زن میان سالی که به اتهام آزار فرزندانش به کلانتری سرآسیاب منتقل شده بود به اتاق مشاوره راهنمایی شد و پس از دعوت به آرامش، در بیان سرگذشت خود گفت:۴۵ ساله هستم و همسرم که مغازه داشت ۶ سال است که فوت شده و دو فرزند ۲۶ و ۲۸ ساله از وی دارم.

وی ادامه داد: قبلا هم اعتیاد داشتم، اما الان دو سال است که مصرف نمی‌کنم و بعد از مرگ همسرم با چرخاندن مغازه، مخارج زندگی را تهیه می‌کردم که در نهایت پس از یک سال از مرگ شوهرم با همسر دومم آشنا شدم و به رغم نارضایتی فرزندانم با هم ازدواج کردیم. پسرم که تفاوت سنی زیادی با همسر دومم نداشت چندین بار با او درگیر شد ولی سرانجام راضی شد و هم اکنون که چهارسال از ازدواج ما می‌گذرد فرزند سومی هم داریم.

این زن درباره شرایط خانوادگی و دلیل فرزندآزاری اش هم گفت: در زندگی قبلی، من و همسرم اعتیاد داشتیم و درآن زمان زندگی ما و برخوردهایمان با فرزندانم با تنش، بحث و بدخلقی‌های ناشی از مصرف مواد ودعوا‌ها و مشکلات من و همسرم همراه بود که با فرزندانم بدرفتاری می‌کردیم، اما الان که ترک کردم اورژانس اجتماعی نیز ادعای کودک آزاری فرزندانم را دارد، واقعا احساس می‌کنم حال روحی‌ام بهتر است و با فرزندانم هم بدرفتاری ندارم چه این که الان از همسر دومم نیز جدا شده‌ام و او همسر دیگری گرفته است، اما من فرزندانم را دوست دارم و می‌خواهم با خودم زندگی کنند.

بنا بر این گزارش در ادامه با حضور فرزندان این زن در اتاق مشاوره کلانتری، علایمی از زخم‌های جزئی و کهنه روی بدنشان قابل مشاهده بود، اما به نظر می‌رسید هر چند که این زن به دلیل مصرف مواد و اعتیاد نتوانسته رابطه عاطفی مناسبی با فرزندان خود داشته باشد، اما با ترک مواد افیونی و فراموش کردن شکست‌ها و مشکلات قبلی خیلی درتلاش است که رفتار‌های خود را بهبود ببخشد و زندگی را با فرزندانش ادامه دهد.

در نهایت پس از گوش دادن به صحبت‌های این مادر و فرزندانش، با هماهنگی اورژانس اجتماعی و قضایی، تعهداتی از این مادر گرفته و مقرر شد خدمات مشاوره به صورت فعال و مستمر به او ارائه شود تا با تلاش خود از گرایش به فرزندآزاری دور شود و زندگی بهتری کنار هم داشته باشند.