وسواس یا اختلال وسواس فکری (Obsessive-Compulsive Disorder) که به OCD معروف است، یک اختلال روانی مزمن است که در آن فرد مبتلا، افکار وسواسی غیرقابل کنترلی پیدا می کند و مجبور به تکرار بیش از حد برخی رفتارها می شود.
علائم و نشانه های وسواس فکری
افراد مبتلا به وسواس ممکن است علائم وسواس های فکری، رفتارهای اجباری و یا هردو را داشته باشند. وجود این علائم می تواند تمام جنبه های زندگی بیمار از جمله کار، روابط اجتماعی و روابط شخصی را مختل کند. در حقیقت وسواس فکری، افکار ناخواسته ای است که باعث اضطراب می شود.
با اینکه علائم و عادات وسواسی در افراد مبتلا به OCD متفاوت است ولی به طور کلی وسواس های متداول عبارت اند از:
ترس از میکروب و آلودگی؛ توجه بیش از حد به ممنوعیت هایی در مورد جنسیت، مذهب و غیره؛ پرخاشگری و گاهی خودآزاری؛ حساس بودن به تقارن اجسام و یا نظم کامل آنها؛ چیدن و مرتب کردن بیش از حد اشیاء؛ تمیز کردن بیش از حد؛ شخص وسواسی نمی تواند افکار و رفتار خود را کنترل کند؛ شخص وسواسی حتی زمانی هم که رفتارهای وسواسی خود را انجام می دهد، باز هم رضایت کامل ندارد و فقط آرامشی جزئی و موقت دارد. اعتقاد به خرافاتبرخی از افراد مبتلا به اختلالات وسواس تیک دارند. تیک ها واکنش های ناگهانی، حرکات کوتاه و تکراری مانند پلک زدن، حرکات چشم، حرکات صورت، حرکات سریع شانه، سر و غیره. برخی از تیک ها هم صوتی هستند، مانند صاف کردن بیش از حد گلو، خرناس، خرخر و در آوردن صداهای خاص.
علائم اختلالات وسواسی عمدتا در بزرگسالان دیده می شود، حال آنکه این مشکلات در کودکان هم می تواند بروز کند، بنابراین والدین و معلمان باید با دقت رفتار کودکان را بررسی کنند تا در صورت بروز اختلال وسواس به درمان آن بپردازند.
اگر احساس می کنید هر کدام از علائم گفته شده را دارید، با پزشک یا روانپزشک مشورت کنید، چون اگر این اختلالات درمان نشود، روی جنبه های مختلف زندگی شما تاثیر بسیار سوئی خواهد داشت.
عوامل خطر برای بروز وسواس فکری
همانطور که گفته شد، وسواس یک اختلال شایع در بزرگسالان، نوجوانان و کودکان در سراسر دنیا است. آمارها نشان می دهد در کل دنیا به طور میانگین خانم های مبتلا به وسواس بعد از سن ۱۹ سالگی تعدادشان بیشتر است، حال آن که در مورد آقایان بیشترین مبتلایان به وسواس در محدوده سنی بعد از ۳۵ سال قرار دارند.
عوامل بروز OCD هنوز کاملا مشخص نیست ولی برخی از موارد، درصد ریسک ابتلا به این بیماری را افزایش می دهند از جمله:
ژنتیک: آزمایشات نشان داده است که فاکتورهای ژنتیکی هم در ابتلا به این بیماری موثرند. اگر این اختلال در فامیل درجه یک شما وجود داشته باشد، احتمال بروز این اختلال در شما نیز بیشتر است. ساختار و کارکرد مغز: مطالعاتی در این زمینه انجام شده است و شواهدی نیز مبنی بر وجود ارتباطاتی بین ساختار و کارکرد مغز و ابتلا به اختلال وسواس وجود دارد ولی هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه کاملا احساس می شود. محیط: محیطی که فرد در آن پرورش پیدا کرده است و افراد خانواده نیز در بروز و یا عدم بروز این اختلالات موثرند. افرادی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده جسمی و روحی و یا آسیب های دیگر قرار می گیرند، بسیار بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به OCD هستند.درمان وسواس فکری
درمان این بیماری معمولا با دارو، روان درمانی و یا ترکیبی از این دو انجام می شود. در بسیاری موارد افراد مبتلا به وسواس از سایر اختلالات روانی دیگر مثل اضطراب، افسردگی نیز رنج می برند.
درمان داروییکاربرد مهارکننده های سروتونین و مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین برای کمک به کاهش علائم وسواس، نمونه هایی از داروهایی است که در مورد این بیماری مورد استفاده قرار می گیرد. کلروپیرامین، داروهای ضد افسردگی و چند مهارکننده جدید انتخابی سروتونین شامل:
فلوکسین فلاکسامین سرتالینرا می توان برای درمان دارویی وسواس استفاده نمود. مهار کننده های جذب سروتونین در درمان اختلالات وسواس نسبت به افسردگی، اغلب نیاز به دز روزانه مصرفی بالاتری دارند. همچنین ممکن است ۸ تا ۱۲ هفته تا تاثیرگذاری زمان ببرد.
اگر علائم وسواسی با مصرف برخی از داروها بهبود نیابد، مطالعات نشان داد که بعضی از بیماران وسواسی ممکن است به داروهای ضدجنون (مانند ریسپیرودین) پاسخ دهند.
هرگز داروهای مختلف را برای درمان اختلالات روانی خودسرانه مصرف نکنید. با پزشکتان در مورد داروی تجویز شده، خطرات و مزایای آن صحبت کنید. بدون مشورت پزشک به صورت خودسرانه دارو را قطع نکنید. قطع یکباره دارو ممکن است سبب بازگشت و یا بدتر شدن علائم بیماری شود. در صورتی که احساس کردید دارویی که مصرف می کنید عوارض جانبی برای شما ایجاد کرده است، حتما به پزشک خود اطلاع دهید. ممکن است نیاز به تغییر دوز مصرف دارو باشد. روان درمانیروان درمانی هم در مورد کودکان و هم بزرگسالان می تواند موثر باشد. تحقیقات نشان داده است که انواع خاصی از روان درمانی از جمله درمان شناختی رفتاری (CBI) و سایر درمان های مرتبط می تواند همراه با مصرف دارو برای بسیاری از افراد مبتلا به وسواس موثر باشد. یک نوع از روش های روان درمانی CBI که به صورت در معرض عامل وسواس قرار گرفتن و پیشگیری از پاسخ وسواسی می تواند در کاهش رفتارهای اجباری در اختلالات وسواسی موثر باشد.