اشک میریزد، بلکه به پیام عاشورا عمل میکند.
همچنین بخوانید :
انشا اربعین | ۵ انشا و تحقیق درمورد اربعین و پیاده روی
۱۰ انشاء و تحقیق در مورد عید غدیر برای کودکان و نوجوانان
۱۰ انشاء و تحقیق در مورد عید قربان برای کودکان و نوجوانان
انشا عید غدیر | ۱۰ انشاء ، تحقیق و مقاله در مورد عید غدیر